سوگ فرزند
حجلهام شد قبر و مادر رخت دامادی کفن
غم مخور ای جان مادر این بدی تقدیر من
آرزویت بود و مادر بهر من بندی حنا
مادرم زحمت نکش با خون خود بستم حنا
از: فرشاد خضری
در سوگ فرزند:
خوابیدی بدون لالایی و قصه
حالا آسوده بخواب بی درد و غصه
دیگه کابوس زمستون نمیبینی
توی خواب گلای حسرت نمیچینی
دیگه خورشید چهرتو نمیسوزونه
جای سیلیهای باد روش نمیمونه
دیگه بیدار نمیشی با نگرونی
یا با تردید که بری یا که بمونی
در سوگ فرزند:
ای گل نشکفتهام بابا چرا پژمان شدی؟
میوه قلبم چرا از دیدهام پنهان شدی؟
از برم رفتی، نگفتی بار دیگر یک سخن
همچو شمع از درد و غم سوزان شدی
جوان
در سوگ فرزند:
شاعران در وصف جوان بس سخنها گفتهاند
من زبانم الکن از توصیف این رنج گران
مهربانیهای تو آتش به جان ما فکند
وه چه جانسوز است، داغ فرزند جوان
داماد# ختم تازه جوان
در سوگ پسر جوان:
ببوسم دستت ای بابا که پروردی مرا آزاد
بیا مادر تماشا کن که فرزندت شده داماد
به حجله میروم شادان و زخمی در (بر) بدن دارم
به جای رخت دامادی کفن خونین به تن دارم
یا
به حجله میروم شادان ولی زخمی به تن دارم
حجلهام شد قبر و مادر رخت دامادی کفن
غم مخور ای جان مادر این بدی تقدیر من
آرزویت بود و مادر بهر من بندی حنا
مادرم زحمت نکش با خون خود بستم حنا
از: فرشاد خضری
در سوگ فرزند:
خوابیدی بدون لالایی و قصه
حالا آسوده بخواب بی درد و غصه
دیگه کابوس زمستون نمیبینی
توی خواب گلای حسرت نمیچینی
دیگه خورشید چهرتو نمیسوزونه
جای سیلیهای باد روش نمیمونه
دیگه بیدار نمیشی با نگرونی
یا با تردید که بری یا که بمونی
در سوگ فرزند:
ای گل نشکفتهام بابا چرا پژمان شدی؟
میوه قلبم چرا از دیدهام پنهان شدی؟
از برم رفتی، نگفتی بار دیگر یک سخن
همچو شمع از درد و غم سوزان شدی
جوان
در سوگ فرزند:
شاعران در وصف جوان بس سخنها گفتهاند
من زبانم الکن از توصیف این رنج گران
مهربانیهای تو آتش به جان ما فکند
وه چه جانسوز است، داغ فرزند جوان
داماد# ختم تازه جوان
در سوگ پسر جوان:
ببوسم دستت ای بابا که پروردی مرا آزاد
بیا مادر تماشا کن که فرزندت شده داماد
به حجله میروم شادان و زخمی در (بر) بدن دارم
به جای رخت دامادی کفن خونین به تن دارم
@khatmkhanimajma
#جوان
#فرزند