مهربان و یار همدم همه کس دوست می‌دارند و من هم نظر با نیکوان رسمیست معهود نه این بدعت من آوردم به عالم تو گر دعوی کنی پرهیزگاری مصدق دارمت والله اعلم و گر گویی که میل خاطرم نیست من این دعوی نمی‌دارم مسلم حدیث اگر گویی گناه است گناه اول ز حوا بود و آدم گرفتار کمند ماه رویان نه از مدحش خبر باشد نه از ذم چو دست مهربان بر سینه‌ی ریش به گیتی در ندارم هیچ مرهم بگردان ساقیا جام لبالب بیاموز از فلک دور دمادم اگر دانی که دنیا غم نیرزد به روی دوستان باش و خرم غنیمت دان اگر دانی که هر روز ز عمر مانده روزی می‌شود کم منه بر سرای عمر که بنیادش نه بنیادیست محکم برو شادی کن ای یار افروز چو خاکت می‌خورد چندین مخور غم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/362 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈