پیام آور نور و دانایی و مهر ای عاشق خدا! ای پیام آور نور و دانایی و مهر! ای ستوده ی پروردگار! همه‌ی سپیداندیشان، از نسل تو پدیدار گشته‌اند و نورانیت پیشانی تو، پگاه را پایدار ساخته است. اگر تداوم آبی آرامش، از سر انگشتان همایش اندیشه و احساس موج می‌زند، از شکوه نگاه تو می‌باشد. تو ناخدای کشتی کرامتی، عاطفۀ روشن بارانی، پناهگاه چشمان یارانی، تو شکوه و هیمنه‌ی همه‌ی سبزه‌زارانی... رودخانه‌های هدفمندی را تو به روی خانه‌های ما گشودی. معنای ملکوت را تو به ما یاد دادی. کتاب ایمان را تو برای جهانیان تفسیر کردی. وقتی تو بر فراز «حرا» ایستادی، بشریت در برابرت زانو زد و هنگام که آواز رسالت سر دادی، همه‌ی سرداران تاریخ به راه تو، سر دادند! و زمانی که انسان را ضمانت کردی، زمانه در برابر تو به کرنش نشست. تو، ما را به قریه‌ی سرسبز و شکوهمند قرآن دعوت کردی و در هر «واللیل» ما را به میهمانی «والنهار» بردی. تو با «اقرأ» قرابتی دیرینه داشتی و در مزارع اندیشه «والتین» و «الزیتون» می‌کاشتی و «یا ایتهاالنفس‌المطمئنه» برمی‌داشتی. تو بر هودج «ایاک نعبد» نشستی و با براق «ایاک نستعین» به معراج «اهدناالصراط‌المستقیم» شتافتی و «صراط‌الذین‌انعمت‌علیهم» را در همۀ گیتی گستراندی و «غیرالمغضوب‌علیهم‌ولاالضالین» را به همگان نشان دادی. ای یاسین! همه ی حرف های ما، همه ی جمله‌ها و همه ی نوشته‌های ما در برابر معنای بلند وجودت هیچ است. ما را به کوثر وجودت تهنیت باد!