امروز چنانی ای پری‌روی کز ماه به حسن می‌بری گوی می‌آیی و در پی تو عشاق دیوانه شده دوان به هر سوی اینک من و زنگیان کافر وان ملعب لعبتان جادوی آورده ز غمزه سحر در چشم در داده ز فتنه تاب در موی وز بهر شکار نهاده تیر مژه در کمان ابروی نرخ و شکسته زآن چهره و لعل چاکر شده شاه اخترانت شیر فلکت شده سگ کوی بر بام سراچهٔ جمالت کیوان شده پاسبان هندوی عارض به مثل چو برگ نسرین بالا به صفت چو سرو گویی به چه شانه کرده‌ای زلف یا به چه آب شسته‌ای روی کز روی به می‌دهی رنگ وز زلف به مشک می‌دهی بوی چون ، صد هزار گلزار رخ تو را غزل‌گوی ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/59 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈