💠 همزمان با ایام ماه مبارک رمضان ✍ سلسله یادداشت های حجت‌الاسلام دکتر عضو هیأت علمی گروه عرفان و معنویت پژوهشگاه؛ 🔻 بخش چهارم در قسمت های بیان روشن شد که پرسش این بود که از کجا و چگونه و با چه روشی شروع کنیم؟ با تکیه بر آنچه بیان شد، لازم به یادآوری است که همه چژز در درون ماست و خود را دست کم نگیریم، ما با استعداد خلیفه الله شدن خلق شدیم و قدرت خلاقیت و ابتکار در متن وجود ما تعبیه شد. 💠 به عبارت دیگر، ما بر صورت حق تعالی آفریده شده و آینه تمام نمای اوئیم. پس چرا در صراط خلیفه خدا شدن حرکت و صیرورت نکنیم و تعالی وجودی نیابیم؟ چرا درجا زده و سکون را بر سلوک و توقف را بر تعالی و تنقص را بر تکامل ترجیح می دهیم؟ ما راچه شده است که از داشته های خویش بی خبر و اندرغفلتیم؟ 🔻 مگر نه این است که انسان معجزه خلقت و شاهکار آفرینش است به گونه ای که خالق انسان بعد از بیان مراحل خلقت انسان فرمود:« فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ»(مومنون:۱۴)؟ حال ایا این معجزه خدا نمی تواند معجزه کرده و خارق عادات باشد و حجاب نداستن و نتوانستن را پاره کند و بسوی دانایی و توانایی حرکت کند؟ انسان معجزه گر در هستی است و توانایی عبور از همه موانع رشد و رهایی، عوالم خلقت از ناسوت تا مافوق ملکوت را داراست و این دانایی و توانایی را دارد که مظهر «علیم» و«قدیر» شده و همه پدیده های خلقت را به استخدام خویش در آورد و رابطه اش با غیر از خودش، رابطه استخدام گرایانه و تسخیری باشد. 🔹 و با مظهریت اسم« حکیم» همه چیز را تفسیر حکیمانه کرده و از ماسوای حق حکیمانه بهره مند شود. لذا مظهر اسمای حسنای «علیم»، «قدیر» و«حکیم» شدن نشانی بر هندسه تصعید وجودی او در نظام هستی است. ▫️ آری انسان معدن گنج های متکثر و سرمایه های سلوکی متعددی است که پیامبر خدا حضرت ختمی نرتبت محمدمصطفی(ص) فرمود:« اَلناسُ معادِنُ کمَعادِنِ الذهَبِ وَ الْفِضةِ»( من لا يحضره الفقيه، شیخ صدوق، ج‏۴، ص ۳۸۰، ح ۵۸۲۱؛ الكافی، ثقة الاسلام كلینی، ج ‏۸، ص ۱۷۷؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ‏۶۴، ص ۱۲۱) و ذهب یا طلا و فضه یا نقره یا گنج زرد و سفید بیان تنوع و تکثر گنج های الهی است و این حقیقت، واقعیتی در تمامی آدمیان خواهد بود و گزاره «از خود آغاز کنیم» یا «خود شناسی» عامل«خودکاویدن» و « خودیابیدن» است. 🟡 لذا روش درون نگری با هدف خوداگاهی و خودیابی می تواند روش خودسازی و بازسازی خویشتن باشد که چگونگی و چرایی معرفت نفس برهمین وزان و روال و منوال خواهد بود. به هرحال به تعبیر باباافضل کاشانی: ای نسخه نامه الهی که توی وی آینه جمال شاهی که توی (باباافضل کاشانی " رباعیات " رباعی شماره ۱۹۲ ") و مولانا در دیوان شمس: "بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست در خود بطلب هر آنچه خواهی که توی (رباعی شماره ۱۷۵۹) یا به تعبیر ملاحبیب اله خراسانی: « گوهر خود را هویدا کن کمال این است و بس خویش را در خویش پیدا کن کمال این است و بس ای معلم زاده از آدم اگر داری نژاد چون پدر تعلیم اسما کن کمال این است و بس(غزل ش ۱۹۶) 💠 نتیجه آنکه خزائن وجود خود را دریاب که از خزینه غیب به این دنیا تنزل یافت(ر.ک:حجر:۲۱) و قدر هرکس بقدر طلب و تمنای اوست و ببین در جستجوی چیستی تا بگویم و بدانم کیستی؟ 🤲 والحمدلله رب العالمین 🆔 @iictchannel