⭕️درس گفتارهای مجازی محرم۹۹ «کوفه؛نهضت،نظام؛تاب آوری» پرده چهارم: الهیات قعود و دکترین ابوموسی۲ ✅ سیر ماجرا: ازاولین اقدام های حکومتی امیر(ع) عزل معاویه بود. معاویه زود لباس خونین و محاسن وانگشتان بریده عثمان را علم و خود را "ولیّ دم" عثمان خواند . امیری برای انتقام خون عثمان _که از همه به او نزدیکتر است_و سودایی برای خلافت ندارد. چنین وانمود کرد که انتقام قاتلین عثمان را که گرفت تعیین خلیفه را به شورا می سپارد. شام در چنین امری با او بیعت کرد. اتهام خون عثمان به امیر المومنین زده شده و تحویل قاتلین از او خواسته شد.قاتلینی که در یک نوبت معلوم شد 20000نفر از سپاه ،خود را در خون عثمان شریک می دانند. امیر(ع) دید پرداختن به این امر فتنه داخلی است وتفرقه و تشتت می آفریند لذا از مردم مهلت خواست تا بعد(خ 168). نامه ها و سفراء با معاویه به نتیجه نرسید و کار به جنگ کشید. 90هزار سپاه امام در مقابل 120هزار سپاه شام. 2800صحابه(87نفرش از بدریون) با امام بودند. 🔸17ماه ماجرا طول کشید که 4ماه به مذاکره گذشت . 70هزار کشته برجای نهاد (55هزار از شام 15هزار از عراق). در شب آخر(لیله الهریر)که از صبح تا سحرگاه فردا متصل جنگ بود و پیروزی داشت رقم می خورد ؛ از کثرت کشته ها رعب در دو سپاه افتاد. اشعث در سپاه امام گفت اگر فردا هم چنین شودعرب نابود می شود. معاویه هم گفت اشعث درست می گوید اینجور رومیان زن و کودک شامیان رانابود و ایرانیان بر کوفیان می شورند. تیر خلاص را دسیسه عمروعاص زد . او که یکبار با کشف عورت ،خود را نجات داده بود اینبار به قرآن برای نجات تمسک کرد! ساده باوران سپاه امام تشخیص ندادند که قرآن نزد او بیش از عورت دیروزش قداست و احترامی ندارد و ابزاری برای نجات است. نیروی جنگده میدان حالا تحت تاثیر راهبرد ابوموسی و تکرار اشعث قرار گرفت و شعار حکمیت داد. 🔸طبیعی بود کوفه حَکم را ، صاحب نظریه حکمیت انتخاب کند. ابوموسی مقابل عمرو عاص هر کدام با 400رزمنده برای 4ماه مذاکره ،جدا شدند. محور مذاکره از اول در مسیر تعیین حق و باطل صفین و... نبود . محور این شد که رهبر امت باید کسی باشد که دستش به هیچ خونی(عثمان ،جمل، صفین) آلوده نباشد. ابوموسی حتی کاندید هم داشت: دامادش عبدالله بن عمر! یعنی کاملا در راستای همان دکترین قبلی اش داشت جلو می آمد تا یکی از اهالی قعود _که البته دامادش بود _را خلیفه کند و کوفه را مرکز اسلام کند. دسیسه عمرو عاص او را سرشکسته کرد که ناگزیر شد به مکه برود. در برگشت، سپاه کوفه متشتت ودر بحث با هم بودند. خوارج اصلا به کوفه وارد نشدند و به قریه حروراء رفته شهرک ده تا 12هزار نفری خوارج را بنیان نهادند. اما شام حالا دیگر با ابقاء معاویه توسط حَکم ، او را امیر المومنین خطاب می کرد و یک دست تر شده بود. جنگ نهروان کوفه را ضعیف تر کرد و یورشهای فرستاده های معاویه به نواحی عراق و یمن و مصر و مکه از قلمرو کشور امیر المومنین کاست تا فقط کوفه ماند. دیگر هم کوفه از علی(ع) ملول است و هم علی(ع) از آنان. با این بستره در جلسه بعد روشن خواهد شد چرا کوفه، نظام علوی را تاب نیاورد؟ ☑️ @m_ghanbarian