نجیب، جیب ایران است اما عجیب نیست که در اقتصاد شیر در شیر، از ثروت ارزساز ارزش‌آفرین‌اش، ریال ارزشمندی برای خوزستان جیب به جیب نشود. چاه‌های نفت، شیره‌ی خوزستان را کشیده‌اند و سدهای بزرگ، رودهای خروشانش را رگ‌به‌رگ کرده‌اند. چپق فلرها و اگزوز کارخانه‌ها، آسمان نیلگون خوزستان را قیرگون کرده‌ است. با این همه، برای پرداخت طلب‌های قانونی‌اش چرتکه می‌اندازند تا برای یافتن حقوق پرداختی‌اش، ذره‌بین به دست بگیریم. آنجا هم که با سلام و صلوات بودجه‌ای اختصاص می‌یابد، مثل ماهی در دریای محرومیت خوزستان و اقیانوس بی‌تدبیری مدیران، گم می‌شود. اینها همه درست اما اصل ماجرا اینجاست که با استمرار مدیریت ناکارآمد، پروژه‌ها یکی پس از دیگری زخمی و بودجه‌ها - کم یا زیاد - ردیف‌ردیف حیف‌و‌میل می‌شوند. از ترک‌فعل‌های مدیران بومی و به‌به و چه‌چه حامیان پایتخت‌نشین آنها، مغز آدم سوت می‌کشد و نیازی به قانون سوت‌زنی هم نیست. ترک‌فعل‌ شبیه ترک‌پست است، که اگر در گردنه‌های اُحد حراست از منافع مردم و خدمت به آنها اتفاق بیفتد، نظام اسلامی زخم برمی‌دارد. این حجم از محرومیت و نابسامانی در خوزستان با وجود این حجم از ثروت و منابع خدادادی، اتفاقی نیست. آقای سازمان بازرسی کل کشور! آقای فرمانده‌ی کل سپاه! برای آبگرفتگی که ورود کرده‌اید، ممنونیم. با همین فرمان سراغ دردهای دیگر خوزستان هم بروید تا آه و افسوس‌ها را به دعای خیر تبدیل کنید. ✍ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648