به مناسبت میلاد حضرت زینب و روز پرستار؛ 📚 «همسایه‌های خانم جان» 📘 ✍️ زینب عرفانیان 🌱روایت بسیار جذاب پرستار احسان جاویدی از یک تجربه ناب انسانی در سوریه🌱 🔸کتاب را خیلی بیشتر از خیلی دوست داشتم؛ طوری که هر بندش را چندین بار خواندم؛ شاید برای همین است که برای توصیفش چیزی به ذهنم نمی‌رسد جز همان عبارتی که روی جلد هم نوشته: یک تجربه ناب انسانی در خاک سوریه. 🔸یک تجربه ناب انسانی یعنی نیمی از سهمیه دارویت را بدهی به زن و بچه‌های داعشی‌ها و یکی از دغدغه‌هایت، نجات جان آن‌ها باشد؛ آن‌هایی که شاید همسر، پدر یا برادرشان، همرزمانت را شهید کرده باشد و بچه‌های زیادی را یتیم. یعنی برای زنان و کودکان ساکن شهر بوکمال که داعشی بوده‌اند و الان هم کم و بیش به داعش وفادارند، بیمارستان بزنی و شبانه‌روز برای بهبود حالشان دوندگی کنی و از خانواده‌ات دور بمانی؛ یعنی از بیمارانی پرستاری کنی که نمی‌دانی زیر لباسشان جلیقه انفجاری بسته‌اند یا نه. 🔸تجربه ناب انسانی یعنی یک طرف، آدم‌نماهایی بایستند که به جان و مال و ناموس هیچکس رحم نمی‌کنند، حتی زن و بچه خودشان را هم به عنوان سپر انسانی به کار می‌گیرند، اسیر را تکه‌تکه می‌کنند و از خوردن خون کودکان بی‌گناه سیر نمی‌شوند، و طرف مقابلشان، مردانی باشند که وقتی وارد شهرهای جنگ‌زده و خالی از سکنه سوریه هم می‌شوند، حرمت مال مردم را نگه می‌دارند و به اموال و خانه‌های مردم آسیب نمی‌زنند. مردانی که نیمی از سهمیه دارویشان را می‌دهند به زن و بچه‌های داعشی، مردانی که مانند مولایشان با اسیر مدارا می‌کنند، مردانی که شب و روزشان را به هم می‌دوزند تا دنیا یک بار دیگر روی صلح را ببیند، مردانی مثل حاج قاسم. 🔸ملائکه فقط گروه اول را می‌دیدند که به خدا گفتند: «آیا در آن(زمین) کسی را قرار می‌دهی که فساد کند و خون بریزد؟» و خدا حاج قاسم و سربازانش را می‌شناخت که فرمود: «انی اعلم ما لا تعلمون». 🔸تجربه ناب انسانی یعنی زنانی که حتی اجازه نمی‌دادند ایرانی‌ها روی سر بچه‌هایشان دست بکشند، بعد از چند ماه با دیدن محبت ایرانی‌ها، شیفته ایران و ایرانی شوند و حتی اسم پرستار ایرانی را روی نوزادِ نورسیده‌شان بگذارند. 🔸تجربه ناب انسانی یعنی داعش با تمام حمایتی که از کشورهای غربی و عربی داشت و با تمام سلاح‌های پیشرفته‌اش، خاک سوریه را اشغال کرد؛ اما آخر کار، آن کسی که فاتح خاک و قلب مردم سوریه شد، ایرانیانِ ملک علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام بودند؛ سینه‌زنان سیدالشهدا علیه‌السلام بودند؛ همان‌ها که مردم سوریه بهشان می‌گویند اصدقاء. 🔸تاریخ خواهد نوشت که حاج قاسمِ ما و سربازانش، با ذکر یا حسین و روضه حضرت مادر جهان را فتح کرد. آیندگان میان اسلامی که داعشِ نامسلمان ادعایش را داشت و اسلامِ نابِ محمدی‌ای که حاج قاسم پیرو آن بود قضاوت خواهند کرد و قطعا، آینده از آنِ اسلامِ ناب محمدی‌ست؛ دینی که مِهر و قَهرش، مظهر جمال و جلال الهی ست. 🔸«همسایه‌های خانم‌جان» مانند سمنو هم شیرین است و هم ته‌مزه‌ای تلخ دارد. شیرینی‌اش خنده به لبت می‌آورد و تلخی‌اش، اشکت را جاری می‌کند. شیرینی‌اش از محبت و اخلاق حسنه‌ای ست که قلب مردم سوریه را فتح کرد؛ از رفتار انسانی و اسلامیِ سربازان حاج قاسم است، از توسل‌ها و روضه‌های بچه‌های مدافع حرم است و شوخی‌های نمکی‌شان؛ 🔸و تلخی‌اش، از رنج و تباهی و ویرانی‌ای ست که به جان سوریه و مردمش افتاده و آتش جهلی که سوریه را سوزانده است؛ از داستان دردناک کودکانی که بدون این که بخواهند، در میانه این آتش قرار گرفته اند و روزهای شیرین کودکی‌شان را با تلخی جنگ و خون می‌گذرانند. ⚠️حیف است کتاب ارزشمندی مانند همسایه‌های خانم جان از دستتان برود... https://eitaa.com/istadegi