✳️ برجستگی ویژگی‌های فردی در سیاست خارجی دولت رضاخانی دکتر ، استاد دانشگاه تهران، نیز با موضوع «اشغال نظامی ایران نتیجه ناکامی سیاست خارجی رضاشاه» عنوان کرد: در رابطه با فهم سیاست خارجی رضاشاه دو نگاه ساختارمحور و کارگزارمحور مطرح است.   وی افزود: وقتی ما صحبت از سیاست خارجی می‌کنیم، در بین متغیرهای پنج‌گانه جیمز روزنا، متغیر مختلف فردی وزن بیشتری در فهم سیاست خارجی دولت ایران در آن مقطع زمانی دارد. این متغیر ناظر بر ویژگی‌ها و مختصات فردی تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران سیاست خارجی است. ما مختصات شخصیتی رضاشاه را همراه با سوءظن و بدبینی می‌دانیم که شناختی نسبت به موضوع حکمرانی نداشته و نگرش‌های متوهمانه داشته و طبیعتا این مسئله در خروجی سیاست خارجی اثر می‌گذارد.   حقگو اظهار داشت: متغیر دوم منابع نقش‌گرایانه است که براساس این مؤلفه، وقتی فردی در یک نقشی قرار می‌گیرد یا از آن اثر می‌پذیرد یا برعکس بر روی دامنه آن اثر می‌گذارد. بیشتر از اینکه رضاشاه در آن دوره اثرپذیر باشد، بر روی نقش اثر می‌گذارد و ملزومات نقش را به حاشیه می‌برد. متغیر سوم منابع حکومتی است که این مؤلفه هم تحت تأثیر ویژگی‌های فردی رضاشاه شکل می‌گیرد و متغیر چهارم منابع ملی است و متغیر پنجم هم منابع خارجی است.   وی با اشاره به این نکته که رضاشاه به جای اینکه متغیر فرهنگی را که باعث چسبندگی جامعه و انسجام ملی می‌شود، مورد توجه قرار دهد، گفت: این متغیر پاشنه آشیلش می‌شود. از این منظر فراز و فرودهای سیاست خارجی او قابل تبیین است که برگرفته از مختصات فردی است. او در مقاطعی به خاطر برداشت خاص از هویت ملی احساس می‌کند که باید به آلمان نازی نزدیک شود و همین باعث یک محاسبه غلط از نظام بین‌الملل و به تبع شکست نظامی ایران و ماجراهای اسفناک در تاریخ معاصر می‌شود.   حقگو در پایان گفت: در بررسی متغیر اول نقش‌آفرینی اساسی دارد و سایر متغیرها را می‌توان در ذیل متغیر اول قرار داد.   لزوم بررسی تطبیقی شکست ارتش ایران در آن دوره و ارتش افغانستان در این دوره آخرین نکته‌ای بود که توسط این پژوهشگر به عنوان یک ضرورت پژوهشی مطرح شد. https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir