خاطرات عمر رفته بر گذرگاهم نشسته
خاطرات عمر رفته بر گذرگاهم نشسته
✍ قسمت بیست دوم یک حزب جمهوری اسلامی نزدیک خانهمان تشکیل شده بود و گاهی به آنجا میرفتم. در همانج
چند خطی اضافه شد