محسن قنبریان افزود: آسیب شناسی تبلیغ را در 4 حوزه:" ساختارها"، "مضمون"، "فرم "و "مبلغ "می دانم. در این 4 قسم می توان آن ها را جای داد. ساختار تبلیغ منظور همین سازمان هایی است که برای تبلیغ دین ایجاد کردیم. منظورم همان تبلیغ آخوندی است. شهید مطهری در کتاب «ده گفتار» تعبیری تحت عنوان "سازمان صالح "دارند که می فرماید فقط زعمای صالح کافی نیستند. تنها مبلغان دلسوز و روحانیون خوب کافی نیستند. سازمان صالح هم لازم است. سازمان صالح یعنی چه؟ مثالی که ایشان می زند این است که مثلاً نگاه کنید به خیابان های شهر که برای مقصودی کشیده شده اند. برای این که شما را به بازار و نقاط مختلف شهر برسانند. اگر این نقطه هایی که مقصود شما هست را تغییر دهید خیابان ها هم متناسب با این نقطه ها تغییر می کنند. وی سپس عنوان کرد: سازمان صالح همان خیابان کشی ها و ریل گذاری هایی است که ما را به نقاط مطلوب می رساند. اگر کوتاه ترین و سهل ترین راه ها را انتخاب کرد آن سازمان صالح است. اگر پیچ و خم زیاد داشت و دچار بروکراسی های زیاد بود این سازمان ناصالح است. در این قسمت فقط نهادهای موازی مشکل ما نیستند که البته این هم مشکل است. ما الان یک دسته نهاد موازی تبلیغی داریم که در کنار هم هستند. اما مهم تر از این مسئله این است که نسبت این نهادها – که همه سیاسی و حکومتی هستند - با خود تبلیغ معلوم نیست. محسن قنبریان همچنین گفت: اگر بخواهم جزئی تر بگویم باید بگویم که چه اتفاقی افتاده که ما می بینیم در دو یا سه دهه اخیر روحانیون جوانی را می بینیم که به صورت آتش به اختیار گروه های تبلیغی و جهادی راه انداخته اند؟ چه نارسایی هایی در دفتر تبلیغات و سازمان تبلیغات و ... بوده که منجر به آتش به اختیاری شده است؟ نهادهای تبلیغ روحانیت ما در شهرها که ائمه جمعه هستند، در دانشگاه ها که نمایندگان ولی فقیه و اساتید روحانی هستند، در پادگان ها، در رسانه ملی که کارشناسان روحانی هستند را با حضور اقلی روحانیت در بعضی از این نهادها در دوره پهلوی یعنی در "دوره نهضت" مقایسه کنیم. چه اتفاقی می افتد که تجربه مفتح، خامنه ای و مطهری در دانشگاه ها امروز تکرار نمی شود؟ با این که آن روز حکومت دست دیگران بوده و این رفت و آمدها به سختی انجام می شده است. وی سپس اظهار داشت: الان مثلاً جنبش عدالت خواهی متهم می شود به تندروی و یا به افکار کمونیستی در حالی که روحانی دانشگاه هم هست. چرا بین جنبش عدالت خواهی و روحانی دانشگاه پیوند وثیقی نیست؟ اما دیروز بود. روحانی در فعل و خلق دانشجو منشأ اثر بود. در دوره پهلوی در یک شهری یک روحانی داشتیم آدم های بسیاری را می آورد و تبلیغ می کردند و مردم را به مذهب حقه و اسلام انقلابی و نابی که امام مدنظرش بود دعوت می کردند و همین کارها به پیروزی انقلاب انجامید. اما امروز در "دوره نظام اسلامی " نهادهای اجتماعی ما ضعیف شده اند. یعنی پایگاه اجتماعی روحانیت کوچک تر شده است در حالی که باید بزرگ تر می شد تا به اسلام سیاسی کمک کند. محسن قنبریان عنوان کرد: ما نتوانستیم "نظام انقلابی" را ایجاد کنیم. ممکن است کسی رزومه علمی خوبی داشته باشد اما آدم "تحول آفرینی" نیست که بتواند نسل ها را به دنبال خود بکشد. حدیثی از علی بن مهزیار نقل شده که:" امام جواد(ع) به من نوشت که از فلان کس بخواه که نظر خودش را درباره شهر خودش به من بگوید. چون او داناتر است که چه چیز در شهرش رایج است." این مثالی است که نشان می دهد که حتی امام معصوم وقتی می خواهد در یک شهری سیاستی را اعمال کند از همان علمایی استفاده می کند که آن جا ریشه دارند و مردم آن جا را می شناسند. ما ساختارهای مان را اداری کردیم . محافظه کار شدند و از آن حالت نهضتی اول انقلاب درآمدند.محتاط تر ها برگزیده شدند که بی خطرترند. اینها لاجرم باعرضه تر نیستند وموقرتر نیستند. مطهری و خامنه ای در دوره نهضت مبلغ محافظه کار نبودند دنبال تحول ودگرگونی بودند. وی در ادامه گفت: در بحث "مضمون" باید گفت که هر تبلیغی یک محتوایی را می خواهد ارائه دهد. یکی از آسیب های جدی این حوزه این است که دچار یک دوگانه "سستی رفتار" همراه با "سختی گفتار" می شویم. قرآن کریم می گوید: «کبُرَ مَقتاً عِندَاللهِ اَن تَقُولوا مَا لَا تَفْعَلُون». خیلی پروردگار را غضب ناک می کند این که چیزی بگویید که عمل نمی کنید. در این حالت مضمون خاصیت خود را از دست می دهد. امام صادق (ع) می فرمایند: هستند کسانی که وقتی مورد موعظه قرار می گیرند زیر بار نمی روند ولی وقتی خودشان وعظ می کنند درشتی می کنند. سپس می فرماید این ها در درک دوم جهنم هستند. ☑️ @m_ghanbarian