چون خراباتی نباشد زاهدی
کش به شب از در درآید شاهدی
محتسب گو تا ببیند روی دوست
همچو محرابی و من چون عابدی
چون من آب زندگانی یافتم
غم نباشد گر بمیرد حاسدی
آنچه ما را در #دل است از سوز #عشق
مینشاید گفت با هر باردی
دوستان گیرند و #دلداران ولیک
مهربان نشناسد الا واحدی
از تو روحانیترم در پیش #دل
نگذرد شبهای خلوت واردی
خانهای در کوی درویشان بگیر
تا نماند در محلت زاهدی
گر #دلی داری و #دلبندیت نیست
پس چه فرق از #ناطقی تا جامدی
گر به خدمت قائمی #خواهی منم
ور نمیخواهی به حسرت قاعدی
#سعدیا گر روزگارت میکشد
گو بکش بر دست سیمین ساعدی
#چون_خراباتی_نباشد_زاهدی#اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی#اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/163
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈