eitaa logo
پژوهشکده تاریخ معاصر
2.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
104 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ سه هدفی که برای آن تاج و تخت غصب شد! «وقتی در سال 1299 در رأس لژیون به دست انگلیسی‌ها به قدرت رسید خودش را همتای آتاتورک نشان می‌داد. شاید غاصب تاج و تخت بود، اما این کار را برای سه هدف کرده بود که از مصطفی کمال گرفته بود: ملی‌گرایی، لائیسیته و نوسازی. اما پهلوی‌ها هیچ‌گاه نتوانستند به دو هدف اول برسند. در کار ملی‌گرایی نه خواستند و نه توانستند خود را از قید و بندهای ژئوپلیتیک و ذخایر نفتی نجات بدهند. پدر برای گریز از خطر روس‌ها زیر سلطه انگلیس رفت و پسر کاری کرد که حضور انگلیس و دخالت روس جای خود را به کنترل سیاسی و اقتصادی و نظامی آمریکا بدهد. کار لائیسیته هم بسیار دشوار بود؛ زیرا در واقع مذهب شیعه بود که بنیاد اساسی آگاهی ملی را می‌ساخت؛ رضاشاه برای آنکه این دو را از هم جدا کند کوشید نوعی آریایی‌گری را زنده کند که تنها پایگاه آن افسانه خلوص آریایی بود که در همان زمان در جای دیگری داشت بیداد می‌کرد. اما برای مردم ایران چه معنی داشت که روزی چشم باز کنند و خود را آریایی بیابند؟ همان معنی را که امروز می‌بینند که روی ویرانه‌های تخت جمشید، هزاروپانصدمین سال سلطنت را جشن می‌گیرند. سیاست جهانی و نیروهای داخلی از تمامی برنامه کمالیست برای پهلوی‌ها استخوانی باقی گذاشتند که به آن دندان بزنند: استخوان نوسازی را. همین نوسازی از بنیاد نفی می‌شود آن هم تنها نه به خاطر انحراف‌هایش، بلکه به سبب اصل بنیادی‌اش.» [1] در سفر به به اتفاق مصطفی کمال‌پاشا پی‌نوشت: میشل فوکو، ایرانی‌ها چه رویایی در سر دارند؟، ترجمه حسین معصومی همدانی، صص 20-21. @iichs_ir
✳️ و کودتای سوم اسفند 1299 را می‌توان نقطه عطفی در روابط سیاسی ایران و انگلیس دانست چرا که با انقلاب اکتبر 1917، سلسله قاجار از حمایت روسیه محروم شد و هنگام آن رسیده بود که رقیب دیرینه او، انگلیس بدون نیاز به تقسیم منابع با رقیب به تدریج حضور گسترده خود را در ایران بیش از پیش تثبیت نماید. هدف از کودتای 1299 براندازی احمدشاه نبود بلکه کودتا به مثابه اولین کیش برای مات کردن آخرین شاه قاجار به شمار می‌رفت. ژنرال آیرونساید به رضاخان تأکید می‌کند که : « اقدام قهرآمیزی برای سرنگون کردن شاه خودکامه صورت ندهد و به دیگران هم اجازه و امکان چنان اقدامی را ندهد ... [رضاخان] به من قول داد که به خواسته‌های من عمل کند.» رضاخان میرپنج (سرتیپ)، فرمانده تیپ مختلط همدان، در میان افسران و فرماندهان روسی و ایرانی قزاقخانه، یک روز قبل از کودتای 1299 شماره آرشیو: 1793-1ع متن کامل را این جا بخوانید ‼️ ما را در فضای مجازی دنبال کنید؛ @iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ در نقد کتاب «ایران برآمدن رضاخان» (بر افتادن قاجار و نقش انگلیسی‌ها)؛ آیا انگلستان از کودتای 1299 خبر داشت؟ : ضرورت بررسی و نقد کتاب آقای سیروس غنی به دلیل آن است که از آن استفاده‌های تبلیغاتی بسیاری شده و از محتوای آن به عنوان ابزاری برای دلالت کردن بر حمایت نشدن کودتا و رضاخان از سوی بیگانگان استفاده و دست‌مایه‌ای برای کار تبلیغاتی شده است. برخی از کسانی که در مسیر جعل تاریخ معاصر ید طولایی دارند این گونه می‌گویند که این کتاب تحقیقاتی و مستند بر اسناد انگلیس است که در آن اثبات شده بیگانه هیچ دخالتی در کودتای 3 اسفند 1299 نداشته و هرآنچه که رخ داده به توان شخص متکی بوده است. آنچه تبلیغات می‌شود با خود کتاب تفاوت فاحش دارد. خود کتاب یک اثر تبلیغاتی برای تبرئه پهلوی‌هاست؛ منتها چون کتاب ابتدا به انگلیسی و بعد به فارسی برگردانده شده، طبیعتا نویسنده نمی‌توانست به همه اسناد بی‌توجهی کند یا در ارتباط با خوانش اسناد کوتاهی جدی به خرج دهد. تحلیل شخصی خود را در این کتاب وارد کرده است. این خانواده گرایش مشخص به پهلوی‌ها دارند، منتها بحث، نگاه هوشمندانه اوست که در استفاده از اسناد آمریکا محدودیت به خرج داده، اما به اسناد انگلیس بسیار زیاد توجه کرده است؛ چرا که در آن ایام قطعا آمریکایی‌‌ها با انگلیسی‌ها هم‌حوزه نبودند؛ بنابراین به عنوان یک منبع تنها می‌توانند آگاهی‌بخشی بیشتر به مخاطب دهند. آنچه مبتنی بر کتاب سیروس غنی مطرح می‌شود این است که گویا انگلیسی‌ها هیچ اطلاعی از طرح کودتای 3 اسفند 1299 نداشتند؛ درحالی‌که نویسنده در جای جای کتابش به اطلاع انگلیسی‌ها از کودتا و نقش هماهنگ‌کننده آنها در اجرای این طرح اذعان کرده است. ما در ارتباط با اسناد کار جدی نکردیم. خود سیروس غنی هم به این موضوع اذعان دارد که اسناد در برخی جاها حذف شده است. در این کتاب، اسناد مکاتبات بین سفارت انگلیس در تهران و لندن بین ده روز اول تا هفدهم اسفند بسیار اندک است؛ مشخص است با توجه به آنچه انگلیسی‌ها آرزو داشتند ــ یعنی سلطه انحصاری بر ایران ــ و سال‌ها برایش تلاش کردند، درباره کودتا بین سفارت انگلیس در تهران و لندن اطلاعاتی منتقل شده است، اما این کتاب اسنادی دراین‌باره به‌دست نمی‌دهد. امروز در بحث کودتا هم ما اسناد زیادی داریم و هم انگلیسی‌ها. سیروس غنی هم در کتاب خود اذعان کرده است که بعدها پس از شهریور 1320، انگلیسی‌ها به اقداماتی دست زدند که بعضا علیه خودشان بود؛ مثلا اطلاعات مربوط به چگونگی غارت نفت ایران توسط خودشان را منتشر کردند و این اطلاعات در اختیار برخی نمایندگان مجلس قرار گرفت؛ البته آنها با هدف اینکه منافعشان در جاهای دیگری تأمین شود، علیه خود فضایی ایجاد کردند. نکته دیگر این است که در شهریور 1320، انگلیسی‌ها اطلاعیه‌های مختلفی صادر کردند و در آنها رسما کودتا را برعهده گرفتند. در جامعه امروز ما مطرح می‌شود که رضاخان به خاطر داشتن قابلیت‌هایی توجه بعضی کانون‌های قدرت و حتی انگلیسی‌ها را به طرف خود جلب کرد. این موضوع به نظر من خلاف واقع است و اسناد هم ثابت می‌کند که چنین چیزی درست نیست؛ چراکه رضاخان برای یک دوره طولانی انتخاب شد نه یک دوره مقطعی کوتاه تا انگلیسی‌ها براساس توانمندی‌ها او را انتخاب کرده باشند. خود اسناد آمریکایی‌ها هم این موضوع را نشان می‌دهد. متن کامل را در لینک زیر بخوانید؛ متن کامل را اینجا بخوانید! ما را در فضای مجازی دنبال کنید؛ @iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ ادعای رضاخان را روزگار تکذیب کرد با اعتراف به اینکه انگلیسی‌ها حمایت‌های بی‌دریغی از کردند، در محضر کسانی مانند تقی‌زاده، دولت‌آبادی، ، مستوفی‌الممالک و مشیرالدوله اظهار کرد: «مرا انگلیسی‌ها آوردند، ولی ندانستند با چه کسی سروکار دارند». این گفته را دکتر مصدق تأیید و بیان کرده است که آن‌وقت نمی‌شد در این باب حرف زد، ولی روزگار آن را تکذیب کرد و معلوم شد همان کسی که او را آورد، چون دیگر مفید نبود، او را برد.* عوامل کودتای 3 اسفند 1299 شماره آرشیو: 131013-275م * محمود طلوعی، مصدق در پیشگاه تاریخ، تهران، نشر علمی، 1397، صص 44-45. ما را در فضای مجازی دنبال کنید؛ @iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
5.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سرکوب مشارکت سیاسی مردم در رژیم به روایت دکتر با تقلب در زمینه سقوط را فراهم کرد/ با تقلب شد https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ چهره رضاخان پس از شهریور 1320؛ موافقانی که منتقد شدند شکاف پُرنشدنی بین رضاشاه و ملت برخاسته از شانزده سال سیاست مشت آهنین و حکمرانی بی‌‌قید و شرط او در زمینه سیاست بود. وقتی نیروهای خارجی او را به صورت اسیر به خارج بردند، مردم نه تنها ابراز تأسف نکردند، بلکه از خروج وی به وجد آمدند و به یکدیگر تبریک ‌‌گفتند؛ همچنین، موافقان پیشین حلقه قدرت، اعم از نمایندگان مجلس و وزرای انتصابی، از این قافله عقب نماندند و بی‌‌درنگ زبان به نقد او گشودند. چند دلیل برای شکستن این سکوت متصور است: الف) با گشایش مجلس سیزدهم، مخالفت، انتقاد و موضع‌‌گیری منفی، امری جذاب و باب شده بود؛ ب) با نکوهش رژیم گذشته، راه شهرت و اعتبار خود را بهبود می‌بخشیدند؛ ج) چون نمی‌‌توانستند مدعی باشند نماینده واقعی مردم‌‌اند، کوشش آنها بر این بود که با ابراز و بازگو کردن خواست‌‌های مردم، دست‌‌کم آن‌گونه که خود می‌‌پنداشتند، این ضعف را جبران کنند. و برخی از نمایندگان پنجمین دوره از مجلس شورای ملی در گفت‌‎وگو با متن کامل را در این لینک بخوانید! ✅  ما را در  فضای مجازی دنبال کنید؛ eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ عاقبت طرح انگلستان برای نیروهای نظامی ایران؛ چرا انگلیس حقوق قزاق‌های ایرانی را پرداخت؟ پایگاه اطلاع‌رسانی ؛ نقش انگلستان در کودتای 3 اسفند 1299 و تحولات ایران دوره از مباحث مهم و جنجالی تاریخ معاصر ایران است. در متون مرتبط با ارتش نوین دوره پهلوی اول دوگانه: نقش و بازیگری انگلستان در مقابل استقلال و بیگانه‌ستیزی ، محور مباحث را شکل داد؛ منازعه‌ای که برخی منابع با اختفای حمایت‌های انگلستان و تبلیغ ملی‌گرایی رضاخان آن را تشدید کرده‌اند. منازعه فوق، با بررسی نقش اغماض‌ناشدنی انگلستان و سیاست‌های آنها در دوره پهلوی اول و تحولات نظامی کشور ملموس خواهد بود. در راستا می‌توان ادعا کرد: ارتش نوینی که رضاخان ادعای پایه‌گذاری آن را داشت به واقع یک طرح انگلیسی بود و در حالت کلان خود برای تحقق اهداف آنها مجال شکل‌گیری پیدا کرد. شواهد متعددی برای این ادعا می‌توان ارائه داد، اما در این مختصر به دو محور کلی اکتفا می‌شود: اول اینکه انگلیسی‌ها در اواخر دوره قاجار برای محدود کردن بلشویک‌ها از وجود ارتش سازمان‌یافته و دولت نظامی در ایران حمایت می‌کردند و برای تحقق این مهم «کمیته ایران» و «کمیته شرق» را در وزارت خارجه خود شکل دادند،[1] «قرارداد 1919» را طراحی کردند، کمیسیون مطالعات نظام ایران و انگلیس ایجاد کردند، حقوق قزاق‌های ایرانی را پرداخت و در نهایت امر از کودتا و رضاخان حمایت نمودند.[2] دوم: با اینکه بسیاری تلاش دارند رهبر نظامی کودتا را فردی ضد بیگانه معرفی کنند، اما صرف توجه به این واقعیت که رضاخان در درجه اول طرح انگلستان در خصوص نیروهای نظامی ایران را تکمیل کرد و بعدها لندن مناسبات نظامی وسیعی با قشون متحدالشکل داشت می‌تواند کلیتی بر ادعای ارائه‌شده باشد. پی‌نوشت‌ها: [1]. پرسی‌مولزورث سایکس، سفرنامه ژنرال سایکس یا ده‌هزار مایل در ایران، ترجمه حسین سعادت نوری، تهران، ابن سینا، 1336، صص 438-439. [2]. سیروس غنی، برآمدن رضاخان افتادن قاجار و نقش انگلیسی‌ها، ترجمه حسن کامشاد، تهران، انتشارات نیلوفر، 1377، ص 46. ما را در فضای مجازی دنبال کنید؛ eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ گروگان‌گیری به نام مدرسه‌سازی پایگاه اطلاع‌رسانی ؛ در اقدامات در خصوص عشایر در درجه اول اهداف نظامی ـ سیاسی اولویت داشتند. سپهبد امیراحمدی مجری این سیاست نوشته است: «به فکر ایجاد مدرسه در خرم‌آباد افتادم که هم اطفال ساده‌لوح تربیت شوند و به وظیفه‌ای که در برابر دین و میهن دارند، آشنا گردند و هم خوانین اطراف و اکناف لرستان در اثر اینکه فرزندانشان را در خرم‌آباد در مدرسه می‌گذارند همیشه با شهر رفت‌وآمد خواهند داشت و در حقیقت اطفال آنها درحالی‌که در شهر تربیت می‌شوند، گروگانی نیز هستند که پدرانشان یاغی و طاغی نشوند». مدرسه نظام (سال 1308) شماره آرشیو: 661-۱ع احمد امیراحمدی، خاطرات نخستین سپهبد ایران، به کوشش غلامحسین زرگری‌نژاد، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، 1373، ص 214. ✅ ما را در فضای مجازی دنبال کنید؛ eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ عاقبت طرح انگلستان برای نیروهای نظامی ایران؛ چرا انگلیس حقوق قزاق‌های ایرانی را پرداخت؟ پایگاه اطلاع‌رسانی ؛ نقش انگلستان در کودتای 3 اسفند 1299 و تحولات ایران دوره از مباحث مهم و جنجالی تاریخ معاصر ایران است. در متون مرتبط با ارتش نوین دوره پهلوی اول دوگانه: نقش و بازیگری انگلستان در مقابل استقلال و بیگانه‌ستیزی ، محور مباحث را شکل داد؛ منازعه‌ای که برخی منابع با اختفای حمایت‌های انگلستان و تبلیغ ملی‌گرایی رضاخان آن را تشدید کرده‌اند. منازعه فوق، با بررسی نقش اغماض‌ناشدنی انگلستان و سیاست‌های آنها در دوره پهلوی اول و تحولات نظامی کشور ملموس خواهد بود. در راستا می‌توان ادعا کرد: ارتش نوینی که رضاخان ادعای پایه‌گذاری آن را داشت به واقع یک طرح انگلیسی بود و در حالت کلان خود برای تحقق اهداف آنها مجال شکل‌گیری پیدا کرد. شواهد متعددی برای این ادعا می‌توان ارائه داد، اما در این مختصر به دو محور کلی اکتفا می‌شود: اول اینکه انگلیسی‌ها در اواخر دوره قاجار برای محدود کردن بلشویک‌ها از وجود ارتش سازمان‌یافته و دولت نظامی در ایران حمایت می‌کردند و برای تحقق این مهم «کمیته ایران» و «کمیته شرق» را در وزارت خارجه خود شکل دادند،[1] «قرارداد 1919» را طراحی کردند، کمیسیون مطالعات نظام ایران و انگلیس ایجاد کردند، حقوق قزاق‌های ایرانی را پرداخت و در نهایت امر از کودتا و رضاخان حمایت نمودند.[2] دوم: با اینکه بسیاری تلاش دارند رهبر نظامی کودتا را فردی ضد بیگانه معرفی کنند، اما صرف توجه به این واقعیت که رضاخان در درجه اول طرح انگلستان در خصوص نیروهای نظامی ایران را تکمیل کرد و بعدها لندن مناسبات نظامی وسیعی با قشون متحدالشکل داشت می‌تواند کلیتی بر ادعای ارائه‌شده باشد. پی‌نوشت‌ها: [1]. پرسی‌مولزورث سایکس، سفرنامه ژنرال سایکس یا ده‌هزار مایل در ایران، ترجمه حسین سعادت نوری، تهران، ابن سینا، 1336، صص 438-439. [2]. سیروس غنی، برآمدن رضاخان افتادن قاجار و نقش انگلیسی‌ها، ترجمه حسن کامشاد، تهران، انتشارات نیلوفر، 1377، ص 46. ما را در فضای مجازی دنبال کنید؛ eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ ادعای رضاخان را روزگار تکذیب کرد با اعتراف به اینکه انگلیسی‌ها حمایت‌های بی‌دریغی از کردند، در محضر کسانی مانند تقی‌زاده، دولت‌آبادی، ، مستوفی‌الممالک و مشیرالدوله اظهار کرد: «مرا انگلیسی‌ها آوردند، ولی ندانستند با چه کسی سروکار دارند». این گفته را دکتر مصدق تأیید و بیان کرده است که آن‌وقت نمی‌شد در این باب حرف زد، ولی روزگار آن را تکذیب کرد و معلوم شد همان کسی که او را آورد، چون دیگر مفید نبود، او را برد.* عوامل کودتای 3 اسفند 1299 شماره آرشیو: 131013-275م * محمود طلوعی، مصدق در پیشگاه تاریخ، تهران، نشر علمی، 1397، صص 44-45. ما را در فضای مجازی دنبال کنید؛ @iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ چهره رضاخان پس از شهریور 1320؛ موافقانی که منتقد شدند شکاف پُرنشدنی بین رضاشاه و ملت برخاسته از شانزده سال سیاست مشت آهنین و حکمرانی بی‌‌قید و شرط او در زمینه سیاست بود. وقتی نیروهای خارجی او را به صورت اسیر به خارج بردند، مردم نه تنها ابراز تأسف نکردند، بلکه از خروج وی به وجد آمدند و به یکدیگر تبریک ‌‌گفتند؛ همچنین، موافقان پیشین حلقه قدرت، اعم از نمایندگان مجلس و وزرای انتصابی، از این قافله عقب نماندند و بی‌‌درنگ زبان به نقد او گشودند. چند دلیل برای شکستن این سکوت متصور است: الف) با گشایش مجلس سیزدهم، مخالفت، انتقاد و موضع‌‌گیری منفی، امری جذاب و باب شده بود؛ ب) با نکوهش رژیم گذشته، راه شهرت و اعتبار خود را بهبود می‌بخشیدند؛ ج) چون نمی‌‌توانستند مدعی باشند نماینده واقعی مردم‌‌اند، کوشش آنها بر این بود که با ابراز و بازگو کردن خواست‌‌های مردم، دست‌‌کم آن‌گونه که خود می‌‌پنداشتند، این ضعف را جبران کنند. و برخی از نمایندگان پنجمین دوره از مجلس شورای ملی در گفت‌‎وگو با متن کامل را در این لینک بخوانید! ✅  ما را در  فضای مجازی دنبال کنید؛ eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug
✳️ ادعای رضاخان را روزگار تکذیب کرد با اعتراف به اینکه انگلیسی‌ها حمایت‌های بی‌دریغی از کردند، در محضر کسانی مانند تقی‌زاده، دولت‌آبادی، ، مستوفی‌الممالک و مشیرالدوله اظهار کرد: «مرا انگلیسی‌ها آوردند، ولی ندانستند با چه کسی سروکار دارند». این گفته را دکتر مصدق تأیید و بیان کرده است که آن‌وقت نمی‌شد در این باب حرف زد، ولی روزگار آن را تکذیب کرد و معلوم شد همان کسی که او را آورد، چون دیگر مفید نبود، او را برد.* عوامل کودتای 3 اسفند 1299 شماره آرشیو: 131013-275م * محمود طلوعی، مصدق در پیشگاه تاریخ، تهران، نشر علمی، 1397، صص 44-45. ما را در فضای مجازی دنبال کنید؛ @iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug