#ز_منظمی
(مامان علی آقا ۳ ساله و فاطمه خانم ۱سال و ۱۰ ماهه)
قبل از بچهدار شدن کلی شعار میدادم که نباید سخت گرفت.
بچه باید آزاد باشه،
کثیفکاری کنه،
با غذا بازی کنه،
خاک بازی کنه و...
اما وقتی بچهها کمکم به مرحله بازیگوشی و ریخت و پاش رسیدن تازه فهمیدم چه خبره.🤪
تازه فهمیدم انقدر که تو شعار دادن راحت و دلچسب بود راحت نیست.😅
اینکه بچه میخواد تو مهمونی حتماااا خودش غذا بخوره...(درد کشیدههاش میدونن چی میگم😁)
گاهی دوست داره با پا ماست بخوره...🤦🏻♀
یا حس میکنه اگر غذا رو از روی زمین بخوره خوشمزهتره...😋
پس بشقابشو خالی میکنه رو زمین...🙄
یا لازم میبینه تو خاکا غلط بزنه😶
و...
با همهی سختیهاش سعی میکردم به بچهها آزادی بدم تا اینکه یه جملهای شنیدم که برام خيلی جالب بود.
یکی بهم گفت:
هر وقت خواستی به بچهها نه بگی یا هر کار تربیتی انجام بدی یه لحظه تصور کن ببین آینده بچهات رو چطور میبینی؟! دوست داری ۲۰ سال دیگه چطوری باشه؟
مستقل؟
خلاق؟
با اعتماد به نفس؟
شجاع؟
و....
یا عکس همه ی این صفات؟🤔
بعد از این حرف یه طور دیگه به رابطهام با بچهها نگاه کردم.
بیشتر به اینکه هر حرف و کار من چه پیامی داره دقت میکنم.
پ.ن ۱:
فکر نکنید من عصبانی یا خسته نمیشما🥴
گاهی خیلی منطقی به بچهها میگم: من امروز اصلا ظرفیت بازی کردن با غذا رو ندارم.🤨
اونها هم خیلی جدی میگن چشم و ۱۰ دقیقه بعد میام میبینم نقطهای تو بدنشون نیست که ماستی یا غذایی نشده باشه🤐
پ.ن ۲:
این عکس هم مال وقتیه که فاطمه خانوم احساس کرد حتما لازمه با جوراب شلواری سفید تو شنها بشینه و راه بره.🤦🏻♀
#روزنوشت_های_مادری
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif