#ر_ن
(مامان سه فرزند ۷ساله، ۴ساله و ۶ماهه)
#قسمت_چهارم
زندگیمونو تو خوابگاه دانشجویی شریف شروع کردیم و حدود یک سال بعد، فرزند اولمون رو باردار شدم.
۵ ماهه باردار بودم که ارشد اقتصاد دانشگاه تهران قبول شدم.👩🏻🏫
حدودا تا ۹ ماهگی نینیمون، توی همون خوابگاه بودیم و بعد باید از اونجا میرفتیم. (به خاطر فارغالتحصیلی، مهلتمون تموم میشد)
یکی دو ماه آخری بود که تو خوابگاه قبلی بودیم...
یه شب برقا رفت و من یه شمع🕯️ روشن کردم و گذاشتم جلوی آینه و اومدم تو اون یکی اتاق که نماز بخونم.
یکی از نمازامو که خوندم، دیدم یه نور زردی از این اتاق داره میاد.😳
همین که درو باز کردم دیدم این شمعه افتاده، گرفته به پرده و خونه آتیش گرفته.🤯
هول کردم و فقط بچه رو بغل کردم، اومدم تو راهرو و داد زدم کمک.
اول شب بود و اکثر مردا خونه نبودن.
زنهای همسایه اومدن بیرون و بچه رو سپردم دست یکی و دویدم که آب بریزم.
دیدم عطرای جلوی آینه دارن آتیش میگیرن و دونه دونه میترکن و بوووم صدا میکنن و میخوردن تو در و دیوار🤦🏻♀️
برگشتم آب پیدا کردم و با کمک چندتا از خانمای همسایه بالاخره آتش رو خاموش کردیم.
الان اگه اون اتفاق میافتاد، بچه رو برنمیداشتم،
یه پتو مینداختم رو آتیش و در همون لحظات اول خاموش میکردم.
ولی اون موقع، اولین بارم بود آتیش میدیدم و خیلی ترسیده بودم و این به فکرم نرسید.🤷🏻♀️
حادثهای بود که خیلی تلخ شد.
از این جهت که خونهی عروس بود، همون وسایل سادهمون هم نو بود.
یه مقدار از وسایلمونو از بین برد و یا آسیب زد و همه چی دودی و سیاه شد و کلی بشور بساب داشتیم.
البته اول زندگی، وسیله زیادی نداشتیم،
نه مبل داشتیم نه سرویس چوب و تخت و فلان و اینا، خیلی از این چیزا رو به خاطر ساده شدن جهیزیه گفتیم نخریم. البته که اگه میخریدیم هم تو خوابگاه جا نمیشدن.😅
اون موقعا دردسر گرفتن خوابگاه دانشگاه تهرانو هم داشتیم.
چون من دانشجوش بودم (و همسرم نبود) بهمون نمیدادن.
ما هم واقعا پول کافی نداشتیم که خونه اجاره کنیم و نمیخواستیم از خانوادهها هم کمک بگیریم.
واقعا برامون نقطهی بحران بود که ما الان میخوایم چی کار کنیم...🤷🏻♀️
همسرم اون زمان کار پاره وقت داشتن و بیشتر وقتشون صرف درس و کارای جهادی میشد.
بالاخره به لطف خدا، خوابگاه دانشگاه تهران رو با کلی دوندگی و تو نوبت رفتن تونستیم بگیریم.
فرزندم که ۹ ماهه شد، کلاسهای ارشدم شروع شد.
خداروشکر خوابگاه با دانشگاه ده دقیقه فاصله داشت و این برای من بچهدار حسن بزرگی بود.🌹
#قسمت_چهارم
#تجربیات_تخصصی
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif