📚 يادم افتاد روي تابلوئي نوشــته بود: »رفاقت و ارتباط با شهدا دو طرفه است.اگر شما با آنها باشــي آنها نيز با تو خواهند بود.« اين جمله خيلي حرفها داشت.نوروز 1388 بود. براي تكميل اطلاعات كتاب، راهي گيلان‌غرب شــديم. در راه به شــهر ايوان رســيديم. موقع غروب بود و خيلي خسته بودم. از صبح رانندگي و... هيچ هتل يا مهمانپذيري در شهر پيدا نكرديم!در دلم گفتم: آقا ابرام ما دنبال كار شما آمديم، خودت رديفش كن! همان موقع صداي اذان مغرب آمد.با خودم گفتم: اگر ابراهيم اينجا بود حتمًا براي نماز به مســجد ميرفت. ما هم راهي مسجد شديم.نماز جماعت را خوانديم. بعد از نماز آقايي حدودًا پنجاه ســال جلو آمد و با ادب سالم كرد. ... موقعیت شهید ابراهیم هادی @kanalkomeiliha https://eitaa.com/joinchat/884933434Ccb50887642