.
#ز_منظمی
(مامان علی آقای ۴سال و ۹ماهه، فاطمه خانم ۳سال و ۷ماهه)
از روزی که اومدیم توی این خونه یک سالی میگذره…
خونه و محله خوبیه.
و یکی از بهترین ویژگیهای این خونه نزدیک بودنش به مسجد محله است.
توی این یه سال بچههام عاشق مسجد شدن و برای مسجد رفتن التماس میکنن.
با اینکه گاهی برخوردهای تندی هم از بعضی حاج خانومها میبینن🤭 ولی خداروشکر هنوز خیلی اونجا رو دوست دارن.
حتی خیلی از کارهایی که همیشه نمیکنن رو به بهانهٔ مسجد رفتن انجام میدن😉 مثل مرتب کردن اسباببازیها و کمک به جمع کردن خونه.🥴
توی این مدت ارتباطمون با مسجد بیشتر و بیشتر شده.
از چند تا کلاسی که بچهها تو مسجد دارن تا جشن و عزاداریهای مناسبتی و نمازهای روزانه…
حضور این مسجد باعث شده تلاش کنیم ساعت خواب و غذا رو هم با اذان و نماز تنظیم کنیم.
از برکت مسجد محل هرچی بگم کم گفتم.
از صدای اذانی که ۳ وعده در شبانهروز تو خونه میپیچه…
از فضای جذابش که اکثر بچههای محل رو جذب کرده،
طوری که خیلی از بچههای کوچه رو تو مسجد هم میبینی…
از کلاس قرآنی که بچهها براش لحظه شماری میکنن...
ولی شاید مهمترین حسن مسجد برامون این باشه که محلی برای الگو گیری بچههاست.
چند وقت پیش دخترم اومد و گفت مامان روسریم رو از پشت گردن برام گره بزن.
تعجب کردم و گفتم از کجا یاد گرفتی؟ که گفت از یه خانمی تو مترو.🤦🏻♀️
گذشت تا اینکه چند شب پیش فاطمه خانم گفت برای هیئت میخوام چادر بپوشم. بچهها اونجا همه چادر پوشیدن.🤩
بعد از این اتفاق نگاهم به چیزهایی که بچهها میبینن و باهاشون در ارتباطن دقیقتر شد.
این مدت به بازیها و تکیه کلامهای بچههای مسجد، بچههایی که تو پارک میبینیم و بچههای خودم نگاه کردم.
برام جالب بود که تکیه کلامها و بازیهای بچههایی که زیاد مسجد میان چه رنگ و بوی قشنگی داره…
وسط بازی سینه میزنن، شعرهایی که اتفاقی زیرلب زمزمه میکنن نوحه است، گاهی هیئت بازی میکنن…
از بعد دههٔ اول محرم دختری بیشتر جاها روسری یا چادر میپوشه و پسرم هم از جایزههایی که دوستاش به خاطر مکبر شدن و نماز خوندن گرفتن تعریف میکنه و من هی بیشتر به اثر همبازی و محل رفت و آمدم فکر میکنم.
بیشتر به روح لطیف و اثرپذیر بچهها توجه میکنم.
و بیشتر از همه خداروشکر میکنم که خونهمون نزدیک مسجده و دلم میخواد بتونم حق همسایگیش رو به جا بیارم.
#مادران_شریف_ایران_زمین
#روزنوشت_های_مادری
#ز_منظمی
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif