#دلنوشته
#سیدعباس_موسویان
بسم الله الرحمن الرحیم
رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إيتاءِ الزَّكاةِ يَخافُونَ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فيهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ
بس نکته غیر حُسن بباید که تا کسی
مقبولِ طبعِ مردمِ صاحب نظر شود
برای او که شروع فصلِ جدیدی از دوستی را برایم رقم زد. اتاقکِ مطالعه و تحقیقِ ما در پژوهشگاه روبروی هم بود ؛ روزانه _ وقتی پژوهشگاه بودیم _ همدیگر را می دیدیم . لبخندِ دلنشینش ، گفتگوی صمیمانه اش، دانشِ سرشارش و...
وقتی بیمار شد، در گروههای مختلفِ فضای مجازی برای شفای او دعا کردیم : نذرها ،نیازها، تلاوت آیات الهی و زیارت عاشورا:
از هر کرانه تیرِ دعا کرده ام رها
باشد کزان میانه یکی کارگر شود
اما قضای الهی تقدیرِ دیگری برای او رقم زد...
آری ، چقدر باید صبوری کرد تا سیّد عباس موسویانِ دیگری را جامعه علمی به خود ببیند:
گویند سنگ لعل شود در مقامِ صبر
آری شود ، لیک به خونِ جگر شود
دیشب برای تسکین خود و برای فهم بیشتر حالِ آن سیّدِ سفر کرده به کتاب خدا پناه بردم ؛ آیه سی و هفتم سوره نور : رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ...
📌 سعید داودی ؛ بیستم مرداد ۱۳۹۹
🆔
@iictchannel