🌐 (14) Third Wave Feminism فمینیسم موج سوم تقریبا همزمان با شکل گرفت اما ریشه و منشایی متفاوت داشت. فمنیسم موج سوم عمدتا بر پایه نقدهای زنان رنگین پوست و نیز جهان سومی فمینیسم از فمینیستهای سفید پوست غربی شکل گرفته است. موج سوم این ادعا را می پذیرد که هیچ مفهوم مشترک و جهانشمولی از سرکوب برای همه زنان و در همه موقعیتهای زمانی و مکانی وجود ندارد. استدلال این فمینیست ها این است که جهانشمول گرایی آنچه را که نامشابه انگاشته شود به حاشیه می راند؛ به طوری که از رهگذر به کار انداختن فرایند بهنجار سازی ، عدم شباهت را نابهنجار اعلام می کند و در قبال ناهمنوایی قضاوت منفی به عمل می آورد (بیسلی،۱۲۳: ۱۳۸۵). ◀ از دید این فمینیست ها همانگونه که در اندیشه سنتی غرب مرد نماد انسان است، زنانگی به حاشیه رانده و سرکوب می شود. “برداشتهایی از زنان به عنوان گروهی همگون منجر به وضع یک سوژه هژمونیک زنانه می شود که صور تاریخی و اجتماعی و دیگر صور تنوع میان زنان را سانسور می کند” (همان:۱۲۴). ⬅این فمینیستها رجحان مردان بر زنان را به چالش می طلبند اما نه از طریق شناسایی زنان به عنوان یک گروه و نسبت دادن ویژگی های زنانه به همه انها بلکه از طریق تمرکز بر تضعیف ساز و کارهای متنوع و چند گانه قدرت. همچنین این فمینیسم با فعالیتهای سیاسی مرتبط است که فمینیسم را از یک بحث نظری به فعالیتی عملی بر علیه اشکال روزمره سرکوب تبدیل می کنند. آنها به وضوح ارتباط بیشتری با جریانان پست مدرن بر قرار می کنند و می توان گفت برآمده از نگاه پست مدرن به جهان هستند. همانگونه که پست مدرنیسم اصولا تکثر روایتها در برابر فراروایت مدرن بوده و در پی شکستن عقلانیت بر ساخته شده توسط مرد سفید پوست غربی است. ⬅از اینرو این فمینیست ها هیچ گونه جستجویی برای کسب هویت گروهی را مجاز نمی دانند، چراکه هر گونه پذیرفتن معیاری جهانشمول برای قدرتمندی یا بی قدرتی زنان، به حاشیه راندن و طرد روایت عده ای از زنان در جهان است که وجود دارند و یا در آینده می توانند باشند. 👥از نظر دریک و هیوود، تمایز میان فمینیسم موج دوم و سوم این است که موج سوم تمایز و تضاد را به راحتی می پذیرد. “ما این را می دانیم که آنچه مرا سرکوب می کند ممکن است تو را سرکوب نکند و آنچه تو را سرکوب می کند ممکن است چیزی باشد که من در آن مشارکت دارم. و آنچه مرا سرکوب می کند ممکن است تو درآن مشارکت داشته باشی” (دریک و هیوود، ۱۹۹۸). ↙به عبارت دیگر آنان اصولا به یک نوع زنانگی معتقد نیستند تا وجود عوامل سرکوب و انقیاد آمیز یکسان درباره آن را بپذیرند. آنان بر خلاف فمینیست های موج دوم به تکثر امکان گونه های زنانگی قدرتمند در جوامع مختلف معتقدند و از پست فمینیستها هم در نشان دادن این تکثر فراتر می روند چرا که آنچه در پست فمینیسم به عنوان امکان اعمال قدرت در چارچوبهای انقیادآمیز وجود دارد مبتنی بر توانایی های و ویژگی های زنان سفیدپوست غربی است. اما فمینیسم موج سوم امکان مقاومت را تنها در چارچوب های زیبایی شناسانه خاص پست فمینیسم محدود نمی کند و از آن به عنوان یک نوع مقاومت یاد می کند که بسته به شرایط ممکن است در جوامع دیگر موثر یا انقیادآمیز باشد. 📚منابع: 1. بیسلی، کریس. (۱۳۸۵). چیستی فمینیسم. ترجمه محمدرضا زمردی، تهران: انتشارات روشنگران و مطالعات زنان. 2. Butler, J. (1998). Gender trouble: Feminism and subversive of identity, Routledge, London 👤نوشته: شیوا علینقیان @International_club کانون بین الملل مطالعات زن و خانواده