درباره  نام "چیش پیش" "چیش پیش" پسر و جانشین "هخامنش" حدود سال 610 پ.م. شاه انشان بود. "کورش" و "داریوش" هردو از تبار او هستند. چیش پیش دارای دو فرزند به نام‌های "کورش (کورش اول)" و "آریارمنه" بود. "کورش بزرگ (کورش دوم)" که پدر "کمبوجیه (کمبوجیه دوم)" و "بردیا" است خودش پسر "کمبوجیه اول" بود و "کمبوجیه اول" پسر "کورش اول" بوده که فرزند "چیش پیش" است. "داریوش (بزرگ)" پسر "ویشتاسپ" و خود "ویشتاسپ" پسر "ارشام" بود. "ارشام" هم پسر "آریارمنه" بود که فرزند دیگر "چیش پیش" است. در متن بابلی استوانه کورش (منشور کورش) از Ši-iš-pi-iš  به عنوان نام پدر نیای کورش بزرگ یاد شده است و این می‌رساند که هم کورش اول و هم آریارمنه ذکر شده در کتیبه‌های فارسی باستان هر دو فرزندان چیش پیش بوده‌اند و خویشاوند بودن کورش و داریوش هخامنشی درست می‌باشد. نام چیش پیش در سنگ نوشته‌های فارسی باستان به صورت: Č-i-š-p-i-š   چیش پیش و در متن ایلامی به صورت: Şi-iš-pi-iš و در متن اکدی به صورت:  Ši-iš-pi-iš آمده است. در الفبای خط میخی فارسی باستان ، بر خلاف حرف d که به سه صورت جداگانه d(a),   d(i),   d(u) نوشته می‌شود، یعنی سه نماد برای حرف (د) داریم، حرف (چ) فقط یک نماد برای نوشتن دارد: (č(a  یعنی برای نوشتن  (č(i یا (č(u نمادی یک حرفی نداریم و برای نوشتن صدای (چی) باید حرف i فارسی باستان هم بعد از این حرف (č(a بیاید تا مجموعا či خوانده شوند. اما مشکل اینجاست که این ترکیب حرف (č(a با حرف i می‌تواند به دو صورت خوانده شود: هم (چی)  či و هم (چئی) ča(h)i  که دراین‌گونه موارد برای شناختن تلفظ صحیح کلمه باید از املای متن ایلامی، اکدی یا یونانی کلمه کمک بگیریم. در کتاب دستور فارسی باستان Kent و نیز در کتاب Graeco-Persian Names شکل یونانی "چیش پیش" به صورت‌های: Τεασπιs  و  Τεισπηs آمده است و چون بعد از حرف T یونانی واکه‌های ει و  εα داریم (یعنی بعد T واکه ساده ι  نیامده است) همین موضوع باعث شده که افرادی چون یوستی، والتر هینتس، هاید ماری کخ و... این نام فارسی باستان را به صورت "چئیش پیش" Ča(h)išpiš بخوانند، درحالی‌که این استدلال اشتباه است. چون‌که در نوشته‌های هرودوت املای Tispēs هم، علاوه بر املای Teispēs آمده است. به‌هر‌حال، در املای یونانی به جای واج /š/ ما واج /s/ داریم و می‌دانیم که /s/ هندواروپایی آغازین پس از واکه‌های i و u (چه کوتاه، چه بلند، چه مرکب)، پس از r (چه r آوایی، چه r همخوان) و پس از همخوان‌های انسدادی کامی و نرم‌کامی آرین آغازین به /š/ تبدیل می‌شود. در فارسی باستان نقش ablaut  در آخرین هجای ستاک اسمی را نمی‌توان نادیده گرفت. برای مثال واژه مرد، که در حالت فاعلی به صورت martiya است در حالت ندایی به صورت martiyā در می‌آید که آخرش ā دارد یعنی یک a به آن افزوده می‌شود. همین‌طور نام چییش پیش Čišpiš (در حالت فاعلی) وقتی که حالت اضافی به خود می‌گیرد به شکل Čišpaiš در می‌آید یعنی i به ai تبدیل می‌شود. شایان توجه است که بیشتر نام‌های فارسی باستان از قبیل: Gaumata- و Ka(m)būjiya- همانند نام‌های هندواروپایی آغازین به صورت اسم مرکب بودند یعنی از دو ستاک ساخته می‌شدند. گاهی نیز مانند اسم‌های: (h)U-vaxštra- و Fra-varti- جزء اول‌شان جداناپذیر و یا به صورت پیشوند حرف اضافه‌ای بوده که البته ممکن است بعضی از این نام‌ها شکل  کوتاه‌شده نام طولانی‌تری بوده باشند. اسم‌های خودمانی (اسم‌های مصغر محبت‌آمیز مانند "مملی" به جای "محمدعلی")  معمولا فقط به جزء اول محدود می‌شدند که ممکن بود به آخرشان یک پسوند اضافه بشود و یا نشود. مانند: Bard-iya, Arša-ka, Xšaθr-ita, Martiya, Frāda البته نام‌ها و کنیه‌هایی وجود دارند که بیانگر صفات اشخاص هستند. مانند:  Dā-darši "شجاع" که دوگان‌سازی شده است. برخی از نام‌ها نیز به حرفه دلالت می‌کردند و برخی پدر نامی بودند که نمایشگر نسب پدری است. مانند: Mardun-iya (نام پدر -Gaubruva) که تحت‌اللفظ به معنی: "می فروش" است. با وجود این، برخی نام‌های فارسی باستان از قبیل: "چیش پیش"، "کورش"، "آرخه"، "داتووهیا" از نظر ریشه‌شناختی مشخص نمی‌باشند. نام "چیش پیس" احتمالا ایرانی است، ولی ریشه‌اش مشخص نیست  و به نظر نمی‌رسد که با Tešupa (ایزد توفان در میتانی) و یا با Teušpa "فرمانروای سیمریایی) و یا با نام و لقب ایلامی Za-iš-pi-iš-ši-ya مرتبط باشد. (ر.ک. به "Cišpiš" در دایره‌المعارف ایرانیکا و نیز دستور فارسی باستان کنت)   🇮🇷 @linguiran