📚 درسهایی از نهج البلاغه
شرح نامه۵۳/ جلسه بیست و سوم/۲۷مرداد۱۴۰۲
حجت الاسلام محسن قنبریان
#بخش_اول
▫️
فراز مربوط به کارگزاران (ثم انظر فی امور عُمّالک...)
در این فراز سه مساله طرح می شود:
۱. گزینش کارگزاران و شرایط آن
۲. جبران خدمت و میزان پرداخت به آنها
۳. بازرسی و تفحص از کار آنها و مجازات متخلفین (جلسه بعد طرح میشود)
1⃣
گزینش کارگزاران و شرائط آن
در اینباره مفصل تر سالهای قبل (
جلسه۱۹ درسهایی از نهج البلاغه بحث حکومت علوی و تبارناگزینی) بحث کردیم.
• اینجا می فرماید:
- گماشتن آنها از سر "محابات" و "اَثره" نباشد (لا تُوَلِّهم محاباتاً و اَثرهً)
محابات: چیزی را به جهت تمایلات شخصی به کسی اختصاص دادن، به ناحق از کسی طرفداری کردن
اثره: از روی استبداد و بدون مشورت کاری کردن.
- علی(ع) مشورت میکرد اگر ابوموسی با مشورت دهی مالک اشتر در فرمانداری کوفه ابقاء شد، وقتی در جمل اعلان بیطرفی کرد باید ببینید همین مالک اشتر (به همراه هاشم مرقال) با او چه کرد؟! اورا نه فقط عزل بلکه مردم را بر او شوراندند که اموالش داشت به یغما می رفت!
ابقاء ابوموسی را با این عزل ببینید!
- ظلم به جمهوری اسلامی این است که با نمونه های اینچنین، آنها که بالایشان آورده اند، مثل مالک برخورد نمی کنند و همه پای رهبری فاکتور میشود!
• در قسمت مربوط به دبیران می فرماید:
گزینش از سر "فراست" (قوه حدس و تشخیص قوی) و "استنامه" (اعتماد داشتن) و "حسن ظن" ات هم نباشد. (لا یکن اختیارک ایاهم علی فراستک و استنامتک و حسن الظن منک)
❓پس روش گزینش چه باشد؟!
• در این فراز می فرماید: براساس امتحان و اختبار باشد (و استعملهم اختباراً)
این یعنی یک شاخص بیرونی برای سنجش و گزینش باشد نه صرفاً درونی و شخصی.
• جالب تر اینکه می فرماید: از سر محابات و اثره گزینش کردن محل جمع شاخه های ستم و خیانت است.
• در ادامه شرایط می فرماید:
"اهل تجربه و حیا از بیوتات صالحه و آنان که در اسلام پیش قدم ترند باشد. زیرا اخلاق اینان بزرگوارانه تر و آبرویشان محفوظ تر و طمعشان کمتر و در ارزیابی سرانجام کارها ژرف اندیش ترند".
❓آیا گزینش از بیوتات خاص و خاندانهای پرسابقه به مرور الیگارشی نمی سازد؟!
• توجه درست به این فراز پاسخ سؤال را منفی می کند:
- اولا اهل تجربه و حیا از این خاندانها نه مطلق فرزندان آنها. کسی شک دارد که بچه لوس و اشرافی این خاندانها منظور حضرت نیست؟!
- برای این بیوتات صالحه تعلیل ۴گانه ای می آورد (اخلاق اینان...)
فهمیده میشود بیت و خاندان، موضوعیت ندارد، طریقیت برای این خصال مهم چهارگانه دارد.
بطور طبیعی در دنیای گذشته خانواده حامل اصلی فرهنگ و انباشت سرمایه های اخلاقی و ...بود. برای مثال خاندانی که بطور متوالی روحانیت و مرجعیت در آن بود، رعایت احکام شرعی، ارزشهای اسلامی و... در بین نسل ها بیشتر منتقل می شد.
اگر بیوتات کارکرد خود را از دست داد و مناسبات شهروندی موجب شد افراد خصلتها و باورهای خود را از موسسات و مراکز تحصیل و کار خود بگیرند شاید دیگر این طریق مناسبی برای کشف آن خصال نباشد.
- غیر از تحلیل اجتماعی فوق به لحاظ سیاسی هم این فراز "قرینه مقابلی" دارد که در معنا باید اخذ شود. آن مقابل خاندان های سوء بودند که به شکل شبکه ای دنبال احیای جاهلیت و ارتجاع به پیش از اسلام بودند. سرآمد اینان خاندان بنی امیه بود که بزرگشان صراحتا می گفت حکومت را مثل گوی به هم بدهید! و پیامبر(ص) درباره شان فرمود: خلافت بر آل ابی سفیان حرام است و...
- نصب ابن عباس ها -که با اعتراض مالک اشتر مواجه شد- از سوی علی(ع) همین پاسخ را گرفت که اگر صالحی از فرزندان طلقاء سراغ داری تا نصب کنم (
شرح ابن ابی الحدید ج۱۵ص۹۸و۹۹)
ادامه در بخش دوم
☑️
@m_ghanbarian