‍ ✳️ در همایش ملی «هشتادمین سالگرد اشغال ایران و سقوط رضاخان»: مبتکر مدرنیزاسیون و پدر ایران نوین نیست دکتر سیدمصطفی تقوی در همایش ملی «هشتادمین سالگرد اشغال ایران و سقوط رضاخان» اظهار کرد: رضاخان مبتکر مدرنیزاسیون و پدر ایران نوین نیست به گزارش روابط عمومی  ، نخستین روز همایش ملی «هشتادمین سالگرد اشغال ایران و سقوط رضاخان؛ بررسی علل اشغال ایران و سقوط رضاخان در 3 شهریور 1320» به دبیری دکتر موسی حقانی، رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر، 22 شهریورماه 1400 در این پژوهشکده با حضور اساتید مختلف حوزه تاریخ از اقصی نقاط کشور آغاز شد.   نخستین سخنران این همایش سیدمصطفی تقوی با موضوع «مدرنیزاسیون در دوره پهلوی اول» طی سخنانی عنوان کرد: اگر ما سقوط رضاخان را در دو عامل کلان مورد توجه قرار دهیم، عامل اول و اصلی این است که رضاخان مولود بیگانه بود و حضور او در عرصه قدرت، سیاست و حکومت ایران مولود اراده ملت ایران نبود؛ بنابراین این رویکرد و حکومت برای ملت ایران غیرقابل قبول و پذیرش بود و عامل کلان دوم نیز کارکرد رضاخان بود و مدرنیزاسیون بود که بخش مهم کارکرد او به‌شمار می‌آید.   وی در ادامه افزود: تعاریف مختلفی درباره مدرنیته، مدرنیسم، سنّت و مدرنیزاسیون وجود دارد، اما من در کارم برای نوآوری بیشتر، یک تبیین نظام‌مند و شبکه‌ای از این مقوله‌ها ارائه کردم که در یک نظم مفهومی، نسبت این مقوله‌ها را در نظر و عمل تبیین کنم.   تقوی اظهار داشت: در مقوله دین، فرهنگ و سنّت می‌بینیم که سنّت‌ها مولود نیاز انسان هستند، اما بقای سنّت‌ها نتیجه کارکرد و کارآمدی آنهاست. سنّت صرفا متعلق به گذشته نیست که ما برای نهادن در موزه و گرامی‌داشت یاد آن استفاده کنیم، بلکه با زمان حال ما سروکار دارد و ما با سنّت‌ها تنفس و زندگی می‌کنیم و ناخواسته تکلیف ما با پدیده مدرن براساس این خاستگاه تأمین می‌شود؛ بنابراین سنّت در نوع نگاه ما به عالم و آدم و زندگی حضور دارد و تا حدود زیادی تعیین‌کننده رویکرد ما به مدرنیته و مدرنیزاسیون است.   این استاد تاریخ عنوان کرد: هیچ امر نو و حرکت به سوی پدیده جدید در خلأ صورت نمی‌گیرد. این‌طور نیست که امر مدرن فارغ از شرایط کنونی بتواند خود را بنمایاند و اصولا آینده بدون حال و حال بدون تکیه به گذشته امکان تبیین ندارد. مدرنیسم و مدرنیته نیز با همه تعاریف مختلف در خلأ صورت نمی‌گیرد و در همین بستر موجود جامعه شکل می‌گیرد. بنابراین در دیالکتیک بین سنّت جوامع و امیر مدرن، مدرنیته‌های مختلفی صورت می‌گیرد. انحصار مدرنیته در مدرنیته غربی از نظر علمی منتفی است.   تقوی با اشاره به شرایط ایران دوره رضاخان گفت: ما نباید درک کاریکاتوری از تاریخ ایران داشته باشیم. اولا باید همه پارامترها را فارغ از رویکرد ایدئولوژیک و سیاسی ببینیم و دوما پیشینه مدرنیته و مدرنیزاسیون را در ایران توجه کنیم و براساس آن جایگاه مدرنیزاسیون رضاخان مشخص شود. براین اساس نه رضاخان مبتکر مدرنیزاسیون و نه پدر ایران نوین محسوب می‌شود! نکته مهم دیگر این است که باید توجه داشته باشیم مدرنیزاسیون دوره رضاشاه، محصول اندیشه و فهم جریان روشنفکری از مشروطه به بعد درباره مدرنیزاسیون و مدرنیته بود و فهم آنان نیز تقلیدی از فهم اروپامحور از مدرنیته بود.   وی گفت: اگر این‌طور به مباحث تاریخی نگاه نکنیم و نگاه جریان‌شناسانه به موضوع نداشته باشیم، رضاخان را مبتکر همه چیز در ایران می‌بینیم، درحالی‌که او مدیر یک حکومت سیاسی در ایران بود؛ یعنی سهم رضاخان سهم مدیریت برای تأمین امنیت برای تحقق مدرنیزاسیون بود و بقیه کارهایش در دیکتاتوری و زمین‌خواری خلاصه شده بود، وگرنه نه او درکی از مدرنیته و نه نظر و رویکرد خاصی درباره مدرنیزاسیون داشت.   تقوی در پایان اظهار داشت: رضاشاه کارش تأمین این شرایط بود نه اینکه خودش درکی از مدرنیته و طرحی برای آن داشته باشد. در تاریخ‌نگاری پهلوی این‌طور نشان داده می‌شود که رضاخان مبتکر مدرنیته است، درحالی‌که از نظر علمی این‌طور نیست. https://instagram.com/iichs.ir  @iichs_ir