همه چشمیم تا برون آیی
همه گوشیم تا چه فرمایی
تو نه آن صورتی که بی رویت
متصور شود شکیبایی
من ز دست تو
#خویشتن بکشم
تا تو دستم به
#خون نیالایی
گفته بودی قیامتم بینند
این گروهی محب سودایی
وین چنین روی
#دلستان که تو راست
خود قیامت بود که بنمایی
ما تماشاکنان کوته دست
تو درخت بلندبالایی
سر ما و آستان خدمت تو
گر برانی و گر ببخشایی
جان به شکرانه دادن از من
#خواه
گر به انصاف با میان آیی
عقل باید که با صلابت
#عشق
نکند پنجه توانایی
تو چه دانی که بر تو نگذشتهست
شب هجران و روز تنهایی
روشنت گردد این حدیث چو روز
گر چو
#سعدی شبی بپیمایی
#همه_چشمیم_تا_برون_آیی #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/185
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈