🌐 شبکه‌های غیر اجتماعی ✍️ وحید نجفی، پژوهشگر مسائل راهبردی برخی از اتصال «دایل آپ» و صدای آن تصوری ندارند؛ اما دسترسی به همان هم برای حجره نشین دشوار یا نشدنی بود و اینترنت ضعیف تازه به میدان آمده ایرانسل راه‌حل خوبی بود. اولین شبکه اجتماعی که در آن مشغول شدم، مای پردیس نام داشت. برخی از رفقا تصور می‌کردند با آواتار ملبس نمی‌توان در این فضاها کار کرد، اما با همین حساب کاربری، رفقای بسیاری یافتم. یکی از آن‌ها که سؤالات عرفانی می‌پرسید، یک‌بار از حجم تنفر اولیه‌اش از آخوند جماعت و تغییر نظراتش در حین گفت‌وگوها سخن گفت که برایم بسیار شیرین بود. تا آنکه اولین اغتشاش در دوران اینترنت رخ داد. اگرچه برخی شبکه‌های اجتماعی پس از مدتی به صحنه بازگشتند، اما مای پردیس برای همیشه حذف شد و ناچار به کلوب مهاجرت کردم. ساختار شبکه‌های آن موقع، حق انتخاب کاربران را به رسمیت می‌شناختند، صفحه اولیه شبکه، ساختار درختی اتاق‌های گفتگو بود که به‌راحتی می‌توانستی انتخاب کنی و متأثر از فضای سال ۸۸، گفتگوی ایجادشده درباره ولایت‌فقیه جذاب بود و قوت گفتمانی، مخالفان را مستأصل و نظاره گران را همراه کرده بود. پس از مدتی کلوب با برخی تغییرات تلاش می‌کرد شبیه فیس‌بوک شود که ما یک‌باره به سراغ همان نسخه اصلی رفتیم. حال اینترنت از نان شب واجب‌تر شده بود و ساعت‌ها متمادی برایم مشغله درست کرده بود و فیلترینگ و قطعی‌ها، بسیار اعصاب‌خردکن شده بود. از سویی نیز هر چه بر عمر اینترنت و شبکه اضافه می‌شد، گویی حوصله‌ها برای گفت‌وگو کمتر می‌شد و باید کوتاه‌تر سخن می‌گفتی و در این بستر، فعالیت در توییتر، بهتر از فیس‌بوک می‌نمود. البته در همین اثنا، نرم‌افزارهای پیام‌رسان نیز بسط پیداکرده بودند و بعد وایبر، امثال تلگرام رونق گرفته بودند و بخشی از کارکرد شبکه‌های اجتماعی را یافته بودند. برای مصون ماندن محتواهای تولیدی از شدت و سرعت تحولات، سایتی ایجاد شد و مطالب را در آنجا ثبت می‌کردم که اکنون برخی از آن‌ها آمار بازدیدشان، فراتر از یک‌میلیون شده است، اما دیگر به‌سختی می‌توانستم شبهه‌ای بیابم که برای آن پاسخی موجود نباشد. پس بیشتر در توییتر بودم که آخرین دوره فعالیت گسترده‌ام در فضای مجازی شد. کسی که نسل اول شبکه‌های اجتماعی را چشیده بود، تحولات شبکه‌های اجتماعی برایش نامطلوب بود: ۱. وزنه انتخاب مطالب روزبه‌روز بیشتر از کاربر گرفته‌شده و به دست الگوریتم‌های نامشخص افتاده است. ۲. فضای منطقی گفتگوها به جنگ هشتک‌ها رسید که اگر همراه یک توده مهاجم نشوی، اصلاً دیده و شنیده نمی‌شوی. ۳. حضور در شبکه‌های اجتماعی که عامل کنار زدن فاصله‌های دنیای طبیعی بود، به حضور در عرصه‌ای رسید که شکاف جدی با واقعیت‌های خارجی دارد و ربات‌ها مدام توهمات را جای واقعیت‌ها قالب می‌کنند. شبکه اجتماعی امروز نه برای تعامل گروه‌ها، بلکه میدان تسخیر اذهان است و آنان که الگوریتم‌ها را در دست ندارند، باید بسیار ساده باشند که فکر کنند تأثیرگذارند. @Howzavian