💢یکی از راههای اعتبار بخشی به روایات ضعیف!
✔️استاد سید محمّدجواد شبیری:
«عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ بُنْدَارَ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ، عَنْ زُرَارَةَ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: إِنَّ سَمُرَةَ بْنَ جُنْدَبٍ كَانَ لَهُ عَذْقٌ وَ كَانَ طَرِيقُهُ إِلَيْهِ فِي جَوْفِ مَنْزِلِ ...» (الکافی: ۸/۲۹۴/۵)
🔹در سند این روایت، «بعض اصحابنا» وجود دارد که باعث ارسال و تضعیف سند میشود. حاج آقای والد (آیتالله شبیری زنجانی) نظرشان بر این است که اگر دو روایت مشابه (یکی ضعیف السند و دیگری صحیح السند) با تفاوت اندک داشته باشیم که انگیزه عقلایی در جعل و اضافه کردن این تفاوتها وجود نداشته باشد، نقل ضعیف نیز مانند نقل صحیح اعتبار پیدا میکند، زیرا الغای احتمال خطا، به علّت اصل عقلایی ضابط بودن و عدم خطاست، و تفاوتی بین ثقه و غیر ثقه در آن وجود ندارد، و همانگونه که اصل عدم خطا در ثقه جریان دارد، در غیر ثقه نیز جاری است.
🔸پس تنها کاری که ادلّه حجّیّت خبر واحد انجام میدهد، الغای احتمال تعمّد کذب است. حال اگر در موردی، احتمال تعمّد بر کذب - ولو با توجّه به مقایسه روایت با روایت صحیح - منتفی باشد، از نظر عقلایی اعتبار روایت ثابت میگردد.
🔹با معتبر شدن روایت ضعیف، بین این روایت و روایت صحیح، تعارض رخ میدهد، زیرا با تعارض دو روایت در جزئیات، علم به تحقّق خطا در یکی از نقلها ایجاد میشود و دلیلی نداریم که خطا را به خصوص یکی از این دو روایت اختصاص دهیم./ درس خارج اصول؛ ۳۱ شهریور ۱۳۹۸
🆔
https://eitaa.com/ijtihad