🔰 به خاطر عدم تمرکز حکما و متکلمین بر ، تشتّت و پراکندگی مطالب و عدم تبیین منظّم استدلال‌ها و ردّ شبهات مربوط به آن، می کوشیم تا مباحث و مطالب مربوط را جمع آوری کرده، به صورت کامل و واضح تنظیم و تشریح نموده و استدلال‌های مربوط به آن را به شکل قیاس منطقی به صورت منظّم و مبیّن تقریر نماییم. 🔹 قبل از ورود به اصل بحث، مباحثی را جهت تسهیل امر به عنوان مقدمه ذکر می کنیم، من جمله؛ ❇️ : در مورد بداهت یا عدم بداهت مفهوم علم بین حکما و متکلمین اختلاف است: 🔻 برخی آن را بدیهی و نه تنها بی‌نیاز از تعریف می‌دانند بلکه اساساً معتقد به بوده و می‌گویند: «مفهوم علم يكى از روشن ترين و بديهى‌ترين مفاهيم است، و نه تنها نيازمند به تعريف نيست، كه اساسا تعريف آن امكان ندارد، زيرا مفهوم واضح‌ترى از آن وجود ندارد، كه معرِّف آن واقع شود، و عباراتى كه به عنوان تعريف علم و معرفت، در كتابهاى منطقى يا فلسفى به كار مى‌رود، تعريف حقيقى نيست و منظور از ذكر آنها، يا تعيين مصداق مورد نظر در علم يا در مبحث خاصى است، چنانكه منطقيين علم را، به حصول صورت چيزى در ذهن تعريف كرده‌اند، و فايده آن تعيين مصداق مورد نظر ايشان، يعنى علم حصولى است، و يا اشاره به نظريه تعريف كننده، درباره بعضى از مسائل هستى شناختى مربوط به آن است، چنانكه بعضى از فلاسفه مى‌گويند، علم عبارت است از حضور مجردى نزد مجرد ديگر، يا حضور شيئى نزد موجود مجرد، تا بدين وسيله نظر خود را درباره تجرد علم و عالم، بيان كنند.»۱ 📚۱. آموزش فلسفه، ج ۱، ص ۱۳۶. ✍ محمدرضا کرم‌رضایی 💠@m_r_k_rezaei