باید همه به سوی نور در حرکت باشیم... با دوستان مادرانه، برای توزیع افطاری رفته بودم که اونجا برحسب بین دوتا از خانم های گروه،اتفاق درباره ی کمک به مردم غزه و شماره حساب مخصوص کمک صحبت شد . با خودم تو فکر رفتم که واقعا کمک ما مردم چقدر نیاز اونارو رفع میکنه 🧐 اصلا این کمک های ناچیز ما باعث رفع نیاز هم میشه؟ این مسئله تو فکرم بود همچنان ... اتفاقا دوسه روز قبل هم تو گروه مجازی افطاری،درباره ی این صحبت بود که بعضی دوستان میگفتن این کار کوچیکی که ما میکنیم ، جامعه ی اثرش خیلی خیلی ناچیزه و این قدم بسیار کوچیک ما چقدر میتونه مُثمِر ثمر برای این اوضاع مردم تو ماه مبارک باشه؟! البته که برای این مسئله هم تو ذهنم پاسخ قانع کننده ای نداشتم ولی چون حرکت ،حرکت درست و بسیار به جایی بودم تلاشمو میکردم تا جایی که میتونم همراهی بکنم🍀 آخرشب داشتم یه کتابی از شهید مطهری میخوندم که تو اون کتاب اتفاقا داشت درباره ی کمک به فلسطین صحبت می‌کرد و برای اون مثالِ داستانی رو زد که👇 در زمانی که حضرت ابراهیم رو میخواستن آتش بزنن و در هیزم انداختن یه پرنده می‌رفته و دهانش رو پرآب میکرده و هِی رو آتیش میریخته که وقتی بهش میگن آخه این یه ذره آبی که تو میاری چه به درد میخوره در جواب میگه درسته که با آبی که من روی آتش میریزم شاید آتش خاموش نشه ولی به این وسیله میتونم عقیده و ایمان و علاقه و وابستگی خودم رو به پیامبر نشون بدم. با خوندن این قسمت از کتاب خیلی ذوق کردم و واقعا خداروشکر کردم که خدا من رو تو این دوتا قضیه روشن کرد .😊🌹 به نظرم این مسیرها پر از نوره💫 حالا یه مسیر هست شعاع نورِش بیشتره یه مسیر شعاعش کمتره ولی مهم اینه که درنهایت همه به سمت منبع و سرچشمه ی نور در حرکت باشیم . مهم اون حرکته هست که آدم رو از سستی ودست رو دست گذاشتن دربیاره... @madaranemeidan