✡ مکتب اردشیرجی در تاریخنگاری معاصر (٢)
💥 ریپورترها، اینتلیجنس سرویس و ایران – قسمت سوم
📚 پیروان «مکتب اردشیرجی» بهمنظور اثبات چارچوب نظری فوق، اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران در آستانهٔ صعود
#رضاخان را به شیوهای خاص تحلیل میکنند و با
#برجستهکردن برخی عوامل و
#نادیدهگرفتن عوامل دیگر و گاه
#تحریف صریح واقعیتها نتایج دلبخواه خود را از متن تاریخ استخراج مینمایند. این شیوهٔ خاص بازبینی تاریخ ایران در دو دهه نخستین قرن بیستم میلادی به شرح زیر است:
1⃣ در زمینهٔ نقش قدرتهای بیگانه در حوادث ایران، بهشدت نقش
#روسیه و
#آلمان و
#عثمانی برجسته میشود، تا بدینوسیله در قبال نقش
#بریتانیا توازن ایجاد شود.
2⃣ جایگاه
#قرارداد١٩١٩ بهعنوان آخرین راهحل بریتانیا برای سیطره بر ایران، بهشدت بزرگ میشود! [تا از انحلال آن، پایان سیطرهٔ بریتانیا بر ایران را نتیجه بگیرند!] و نام و نقش لُرد کرزن، وزیرخارجه وقت، بیش از حد مطرح میگردد تا فراموش شود که چهرهای تعیینکنندهتر از او در کابینه بریتانیا وجود داشت و او
#وینستون_چرچیل، وزیر جنگ و مقتدرترین چهره تاریخ معاصر انگلیس، بود که در همان زمان با کمک
#لورنس_عربستان به کار تأسیس دولتهای جدید در خاورمیانه اشتغال داشت.
3⃣ با بزرگنمایی نقش قدرتهای رقیبِ بریتانیا،
#نهضتهای_مردمی را به وابستگی متهم میکنند. از دیدگاه آنان نهضت میرزا کوچکخان در شمال، نهضت شیخ محمد خیابانی در آذربایجان و نهضت مجتهد لاری در جنوب، آشوبهای تجزیهطلبانه وابسته به بلشویسم و یا آلمان بود و نهضت کلنل محمدتقیخان پسیان در خراسان، یاغیگری!!
4⃣ مکتب فوق برای اثبات مشروعیت تاریخی سلطنت رضاخان، سهم قابل توجهی را به تشویه چهره
#روحانیت و
#اسلام اختصاص میدهد و این سنّت پس از اردشیرجی نیز، توسط شاگردان و پیروان او پی گرفته شد. در خاطرات اردشیر فاش شد که چگونه قریب به دو سال و نیم رضاخان قزاق را با جنون ضداسلامی و ضدروحانیت آموزش میداد و تا پاسی از شب قصههایی از «فساد طبقه علماء» به گوش او میخواند.
5⃣ بهمنظور توجیه تاریخی
#سلطنت_پهلوی، بخش ویژهای به تخریب چهره ایلات و عشایر اختصاص یافته تا نقش رضاخان بهعنوان سرکوبگر قسیّ این بخش از جامعه ایرانی تبرئه شود.
✍ استاد عبدالله شهبازی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉
@jscenter