🔸گشت و گذار در مکان‌های تاریخی مدینه با عربی دست و پا شکسته و چند عکس با گوشی و چند روایت ضبطی برای پخش، با سرعت تمام می‌شود. هنوز کامل مزه شهر پیامبر را نچشیده‌ایم که طنین دل‌انگیز مکه به گوش می‌رسد. اصلا آمده است حج تا حاجی شود، مقصد آنجاست، کعبه آنجاست. 🔸توصیف‌های جان‌دار نویسنده مثل دوربین واقعیت مجازی عمل می‌کند و وادارت می‌کند پس از بستن احرام، در ورودی مسجدالحرام به سجده بیفتی و زمین و زمان را از یاد ببری و روضه و مرثیه و مناجات را مخلوط کنی. احرام بسته‌ای، دست پایت هم بسته است. حواس جمع می‌خواهد، شش دانگ... 🔸انگار نویسنده در این کتاب دارد با خودش حرف می‌زند، دارد بلند بلند فکر می‌کند. حتی مخاطب فرضی هم در نظر نمی‌گیرد و یک‌ریز از حال و هوای خودش می‌گوید و می‌نویسد. ساده و بی غل و غش است. ادا در نمی‌آورد. جایی خودش گفته بود: «در این کتاب جانماز آب نکشیده‌ام.» راست می‌گوید.