🔰 ادبیات استعاری اپوزیسیون دیگر نخ نما شده است ✍ داود مهدوی زادگان 🔹 سالها ست که جریان مخالف و برانداز و خوارجی مسلکان در ستیز با نظام اسلامی از ادبیات استعاری و رمزنگاری شده استفاده می کنند. اپوزیسیون از این نوع ادبیات در نظام های استبدادی و دیکتاتوری به دلیل مواجهه با محرومیت و سرکوب شدید، استفاده می کند. مانند کتاب نامه های ایرانی منتسکیو که با ادبیات استعاری نظام پادشاهی فرانسه را به نقد کشیده بود. 🔹 اما اپوزیسیون جمهوری اسلامی که غالباً با برخورداری از امکانات و ظرفیت های بالا و نفوذ در حاکمیت، آزادانه می نویسند و حرف می زنند و عمل می کنند. با وصف این، آنان نیز از ادبیات سیاسی استعاری استفاده می کنند. 🔹 مفاهیم زیادی مانند گفتگو، اعتراض، آزادی، استبداد، نفی خشونت، تسامح و تساهل و غیره در ادبیات اپوزیسیون وجود دارد که میان تهی شده است و از معنای حقیقی برخوردار نیست و غالباً ماهیت استعاری و رمزی شده پیدا کرده است. بطوری که عدم التزام حقیقی آنان به این مفاهیم را می توان در آشوب های خیابانی مشاهده کرد. این معنا در حوادث خشونت بار اخیر کاملا بر مردم آشکار شد. مردم دیدند که چگونه جریان مخالف و برانداز که سالها از مفاهیم مردم پسند بهره می برد، به یکباره در چشم بر هم زدنی باطن خشونت طلبانه و سرکوب گرانه شان را نشان دادند و شهر را به آتش کشاندند. اپوزیسیون در چند هفته ای که فرصت جولان را پیدا کرده بود، ترس و وحشت را در خیابان مستولی کرد. 🔹 متاسفانه تولیدکنندگان فکری این جریان و روشنفکران شان، نه فقط برابر این فجایع سکوت اختیار کردند بلکه بعضاً در صدد توجیه آن بر آمده اند و نا جوانمردانه حاکمیت را مقصر دانسته اند. 🔹 اما این رفتار خشونت طالبانه اپوزیسیون و توجیه گری نویسندگان شان بر مردم آشکار ساخت که ادبیات استعاری آنها به مثابه اسم رمزی برای آشوب و اغتشاش خیابانی بوده است. مردم بویژه با حوادث اخیر پی برده اند که تلاش رسانه ای آنها برای زمینه سازی فکری و آماده سازی افکار عمومی است. به همین خاطر، این ادبیات مظلوم نمای استعاری نزد مردم نخ نما شده است و اثر خود را از دست داده است. 21 مهر 1401 @mahdavizadegan