‍ ✳️ انزوا و بیگانگی شاه از مردم پایگاه اطلاع‌رسانی  ؛  آنتونی پارسونز، سفیر انگلستان در ایران، در بخشی از خاطرات خود درباره رابطه محمدرضا پهلوی با مردم گفته است: من از آغاز مأموریت خود در ایران به این نکته پی بردم که شاه به طور خطرناکی از مسائل پیرامون خود منزوی شده و در میان جلال و شکوه سنتی سلاطین ایران محصور مانده است. تشریفات سخت و پیچیده و پرزرق و برق درباری با تدابیر شدید امنیتی دست به دست هم داده و بر انزوای او در جامعه می‌افزود. شاه امکان تماس مستقیم با مردم را نداشت و یک روز نمی‌توانست با اتومبیل خود در خیابان‌ها حرکت کند و از نزدیک با مردم کشور خود بیامیزد و از افکار و احساسات واقعی آنها هم بی‌خبر می‌ماند. او همیشه با هلیکوپتر و هواپیما مسافرت می‌کرد و اگر در مراسمی باید در میان مردم یا نزدیک توده مردم باشد جایگاه و محل توقف او را با شیشه‌های ضد گلوله از مردم جدا می‌کردند. در طول سال بعد موارد زیادی از دوری و انزوای شاه را از مردم کشورش به چشم خود دیدم. در این مدت با شگفتی دریافتم که بسیاری از صحنه‌‎های نمایش حضور شاه در میان مردم ساختگی است. ماشین تبلیغاتی حکومت بر افسانه پیوند ناگسستنی شاه و ملت تأکید می‌کرد و می‌کوشید واقعیت انزوا و دوری او را از مردم پرده‌پوشی نماید. تلویزیون در این تبلیغات نقش مؤثری بازی می‌کرد و من تا اوایل سال ۱۹۷۶ که خود شاهد یکی از نیرنگ‌های تبلیغاتی تلویزیون بودم، به این موضوع پی نبرده بودم.[i]   شماره آرشیو: 1-85-287م (خاطرات آنتونی پارسونز)، صص 44-4.