⭕️ قاعده پنجم: نقل حدیث از طرق متعدد 🔹 طبق قاعده پذيرفته شده نزد عالمان اهل سنت و شيعه، اگر احاديثی به صورت متعدد نقل شده باشد، هر چند بررسی تک تک آنها اطمينان آور نباشد، اما اين کثرت طرق جبران ضعف سند آنها را کرده و آن روايت در رديف روايات صحيح يا حسن قرار می گيرد. اين قاعده با عنوان «يقوی بعضها بعضا» شناخته می شود. 🔹 ابن صدیق الغماری درباره این روش می گوید: «اننا لو حکمنا علی جميع هذه الطرق و الشواهد بالضعف، و لم نحکم بشی منها بالصحه و الحسن فان الضعيف الذی هو من هذا القبيل يرتقی الی درجه الصحيح ...». اگر فرض کنيم همه طرق روايتی ضعيف باشد، در صورتی که دارای تعدد طرق باشد آن روايت صحيح خواهد بود، زيرا شاخص روايت صحيح آن است که در آن ظن غالب به صحت راوی داريم. حال خبر ضعيف نيز اگر از طرق متعدد نقل شود اين مجموع سبب می شود ظن به صحت آن حاصل شود، هر چند اگر تک تک آنان را مورد بررسی قرار گيرد اين ظن غالب حاصل نمی شود. 🔹 فخر رازی نيز گفته است: قاعده «يقوی بعضها بعضا» در جايی جاری می شود که هر کدام از روايات به تنهايی ضعيف باشند تا احتجاج به مجموع آن ها صحيح باشد، اما اگر بعضی از آنها صحيح باشند در اين صورت ديگر اين قاعده جاری نيست، زيرا همان روايت صحيح اصل قرار گرفته و مابقی به عنوان شواهد آن روايت قرار می گيرند. ▪️دو شرط اجرای این قاعده: 1️⃣ دليل معارض اقوی بر خلاف آن نباشد و يا بر خلاف مسلمات و قطعيات نباشد. 2️⃣ ضعف حديث به جهت مرسل يا مقطوع بودن سند و يا مجهول بودن راوی و يا ضعف حفظ راوی و مانند آن باشد، در اين صورت است که تعدد طرق اين عيوب را بر می دارد، اما اگر راوی متهم به کذب و فسق باشد ديگر اين قاعده جاری نخواهد بود. 🔹 ابن صدیق الغماری از همین روش برای اثبات صحت حدیث مدینه العلم استفاده کرده و گفته است: حدیث مدینه العلم از طرق دیگری غیر از ابن عباس هم روایت شده است که از جمله آنها، طریق امیرالمومنین (ع) و جابر بن عبدالله انصاری است. این تعدد طرق باعث اعتبار آن حدیث خواهد بود. 🔹 ابن جریر، طریق نقل حدیث مدینه العلم از امیرالمومنین (ع) را صحیح دانسته است، اما برخی به دو دلیل بر آن اشکال گرفته اند: یکی اینکه نقل این حدیث از امیرالمومنین (ع) متفرد است و تنها یک نفر آن را نقل کرده است و دیگر اینکه سلمه بن کهیل که در سند این روایت آمده نزد آنان حجت نیست. 🔹 صدیق غماری کلام ابن جریر در صحیح دانسته و گفته است: اشکال دیگران بر او وارد نیست، زیرا اولا: این حدیث طرق دیگری دارد که از امیرالمومنین (ع) نقل شده است که عبارت است از: روایت حارث بن اعور و عاصم بن ضمره که از علی بن ابی طالب (ع) نقل کرده اند. ثانیا: اشکال بر سلمه بن کهیل نیز مقبول نیست، زیرا بخاری و مسلم به کلام او در نقل حدیث استناد کرده و بزرگانی همچون ابن معین، ابوحاتم، ابوزرعه، عجلی، یعقوب بن شعبه، احمد بن حنبل، سفیانی و نسائی وی را توثیق کرده اند . با وجود این همه توثیقات چگونه می توان وی را ضعیف دانست؟ 🔹 ابن صدیق در ادامه به نکته مهمی اشاره کرده می گوید: بله برخی به خاطر شیعی بودن سلمه، وی را رد کرده اند، اما این اصلی باطل است که در رد حدیث، شیعه بودن خصوصا آن گاه که فضیلت امیرالمومنین (ع) را نقل کند ملاک گرفته می شود. 🔹 در مورد حدیث جابر هم باید دانست که حاکم در مستدرک این حدیث را نقل کرده و اسناد آن صحیح دانسته است. خطیب بغدادی نیز آن را نقل کرده و گفته است از عبدالرزاق غیر از احمد بن عبدالله نقل نکرده است ابن صدیق الغماری می گوید: این سخن خطیب صحیح نیست، بلکه دیگران نیز از عبدالرزاق این حدیث را نقل کرده اند. عبدالرزاق می دانست که هر کسی فضایل امیرالمومنین (ع) را نقل کند ترور شخصیت شده و برچسب جرح بر او زده می شود و مورد اتهام و تکذیب قرار می گیرد. ذهبی درباره عبدالرزاق گفته است او فرد موقع شناسی بود و جسارت نمی کرد. خدا از سر تقصیر ذهبی بگذرد که نقل روایات فضایل امیرالمومنین (ع) را جسارت می داند (فتح الملک العلی، صدیق الغماری، ص56 و 59). 🔍 این بحث ادامه دارد ... 📙 برگرفته از درس خارج امامت، مباحث مربوط به حدیث مدینه العلم، حضرت استاد ربانی گلپایگانی @kharejkalam