eitaa logo
محسن قنبریان
14.1هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
730 ویدیو
101 فایل
کانال نشر سخنان و مطالب استاد محسن قنبریان (توسط ادمین اداره میشود) . ارتباط با مدیر کانال @admin_ghanbarian . کانال دروس @doros_ghanbarian . پیج اینستاگرام instagram.com/ghanbarian.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 درسهایی از نهج البلاغه شرح نامه۵۳/ جلسه بیست و سوم/۲۷مرداد۱۴۰۲ حجت الاسلام محسن قنبریان 2⃣ جبران خدمت و میزان پرداخت به آنها می فرماید: "اَسبِغ علیهمُ الارزاقَ... رزق را بر آنها گشاده بگیر. این کار سبب نیرومندی ایشان در اصلاح خویش شود؛ و از خیانت در چیزی که در اختیارشان است بی نیاز می سازد؛ و اگر از فرمانت سرپیچند و یا در امانت خیانت ورزند، بر ایشان حجت است." • اولا می فرماید: رزق نه اجرت! فرقش در بحث قاضی گذشت؛ از جمله اینکه "رزق"، فارغ کردن فاعل برای انجام خدمت است. "اجرت" به ازاء فعل داده میشود، فعل پیمانه میشود و اجرت المثل دارد. در رزق به کارگزار می گویی نفقه خانواده با ما تو فارغ باش برای این کار. • "اسباغ" یعنی چه؟ در لباس و زره یعنی راحت، نه تنگ و نه آنقدر گشاد که کسی دیگر درش جا شود. در وضو یعنی آب به همه جای عضو برسد و وضوی نیکو گرفته شود. در اینجا یعنی پرداخت اندازه تامین زندگی راحت نه تنگ و نه نجومی. • دو مبنای فقهی در پرداخت از بیت المال: ۱) حداقلی و به قدر ضرورت مبنای شیخ انصاری است. مقتضای قاعده اولی این است که از بیت المال پرداخت نشود الا در صورت حاجت؛ به گونه ای که بدون این پرداخت نتواند هزینه زندگی اش را تامین کند. اگر نیازی به این پرداخت نداشت و بدون آن زندگی اش می چرخد، پرداخت جایز نیست (ر.ک: المکاسب ج۲ص۱۵۴) میزان این پرداخت، رفع حاجت و نیازهاست (فیعین له ما یرفع حاجته/ همان ص۱۵۴) ۲) پرداخت حتی بیش از حاجت بیت المال برای مصالح عمومی است پس جایی که مصلحت پرداخت بیشتر از ضرورات و حاجت هست هم توجیه دارد (ر.ک: مستند الشیعه ج۱۷ص۶۸) - تفاوت ایندو مبنا در این است که "مدار حاجت"، حال شخص است اما "مدار مصلحت"، ملاحظه حال جامعه است.(ر.ک: فقه القضاء/ اردبیلی ج۱ص۱۸۵) ⬅️ حضرت امیر(ع) برای کارگزار بخاطر مصلحت های چندگانه ای که شمرد (نیرومندی در اصلاح خویش/ بی نیازی از خیانت در آنچه زیر دستش هست/ حجت داشتن علیه او در صورت خیانت) پرداخت رزق را به اندازه راحتی و بیش از رفع ضرورات می شمارد. ⚠️ لکن در بحث جبران خدمت قاضی گذشت که سیره عملی حضرت شارح این عبارات است. درباره قاضی که تعبیر "و افسح له فی البذل" (فسحت و گشادگی در بذل برایش بگیر) سیره ایشان با شریح قاضی، این میزان پرداخت را معلوم می کرد. او دریافتی شریح را نصف کرد و از خانه ۸۰دیناری اش، اشکال گرفت! اینجا هم "اسبغ علیهم الارزاق" هرگز بمعنی پرداخت های نامتعارف و نجومی نیست. - تعبیر دیگر در همین عهدنامه، "بقدر مایصلحه" است. به اندازه ای که امورش سامان گیرد. تعبیر فقهاء، "بقدر الکفایه" و تعبیر قانون اساسی -آنهم درباره قاضی- "به مقدار نیاز... تا نیاز مالی سبب نشود در او اعمال نفوذ شود"( اصل ۱۵۷) ☑️ @m_ghanbarian
🔰 غیبت؛ پایان نهضت یا قعود؟! ❗️ پاسخ اینکه: غیبت نه تنها پایان نهضت نیست بلکه نهضت ها به ظهور می انجامد. این روایات نفی نهضت نمی کند نفی ادعای امامت و مهدویت می کند. همان چیزی که در دوره ائمه مکرر اتفاق می افتاد از محمد حنفیه تا واقفیه و.‌‌.. برای این معنا و وجه جمع، روایات زیادی وجود دارد : ۱. در همان دوره امام رضا(ع) که قائم، امام دوازدهم تثبیت شد، امام رضا(ع) هرگز قبول نکرد به صاحبان قیامها علیه عباسی نامه بزند و دعوت به قعود کند! (الکافی ج۸ص۱۵۱) ⬅️ اگر هر رایتی به هر عنوان قبل از قائم طاغوت است، چرا امام رضا(ع) جنبش های شیعی را از طاغوت شدن منع نمی کند؟!! ۲. روایت بسیار در تمجید قیامهای شیعی مثل زید شهید و شهید فخ و... ۳. توصیف و تمجید قیامهایی در دوره غیبت ؛ مثلا: - رایت یمانی را هدایت یافته ترین می شمارند که به صاحب الامر می رسد (الغیبه للنعمانی ص۲۵۵) ⬅️ پس هر رایت و جنبشی به هر عنوان، طاغوت نیست! - قیامی از مشرق که امام باقر (ع) بر حق طلبی آنها تاکید می کند (یطلبون الحق) و تصریح می کند "کشته هایشان شهیدند"(قتلاهم شهداء) و " آنرا هم به دست صاحب الامر می رسانند"(لا یدفعونها ال الی صاحبکم). (الغیبه للنعمانی ص۲۷۳) ⬅️ این قیام و نهضت هر چه -صفویه که مجلسی می گفت یا انقلاب اسلامی که برخی فقهای دیگر گفتند یا...- باشد؛ "نهضت" است، قعود و خانه نشینی نیست اما به تصریح خود امام باقر(ع) به امام زمان می رسد، حق طلبانه است و کشته هایشان شهید! ❗️اگر گفته شود اینها طبق ادله کلی دفاع و امر به معروف و... مجاز است اما یاران امام زمان(ع) اینگونه جنبش ها نیستند و لازم نیست حتما به آنها بپیوندیم! • پاسخ این است: غیر از سیاق همان روایات که امر آن جنبش ها و نهضت ها به صاحب الامر می رسد؛ حدیث لوح به خوبی یاران امام زمان را از همین جنس معرفی می کند: - اولا تنها امامی که در این حدیث یارانش توصیف شده اند، حضرت مهدی(عج) است حتی نه سیدالشهداء - ثانیا یاران دوره غیبت ایشان توصیف شده اند چون می فرماید: فیذل اولیائی فی زمانه: دوستان خداوند در زمان او ذلیل می شوند!⬅️ معلوم است اولیاء و یاران دوره غیبت است والا دوره ظهور که شاخصش عزت مومنان و ذلت منافقان است (تعز به الاسلام و اهله...) ثالثا این یاران حضرت مهدی(ع) نشانه هایی دارند که فقط در اهالی نهضت و جنبش های انقلابی غیبت پیدا میشود نه اهل احتیاط و قعود و..‌.: "سرهایشان هدیه داده می شود"، "کشته می شوند"، "آتش زده می شوند"، "در خوف و رعب هستند"، "زمین از خونشان رنگین می شود"، "صدای شیون در زنانشان جاری می شود" اما فقط همین ها را "اولیاء واقعی خداوند" می شمارد که" همه فتنه ها با آنها دفع می شود".(کمال الدین ج۱ص۳۱۰) ⬅️ آیا احلاس و زیلوهای خانه ها را کسی می کشد و آتش کشیده می شوند و سرهایشان هدیه می شود؟! آیا اینها از جنس قاسم سلیمانی و سید حسن نصرالله و... هستند یا از جنس آدمهای محتاط که وظیفه های پیش از انقلاب خمینی را در حفظ رساله های عملیه های موجود بر عهده گرفته اند؟! ✔️ شکی باقی نمی ماند همین راهی که امام خمینی علیرغم برخی از مراجع و عرفای وقت باز کرد، همان راه محض الاسلام امام رضا(ع) و منطبق تر بر شاخصه های حدیث لوح است. ............................................ ۱. یکی دیگر از شیعیان(کرّام) نذر کرد تا قیام قائم روزه باشد(الکافی ج۴ص۱۴۱) * این مبحث مهم را به دوستان پیشنهاد کنید و فایل صوتی اش را بشنوید! ☑️ @m_ghanbarian
📚 درسهایی از نهج البلاغه شرح نامه۵۳/ جلسه بیست و ششم/ ۱۴مهر۱۴۰۲ حجت الاسلام محسن قنبریان ▪︎ تشکیلات آری؛ دیوان سالاری نه! "اولوا الامر" یعنی ولیّ (الامر یعنی حکومت). حکومت امور متعددی دارد که باید خوب از هم بازشناخته شود. نه یک امر تجزیه شود که دیوان گسترده و دیوان سالاری شکل بگیرد، و نه امور تداخل کند و... لذا در تتمه می فرماید: "و اجعل لرَاسِ کُلِّ امر من امورک راساً منهم: بالای هریک از امور حکومت یکی از همان شایستگان را قرار بده" "کسی که بزرگی کار ناتوانش نسازد و بسیاری کارها پریشانش نکند"! ⬅️ مسئولیت کلان دست آخر با خود حاکم است! می فرماید "اگر در دبیرانت ایرادی باشد و تو از آن غافل باشی تو مسئول آن خواهی بود". اینجور یک تشکیلات از صدر تا ساقه، مسئول می شود و پاسخگو نه امر در دیوان دور بزند و به نتیجه نرسد و کسی هم پاسخگویش نباشد و دیوان سالاری امور گردن هم انداختن داده باشد! * فراز مربوطه را اینجا بخوانید! ☑️ @m_ghanbarian
تناظر دوگانه های اسرائیل و ایران 2⃣ ایران در دوگانه امت گرایی اسلامی_منافع ملی در چارچوب دولت-ملت مدرن: - ایران نیز از حیث "انقلاب اسلامی"، "امت گرا" بوده است. امام خمینی از "جمهوری های اسلامی مستقل و متحد" در جهان اسلام می گفت. در فصل اول قانون اساسی -که بمثابه اصولِ اصول است- هم آمد: "تنظیم سیاست خارجی کشور براساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بی دریغ از مستضعفان جهان"(بند۱۶اصل۳) در اصول بعد(اصل۱۵۰) درباره سپاه پاسداران آمد "برای ادامه نقش خود در نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن پابرجا می ماند". از همین جا "سپاه قدس" در آمد. - اما از حیث "نظام جمهوری اسلامی ایران"، "ملت گرا" و عضوی از اعضای سازمان ملل با قواعد و کنوانسیون های آن است! مثلا نمی تواند در امور داخلی کشورها دخالت کند! از اینرو در بحرین، دخالتی نمی کند و در سوریه و عراق پس از دعوت دولتهای قانونی، علیه داعش ورود می کند. • طیف بندی جمعیتی ایران: به حسب برخی پیمایش ها (کامل منتشر نشده) حدود ۲۲٪ از مردم ایران -که عمدتا از طبقه متوسط به بالا و در کلان شهرها زندگی می کنند- گرچه مذهبی هستند لکن "اسلام سیاسی" را قبول ندارند و خواهان ارتباط با آمریکا و به رسمیت شناختن اسرائیل اند! اینها دولت-ملت کنونی ایران را سلب نکرده و جزء براندازان هم نیستند. از همین جا، جهاد تبیین و همراهی عمومی و اکثریت قاطع لزوم می یابد. • دولتهای غربگرا در ایران نیز از انقلابی ها متفاوت اند. در ۴۰سال گذشته رجال سیاسی و اردوگاهی پدید آمده که دولت-ملت و صرفا منافع ملی را بر امت گرایی و انقلابی گری ترجیح می دهد. برخی از این رجال در مجاری تصمیم سازی نظام بوده و هستند. دبیر شورای امنیت وقت در سال۸۳ صراحتا گفت: "یکی از مباحث مهم و زیربنایی در این زمینه همان بحثی است که کم و بیش هنوز در گوشه و کنار فضای ذهن نخبگان ما خلجان می کند و آن اینکه آیا می خواهیم "جمهوری اسلامی ایران" باشیم یا می خواهیم "انقلاب اسلامی" باشیم؟ اگر بناست انقلاب اسلامی باشیم، رسالت بسیار بزرگی بردوش داریم یعنی ما انقلاب اسلامی هستیم و می خواهیم این فرهنگ را در سطح منطقه و جهان اسلام نشر بدهیم و قاعدتاً قدرت و ثروت خودمان را هم در سایه آن می بینیم و بر این مبنا هر مقدار انقلاب اسلامی بسط و گسترش پیدا کند به طور طبیعی بر قدرت و حتی ثروت ما افزوده خواهد شد. اما اگر می خواهیم جمهوری اسلامی ایران باشیم، رسالت اولیه و اولویت ما جمهوری اسلامی ایران است پس باید مسیر دیگری را بپیماییم و با اقتدار ج.ا.ا و تامین قدرت و ثروت است که به استحکام آن خواهیم رسید و هدف محوری ما حفظ این نظام خواهد بود". (ماهنامه راهبرد ش۳۹) ⬅️ در بین این دوگانه است که: - مقامات در سخنرانی ها و آرمان خوانی ها بیشتر امت گرا بروز کرده اما در اقدامات و روال تصمیم سازی بیشتر دولت-ملت و منافع ملی را لحاظ می کنند. - در آزمایش موشک، رویش مرگ بر اسرائیل نوشته و ماکت دیمونا را هدف فرضی قرار می دهیم اما در دشمنی واقعی اسرائیل با مسلمانان غزه و کشتن بچه ها، تا مرزمان تهدید نشده یا از سوی دولت قانونی آنجا دعوت نشده ایم، صبر می کنیم و یا پنهانی و غیر مستقیم به گروه های مقاومت کمک می کنیم. ⬅️ نقطه تعادل در این دوگانه، ابتکاراتی برای جمع بین آندوست. بطور واضح: ۱. شکستن محاصره غزه و رساندن کمک های ضروری(آب و غذا و دارو) وظیفه انسانی و امتی ماست که هیچ پروتکل بین المللی هم آنرا دخالت در امور دیگر کشورها نمی داند. چون احتمال ممانعت اسرائیل هست، جمهوری اسلامی می تواند امنیت این محموله ها را در دریا و خشکی تا رسیدن به دست مردم غزه تامین کند. کشتی های نظامی اش، کشتی امداد رسانی را اسکورت و تهدید آنرا، تهدید مرزهایش بخواند. به سازمانهای بین المللی اجازه بازرسی کشتی امدادی را بدهد و کمک های کشورهای اسلامی را به دست مردم غزه برساند. از این پس در صورت تعرض، حق دفاع از خود دارد و اگر بدون تعرض به مسلمانان غزه برساند پیروزی خود را تثبیت و شکست دادن مردم غزه با گرسنگی و تشنگی را می شکند. ۲. گروه های مقاومت آسان تر از دولت ج.ا.ا می توانند بهانه مداخله نظامی و کمک به برادران خود را بیابند. ۳. خط قرمزی (مثل اشغال زمینی غزه)، می تواند امت اسلامی شود و کشورها -از جمله ایران اسلامی- و گروه های مقاومت را متعهد بدان کند. اینجور فضای جهانی هم ایران یا حزب الله را شروع کننده جنگ علیه اسرائیل نمی داند. ⬅️ پرداختن به ابتکاراتی که فریاد رسی مظلومان را با کمترین هزینه بین المللی تامین کند، باید کار نخبگان سیاست و مورد مطالبه مردم انقلابی باشد. امام سجاد(ع) در دعای۸ صحیفه سجادیه فرمود: "اللهم اعوذ بک من... ان نَعضُدَ ظالماً اَو نَخذُلَ ملهوفاً خدایا پناه می برم به تو از اینکه یاریگر ظالمی یا خوار کننده داغدیده و ستمدیده ای باشم. ☑️ @m_ghanbarian
📚 درسهایی از نهج البلاغه شرح نامه۵۳/ جلسه بیست و هفتم/ ۲۸مهر۱۴۰۲ حجت الاسلام محسن قنبریان • تعبیر هم بیشتر درباره اجاره اشیاء (خانه و ابزار کار) به کار رفته تا "اجاره شخص". - به لحاظ تقنینی: روایات حاکی از کراهتِ اجاره شخص -کارگری- است(ر.ک: الکافی ج۵ص۹۰). روایات از ممنوع شدن رزق در این صورت می گوید چون رزق [سود] به صاحب کار می رسد. واضح است کراهت در این حالت اضطرار نیمی از خانواده های ایرانی نیست. در مقابل نظام اقتصادی نباید مبتنی بر یک کراهت بنیان گذاشته شود. (دقت کنید) - به لحاظ روابط طبیعی اقتصادی هم روایات (و هم تاریخ) حاکی از این است که اجاره شخص، بیش از عاملیت در تجارت و کشاورزی نبوده است. در روایت عمار ساباطی از امام صادق(ع) پرسش می شود مردی تجارت می کند [احتمالا بعنوان عامل در مضاربه] ولی اگر خود را اجاره دهد، بیش از تجارت نصیبش می شود!... (ر.ک: روضه المتقین ج۶ص۴۸۲) باز امام از کارگر شدن به همان دلیل گذشته نهی می کند! ⬅️ معلوم است نبوده یا اقلی بوده و مثل حالا نبوده که عرضه کارگر بیش از تقاضای کارگر باشد! طوری بوده که او از کارگری سود بیشتر از تجارت می برده است! آن دنیا بخلاف دنیای مدرن است که ابزار تولیدِ پیشرفته، دست صاحبان سرمایه و مثلا بیش از نیم خانوارها کارگرند و صف بیکاران هم پشت درند؛ لذا عرضه بیش از تقاضاست و مزد کارگر رو به کاهش است! - در روایت دیگری به شرطی اجیر شدن اجازه داده می شود که: "اذا نصح قدر طاقته" یعنی کارگر به اندازه توان برای صاحب کار خیر خواهی کند! بعد به اجیر شدن حضرت موسی(ع) برای شعیب(ع) در قبال مهریه دخترش استناد می کند که بین ۸یا ۱۰ سال، ۱۰ را انجام داد! (ر.ک: روضة المتقین ج۶ص۴۸۱) ⬅️ قید جانب مستاجر و صاحب کار را گرفته که صاحب کار زیان نبیند. بخلاف "عمّال" در مضاربه و مزارعه و مساقات که خود در سود شریک است و عملا کم کاری اش ضربه مالی به خود هم هست، کارگری، چون مزد می گرفت چنین تعهدی را اضافه می خواست. در زمانه ما بعکس است و چون با مواجهه ایم ضرر و زیان به جانب کارگر است و معمولا در حق او جفا می شود. ✔️ جمع بندی در نظم اقتصادی اسلام، کسی که کار بدنی دارد یا ملحق به تاجر می شود (عامل مضاربه/ و هم عامل در کشاورزی: مساقات و مزارعه) ، یا ملحق به صعنت گر است (قاریجار). در قانون اساسی جمهوری اسلامی به این مهم توجه شده است در بند۲ اصل۴۳ چیزی تعبیه شده که مانع پیدایش طبقه بزرگ کارگر (که فقط کار خود را بفرشد و ارزش افزوده مال صاحب کار باشد) شده است... ☑️ @m_ghanbarian
📚 درسهایی از نهج البلاغه شرح نامه۵۳/ جلسه بیست و هشتم/ ۱۲آبان۱۴۰۲ حجت الاسلام محسن قنبریان ✔️ دستورات به حاکم درباره بازار 1⃣ منع احتکار می فرماید : از احتکار منع کن که رسول الله از آن منع کرد" در این اطلاق و با این سیاق و تعبیر قبل(احتکارا للمنافع) ظاهرش منع از احتکار منافع است نه صرفاً احتکار چند طعام از کالاها. 2⃣ سازوکار بیع سمح "وَلْيَکُنِ الْبَيْعُ بَيْعاً سَمْحاً بِمَوَازِينِ عَدْل وَأَسْعَار، لاَ تُجْحِفُ بِالْفَرِيقَيْنِ مِنَ الْبَائِعِ وَالْمُبْتَاعِ" • "خرید و فروش باید آسان باشد" توجه اینکه اینجا بعکس فراز قبل مستقیم به حاکم دستور نمی دهد. آنجا فرمود: (بعنوان حاکم) از احتکار منع کن؛ اما اینجا می فرماید بیع باید سمح و آسان باشد. یعنی نمی خواهد حاکم در معاملات دخالت و عملا نهاد بازار منتفی و ایوانی از دولت شود لکن سازوکار معاملات باید به گونه ای چیده شود که بیع سمح نتیجه دهد.(این تفاوت بازار اسلامی با کمونیستی) - نکته حائز اهمیت دیگر در تفاوت بازار اسلامی با سرمایه داری همین جاست که مبتنی بر "انسان سرمایه داری" نیست. سرمایه داری، بازار را بر همان "ضیق فاحش" و "شُح قبیح" بنا می کند. (توماس هابز طبیعت انسانی را و رفتار او را: خود خواهانه، عقلایی، تن پرورانه معرفی می کند؛ این انسان، انسان سرمایه داری و خاستگاه بازار و معاملات شد) حضرت علیرغمی که صفت "ضیق فاحش" (معامله سخت و تنگ به نفع خود) و "شح قبیح" را برای بعض بازرگانان می شمارد لکن به حاکم می فرماید: بیع باید سمح و روان و آسان باشد. "سمح"= آسان گرفتن، سخاوت نمودن؛ یعنی بیع باید دقیقا مقابل ضیق فاحش و شح قبیح آن بازاری، آسان و سود رسان به مردم شکل بگیرد. • در ادامه: "(این بیع سمح) براساس موازین عادلانه و نرخ گذاری ای باشد که به فروشنده و خریدار جفا نشود" بیع سمح در فرمایش حضرت دو چیز می خواهد: موازین عدل/ موازین اسعار (نرخ) یعنی بیع سمح با آزاد گذاشتن آن بازاری (با ضیق و شح اش) نیست بلکه باید موازین و ساختاری باشد که بیع سمح نتیجه شود. - روایاتی منع از قیمت گذاری _اقلا در شرایط عادی_ می کند. پس این "موازین اسعار" ظهور در قیمت گذاری دستوری حکومتی در همه موارد ندارد. - اما از آنطرف آن روایات بخاطر مضمون(قیمت دست خداست) نمی شود نتیجه گرفت که این همان نظر آدام اسمیت در دست غیبی بازار است! متاسفانه هم برخی لیبرالهای اقتصادی و هم برخی کم اطلاع های حوزی چنین نسبت اشتباهی می دهند ! در یکی از همین روایات تصریح میشود: "ان الله جلّ و عزّ وَکَّل بالسِّعر مَلکاً فلن یغلو من قله و لایَرخُصَ من کثره: خداوند برای نرخ فرشته ای گماشته پس هرگز قیمت در کمی جنس بالا نمی رود و در زیادی پایین نمی آید!" قسمت آخر روایت دقیقا برعکس حرف اسمیت و بازار سرمایه داری است؛ چون آنجا دقیقا عرضه و تقاضا ، قیمت معلوم می کند با کمی عرضه، قیمت بالا و با افزایش عرضه، قیمت پایین می آید! در نظام حِکمی، همانطور که باران، مَلکی دارد لکن علل طبیعی ای از ابر و باروری و..‌. هم دارد ؛ آن فرشته بازار هم با اسباب بشری و مکانیزم ها، "رابطه طولی" دارد. ⬅️ براین اساس ، چنانچه کمونیستی نیست، کاپیتالیستی هم نیست و صرف عرضه و تقاضا هم معلومش نمی کند. بزرگانی چون شهیدان و برای این مکانیزم نظریه پرداخته و عواملی غیر از عرضه و تقاضا را در مکانیزم قیمت لحاظ می کنند! (شاید جلسه ای مستقل بدان پرداختم) - این بیع سمح باید یک نتیجه ملموس داشته باشد: به فروشنده و مشتری اجحاف نشود! اجحاف به مصرف کننده با تحکم در کالاها رخ ندهد و زحمت و کار تاجر هم بی ارزش نشود. - متاسفانه حوزه ما آنجور که روی یک جمله "لاتنقض الیقین بالشک" آن اجتهادهای فاخر را کرده بر سر این جمله کلیدی و مهم آن کاوش ها را نکرده و بعضا حرفهای سطحی و تاویل به مکاتب دیگران دیده می شود. 3⃣ مجازات محتکرین در آخر حضرت می فرماید: "اگر کسی مرتکب احتکار شد عقوبتش کن ولی در مجازات او زیاده روی نکن" ☑️ @m_ghanbarian
📚 درسهایی از نهج البلاغه شرح نامه۵۳/ جلسه بیست و نهم/ ۲۶آبان۱۴۰۲ حجت الاسلام محسن قنبریان 3⃣ معاملات عامل سوم، خود معاملات است که باید برای بیع سمح تنظیم شود. - یک دسته معاملات بخاطر غیر عقلایی بودن، ضرری بودن، غرری بودن ممنوع میشود. - تعداد معاملات خط خورده از بازار آزاد حجاز قبل از بعثت نسبت به امضاء شده ها، بیشتر است! به این نکته مهم تاریخی کمتر توجه می شود. ✔️ در "قیمت گذاری" نیز اسلام، "مکانیزم" دیگری دارد! توضیح اینکه سه طریق برای قیمت گذاری قابل رصد تاریخی است: - اول: قیمت گذاری دستوری حاکمان! از حمورابی، کتیبه قیمت گذاری نقل شده تا برخی حاکمان گذشته و نظام های کنترل مرکزی! در احادیث باب الاسعار دیدیم، پیامبر(ص) بعنوان حاکم از تعیین قیمت خوداری کرد. - دوم: تعیین قیمت با شان اجتماعی! در جوامع فئودالیته اروپای قرون وسطا با اخلاق پدر سالار مسیحی، پایگاه اجتماعی، تعیین کننده قیمت بود. طبقه اجتماعی بالاتر اگر نعل اسب می آورد قیمت بیشتری می گرفت تا ابریشمی که طبقه سفلی بیاورد! از این حیث "تجارة عن تراض" یک شعار انقلابی و ضد طبقه هم هست... - سوم قیمت گذاری آزاد با صرف عرضه و تقاضا. این راه حل اقتصاد بازار است. این راه حل هم موجب بیع سمح نشده است. نسبت دادن چنین راه حلی به اسلام و پیامبر(ص) بی دقتی است. چون در همان روایات باب الاسعار دیدیم که فقط نفرمود: "قیمت دست خداست!" یا فرشته ای مامور دارد؛ بلکه در ذیلش فرمود: "فلن یغلو من قله و لایرخص من کثره: نه با کمی، قیمت بالا برود و نه با زیادی، قیمت پایین بیاید"! این برخلاف قاعده عرضه و تقاضا (مکانیزم قیمت گذاری اقتصاد آزاد) است. با عرضه کم، حتما قیمت بالا می رود و با زیادی عرضه کالا، حتما قیمت پایین می آید! در حکمت یاد گرفته ایم رابطه طولی بین عوامل غیبی با عواملی ملکی برقرار است. پس فرشته موکل بازار که اجازه نمی دهد با زیادی، قیمت کاهش و با کمی، قیمت افزایش یابد؛ در ساختار اقتصادی خودش را با مکانیزمی غیر از قیمت گذاری آزاد نشان می دهد!(دقت کنید) - کشف این مکانیزم که چیزی غیر از سه مکانیزم شمرده شده است یکی از عناصر مهم مکتب اقتصادی اسلام است دو متفکری که بدان توجه داشته اند یکی شهید محمد باقر صدر و یکی شهید بهشتی بوده است که تفصیل بیان ایندو مجال واسع تری می خواهد. ☑️ @m_ghanbarian
📚 درسهایی از نهج البلاغه شرح نامه۵۳/ جلسه سی و دوم/ ۱۵دی۱۴۰۲ حجت الاسلام محسن قنبریان سیره حضرت با نزدیکان و دامادها: - عبدالله بن جعفر (اولین متولد هجرت حبشه، فرزند شهید ممتاز جعفر طیار) در دست تنگی سراغ حضرت آمد که حضرت چیزی به او ببخشد؛ حضرت فرمود: نه بخدا! چیزی پیش من پیدا نمیشود الا عمویت (از بیت المال) دزدی کند و به تو دهد (بحار ج۴۱ص۱۳۷) - همو در فراخی، دست گشاده داشت به بشارت دهنده ای که گفت خداوند پسری به او داده ۱۰۰هزار درهم اعطایی معاویه را بخشید (سفینه البحار ج۶ص۴۷و۴۸) حضرت بخاطر تبذیر خواست او را محجور اعلام (و ممنوع التصرف در مالش) کند! او زبیر را شریک خود کرد تا از این حکم فرار کند (بحار ج۴۰ص۹۱) ⬅️ یعنی داماد در دستگاه او نه تنها بطانه سوء نمی شود بلکه بخاطر تبذیر در اموال شخصی تا حد ممنوع التصرف شدن می رود! - دو فرزند عقیل (مسلم بن عقیل و عبدالرحمان بن عقیل شوهران رقیه و خدیجه) هم داماد او بودند که هیچ منصبی نگرفتند در حالیکه لیاقت های مسلم ثابت است و خاندان عقیل در ابتلاء عاشورا، ۱۰شهید دادند! - جعده بن هبیره خواهر زاده و داماد دیگرش فقط در ناآرانی های ابرشهر(نیشابور) حکمی گرفت که زود به خلیدبن قره یربوعی تحویل داد (طبری ج۵ص۶۳) • اثر این سیره مبارزه با خویشاوند سالاری طوری مورد نقد علوی ها بود (علت قتل عثمان همین شد) که حتی تاریخ می نویسد مالک اشتر در مواجهه با نصب ابن عباس ها اعتراض کرد! حضرت او را آرام کرد که نه فرزندان خود و نه فرزندان عقیل و... را سمت و منصبی نداده و درباره آنها توضیح داد (شرح ابن ابی الحدید ج۱۵ص۹۸و۹۹) حضرت خود در احتجاج با اهل بصره در ماجرای جمل از جمله می فرماید: آیا به دنیا راغب شدم و آنرا برای خود و اهلبیتم گرفتم که از من انتقام گرفته و بیعتم را شکستید؟! گفتند: نه! (قرب الاسناد ص۹۶) ⬅️ معلوم است چنین کاری مجوز شکستن بیعت و زوال مشروعیت است ! رهبر انقلاب نیز در بیانیه گام دوم، "طهارت اقتصادی را عامل مشروعیت کارگزاران" می شمارد. * تفصیل را در فایل صوتی بشنوید ☑️ @m_ghanbarian
📚 درسهایی از نهج البلاغه شرح نامه۵۳/ جلسه سی و سوم/ ۲۹دی۱۴۰۲ حجت الاسلام محسن قنبریان 🔺شفافیت در امور حکمرانی: حضرت در ادامه فراز ذکر شده در نامه۵۰ می فرماید: فاذا فعلتُ ذلک وجبت لله علیکم النعمة و لی علیکم الطاعة: اگر آن حقوق شما (از جمله شفافیت در امور حکمرانی بغیر از اسرار نظامی) را انجام دادم آنوقت نعمت خداوند برشما تمام و اطاعت شما واجب می شود! یعنی شرط اطاعت از حاکم قرارش می دهد! و می افزاید: فخذوا هذا من اُمرائکم: این را از امراء و حکام تان مطالبه کنید. • در قانون اساسی ما اصل۶۹ شفافیت مذاکرات مجلس و اصل۱۶۵ به علنی بودن محاکم قضایی اختصاص یافته است که با قوانین عادی میتوان شفافیت در بقیه موارد را هم قانونی کرد 🔺 شفافیت مالی غیر از جمله گذشته در سیره آن حضرت این شفافیت بسیار چشمگیر است حتی در احتجاج با ناکثین جمل(کسانی که بیعت شکستند) احتجاج کرد که آیا حیف در حکم یا ویژه خواری بیت المال در من دیده اید؟ آنها پاسخ منفی دادند (ر.ک: بحار ج۳۲ص۱۳۴) یعنی اگر چنین چیزی_العیاذ بالله_ثابت می شد، بیعت شکستن آنها مجاز بود! این قضاوت اهل جمل و بصره بدون شفافیت مالی حضرت امکان نداشت. • اصل۱۴۲ قانون اساسی رسیدگی قوه قضائیه بر اموال رهبر و رئیس جمهور و... را بیان می کند؛ لکن این غیر از شفافیت برای عموم است. از همین جا طرح ها و لوایحی که برای توسعه در مشمولین این اصل کار شد بخاطر مغایرت با قانون اساسی رد شده است؛ لکن قانون شفافیت برای عموم و توسعه موارد از موارد این اصل، قانونی مجزا شده و تعارضی با این اصل (که رسیدگی قوه قضاییه است) نخواهد یافت(دقت کنید) ❓وجه توسعه افراد از مقامات اصلی (موارد اصل ۱۴۲) به همه مقامات و مدیران و مسئولین چیست؟ گزارش دیوان محاسبات در مورد بررسی فیش های حقوقی حدود ۹۳هزار و ۴۶۰ مقام و مدیر روشن کرد امکان دریافت فیش نجومی و فساد در همه این موارد هست. شفافیت برای عموم در کنار بررسی متمرکز (سازمانهای نظارتی) تنها راه برای پیشگیری از فساد در این حوزه است. 🔺شفافیت در عذر تحقق آرمان ها، زمان بر است و واقعیت ها تدریج در تحقق را تحمیل می کند. اگر عذر تاخیرها و عدم تحقق ها با مردم در میان گذاشته نشود، اولا اغراء به جهل می شود و وضع موجود، مطلوب و اسلام تلقی می شود. این دین گریزی را موجب می شود. ثانیا موجب می شود آرمان و مطالبه بالای سر واقعیت موجود بماند و نیروی مردم و مسئولین برای تغییر باقی بماند ثالثا راه توجیه و فرار از مسئولیت از مدافعان و مسئولین گرفته شود. این بخش از شفافیت هم در سیره حضرت امیر(ع) بسیار به چشم می آید صراحت حدود ۲۷ تا ۳۰ مورد را برای مردم می شمارد که اسلامی و مطلوب نیست اما هنوز نتوانسته آنها را تغییر دهد. * (تفصیل را در فایل صوتی بشنوید) ☑️ @m_ghanbarian
💢 نگاهی دوباره به روایتی معروف شب شهادت امام صادق(ع) / مسجد دانشگاه تهران / حجت الاسلام والمسلمین قنبریان ❗️هم زمان امام صادق(ع)، رئیس مذهب تشیع هم هست. یعنی چه؟! تشیع که ساخت پیامبر(ص) و اولین امامش، علی(ع) است؛ چرا امام صادق(ع) رئیس مذهب است؟! چون ایشان (همزمان با ساخت جبهه تشیع سیاسی) ، عقیده و مناسک درست اسلام را تعلیم و نشانه گذاری می کند تا "اسلام و تشیع عقیدتی و مناسکی" هم گم نشود. در مبارزات علیه طواغیت تفصیل عقاید درست و مناسک منطبق با شریعت بی اهمیت و مندرس نشود!(دقت کنید) چنین توجه دو وجهی (تشیع سیاسی / تشیع عقیدتی) است که امامت ایشان را یک فرصت بی نظیر برای شیعه کرده است. ▫️ ضربه عالم و جاهل! دوقاعده مهم: ۱. علم باید موجب خشیت و التزام عملی و به تعبد و تنسُّک بیانجامد (در اینباره روایات بسیارند) ۲. مناسک و شعائر و... باید از سر علم و همه جانبه نگری باشد، نه جهل؛ و الا خرافات، افراط و... موجب فرار مردم می شود. از همین جهت بود که در ادامه روایت امام صادق(ع) فرمود:《 عالم متهتک با پرده دری اش مردم را از علمش باز می دارد و جاهل متنسک با جهلش مردم را از مناسک باز می دارد》.(عوالی اللآلی ج۴ص۷۷) ⬅️ عالم متهتک مانع عقیدتی و فقهی سازی سبک زندگی مردم است! چه او که حجاب را کم ارزش جلوه می دهد (و چه خیریه بازها و وقف بازها) مانع تحقق عفاف و پوشش اسلامی می شوند! روحانی ای که سر منبر حجاب را با ربا و زنا مقایسه و می خواهد از ارزش آن بکاهد، بگوید تنباکو رتبه چندم در شریعت دارد؟! به تعبیر برخی فضلا و محققان تنباکو هم درون شریعت یک مباح بود اما در شرایط مواجهه استعمار با کشور اسلام شد "در حکم محاربه با امام زمان"! این تعبیر میرزای شیرازی شدت بیشتری از حرام بودن دارد. حالا مجتهد زمان شناس دیگر بگوید: کشف حجاب حرام سیاسی است چیزی غیر از همان مشرب است؟! امروز حجاب سنگر مقاومت در مقابل تمدن برهنه غرب است مثل ترک تنباکو که نقطه مواجهه با قرار داد استعماری داشت. این درس را از فاطمه زهرا(س) باید گرفت که خود دین و آیین (نه فقط دینداران) هم نظم و آرایشی دارد: جعل الله.‌.. اطاعتنا نظاماً للملة: خداوند اطاعت ما را نظم بخش دین قرار دارد. (الاحتجاج ج۱ص۱۳۴) یعنی وقتی حسین (ع) کربلا می رود، الیوم عاشورا! الیوم کربلا! کسی مکه بماند و مشغول حج واجب هم بشود، متدین نیست! ⬅️ جاهل متنسک هم مانع پیشروی تشیع و اسلام سیاسی می شود! ذره ای می کند و دور امامت را خالی می گذارد! سر مناسک شیعی و عقاید شیعی می ماند، جبهه بزرگ تشیع سیاسی در اهل سنت و... را می شکند! برخی هیاتها این درسها را پاس نکرده اند! برخی روضه ها و تعابیر چنین می کند! به نحوی سر از حجاب می ماند که کم حجاب درون جبهه مبارزه علیه طواغیت کنار ولی خدا نماند! مسجد آورده شده را، کفش از پایش در نمی آورد؛ بیرونش می کند! آن جاهلی که تازه مسلمان را صبح مسجد برد تا ظهر به نماز و...بست و موجب فرار او شد ، قصه نیست؛ روایت عماربن ابی الاحوص از امام صادق (ع) است. به او در اینباره فرمود:《 برآنها سخت نگیرید آبا نمی دانی حکمرانی بنی امیه بر شمشیر و خشونت و جور استوار است و حکمرانی ما بر رفق(مدارای فعال) و پیوند اجتماعی و وقار و تقیه و حسن برخورد و ورع و تلاش استوار است؟ پس مردم را اینچنین ترغیب کنید》. ☑️ @m_ghanbarian
🔘 پیوست دخترانه تاریخ! حجت الاسلام قنبریان مسجد دانشگاه تهران/ ۲۱اردیبهشت۱۴۰۳ خدا به دختران مهربان تر است! امام رضا(ع) از پیامبر(ص) حدیث کرد که : خداوند بر زنان رئوف تر از مردان است! این شامل هردو صورت خوبی و بدی زنان میشود! ✔️ در جانب قهر: وقتی دختران دچار اشتباه و گناه میشوند: ۱. تخفیف های حدود شرعی در برخی گناهان زنان: - حد قوادی (واسطه گری در فحشاء) فقط ۷۵ضربه شلاق (مردان بار دوم تبعید و تشهیر) - زنای به عنف، ۱۰۰ضربه شلاق (در مرد، اعدام) - زنا با نابالغ، ۱۰۰ ضربه شلاق (در مرد ، اعدام) - همجنس بازی، ۱۰۰ ضربه شلاق (در مرد، اعدام) - ارتداد، حبس ابد (مرد، اعدام) - و... ۲. مواجهه با زنان لشکر مشرکان و باغیان: امیرالمومنین(ع) در نامه ۱۴ نهج البلاغه به لشکریان خود در صفین نوشت: زنان را با اذیت به هیجان نیاورید؛ ولو آبرویتان را بریزند یا رهبرانتان را دشنام دهند! ما در صدر اسلام هم مامور بودیم از آنها دست بکشیم ولو مشرک بودند! ⬅️ حتی مشرک و در لشکر باغی بودن مواجه متفاوتی نسبت به مردان دارد چه رسد به جرم های دیگر. نقطه مواجهه تمدنی ما با غرب وحشی یکی همین جاست که وقتی او وحشیانه دختری را به جرم حمایت از فلسطین با موهایش می کشد، ما حتی زن مجرم را جور دیگر جلب کنیم. این خط گذاری بین اسلام علوی با داعش و غرب وحشی بسیار مهم است. ✔️ در جانب مهر: وقتی دختران راه ایمان و صلاح را طی کنند: • هاجر، مقدمه است برای تحقق درخواست ابراهیم(ع): واجعل لسان صدق فی الاخرین! فقط مادر اسماعیل نیست؛ مقدمه انتقال نبوت و خاتمیت در شاخه اسماعیلیِ حضرت ابراهیم (ع) است. ابراهیم با شاخه اسحاقی ماند و بنی اسرائیل پدید آمد؛ اما هجرت هاجر و نوازدش به مکه و بروز آیات الهی آنجا (زمزم و منا و ...) آنجا را مهیا کرد برای وقتی که مسکنت و ذلت بر بنی اسرائیل زده شد و پیامبر خاتم در شاخه اسماعیلی و در مکه ظهور کرد! این هاجر را در تاریخ تمدن ساز ابراهیم ( س) میشود ندید؟! • از خدیجه و فاطمه و زینب و دهها و صدها زن و دختر دیگر که زیر نور این خورشیدهای درخشان کم فروغ شده و کمتر دیده ایم بگذرم... • فاطمه معصومه(س) نماد کامل دیگری از آن زنان است با او و همزمان او هم ۱۸خواهر دیگر، حمیده همسر امام صادق(ع)، ام احمد(مادر شاهچراغ) و... می درخشند. او فقیهی است که سؤالات علمای قم را در مدینه در غیاب پدر جواب می دهد و در هجرت خود در پی برادر، در قم دفن میشود و آن را مرکز علم و فقاهت در آخر الزمان می کند. • صوت را اینجا بشنوید ☑️ @m_ghanbarian