🔰
مهار تورم، زمینه رشد تولید
✍علی محمدی
🔰از منظر اقتصادی تورم به عنوان یکی از متغیرهای کلان اقتصادی، می تواند انعکاس دهنده ثبات یا بی ثباتی کل اقتصاد باشد و به نوعی جهت گیری سیاسی و اجتماعی کشور را متاثر سازد.
جنس تورم در کشور ما بیشتر از نوع فشار هزینه بر بنگاه یا به نوعی بیشتر ریشه عرضه دارد، یعنی باید تولید رونق یابد.
تورم مزمن و بالا مخل رشد تولید است و می تواند هزینه های زیر را بر اقتصاد و روند تولید کشور تحمیل نماید:
1⃣تورم
، جریان تخصیص منابع را از بخش مولد به سمت بخش نامولد سوق می دهد. در واقع تورم بالا سوداگری را جذاب میکند و مانع از حرکت منابع به سمت بخش تولید می شود.
2⃣چنانچه افزایش مداوم سطح عمومی قیمت ها به صورت غیر منطقی باشد،
افق های تصمیم گیری برای اقتصاد در بخش خرد و کلان محدود می شود و مانع از تحقق برنامه ریزها در زمینه رشد اقتصادی می گردد. برای مثال در شرایط تورم بالا، بنگاه نمی تواند برای آینده خود تصمیم گیری کند. یا بدون مهار تورم، ریسک سرمایه گذاری بالا می رود و از یک افق بلند مدت تبدیل به امری کوتاه مدت و بی کیفیت می شود.
3⃣تورم بالا با ایجاد شکاف در میان هزینه ها و درآمدهای دولت،
کسری بودجه را افزایش می دهد و دولت مجبور می شود هزینه های عمرانی را که عامل تولید است کاهش و به سمت مصارف ببرد.
4⃣تورم بالا
اثرات اقدامات اصلاحی اقتصادی را نابود می نماید ( مثل قانون حذف ارز ترجیحی)، یا مانع از تحقق کامل اهداف سیاستگذار می شود و گاهی اساسا مانع از انجام اصلاحات اقتصادی می گردد.
5⃣تورم های بالا و مزمن، رقابت پذیری های فنی و نهادی در اقتصاد را تضعیف می کند و در نتیجه موجبات
کاهش مستمر و واگرایی ارزش پول ملی را فراهم می آورد و در ادامه با کاهش قدرت خرید مردم و تضعیف نظام مصرف واقعی،
رکود را به اقتصاد تحمیل می نماید.
6⃣تورم مستمر و مزمن، آسیب های روانی، اجتماعی( ایجاد بیکاری و فساد) و تهدیدهای حوزه سلامت و امنیت غذایی( رجوع مردم به سمت مواد ناسالم یا کاهش قدرت خرید مواد سالم ) را بر جامعه وارد می کند. و از این منظر
درآمدهای کشور را که باید در تولید و رشد اقتصاد هزینه شود به سمت درمان بیماریهای جسمی و روانی جامعه سوق می دهد.
@tahlilrahbordi