حاجت روایی از امام رضا(ع) در شب قدر شب سوم قدر،خدا خواست و مشهد امام رضا جان رفتیم... میگن شب قدر رزق یکسال رو مینویسن و به دست آقا امام زمان (عج) امضا میشه... منم یکی از خواسته هام این بود که خدایا مارو مسبب کار خیر قرار بده که همیشه توی کارهای جهادی ، فرهنگی و ...کمک حال باشیم و بتونیم با این کارها دل امام زمان (عج) رو شاد کنیم. از برنامه های افطاری ساده خیابانی مطلع بودم، ولی از گروه مجازی افطاری ساده خیابانی توی ایتا خبر نداشتم... که از قضا همون روز متوجه شدم دوستان برای هماهنگی امور افطاری، گروهی توی ایتا ایجاد کردن... عضو گروه شدم و متوجه شدم که دوستان قراره همون روز دوتا موکب در سطح شهر بزنن... به دخترم که دوساله روزه میگیره برنامه رو توضیح دادم و گفتم‌ ما هم بریم... اما دخترم بی حال و تشنه بود... از طرفی آقامون به خاطر بیماری توی خونه بود و حتی نمیتونست راه بره... یه لحظه گفتم ولش کن...نمیرم. ولی باز یاد بچه های غزه افتادم و دلم بی تاب شد... یاد دوستانی که چند وقته دارن توی سطح شهر افطاری میدن و خالصانه کار میکنن با تمام شرایط سختی که هر کدومشون دارن... با همسر و دخترم صحبت کردم که منم برم کمکی کنم...موافقت کردن و ۳ تا دخترم رو آماده کردم و راهی شدیم. نمیخواستم دختر کوچیکمو بیارم ولی نمیتونستم تو خونه به همسر بسپارمش... اونجا که رفتم دیدم دوستان مخلصانه و با تمام توان،دارن کار میکنن... یکی در واحد تبیین یکی عکاسی یکی پذیرایی یکی واحد کودک حتی خانمهای پارک که حجاب خوبی هم نداشتن و ظاهرشون با ما متفاوت بود برای نصب پرچم و بنرها کمک میرسوندن خیلی حس خوبی بود! خداروشکر بچمم اذیت نکرد و مشغول بازی شد... الحمدللّه برنامه به خوبی و با استقبال زیاد مردم برگزار شد. اواخر مراسم بود که همسرم تماس گرفت،از درد ناله میکرد و ازم خواست که زودتر خودمو به خونه برسونم... یکی از دوستان گفت صبر کن وسایل رو جمع کنیم خودمون میرسونیمت ولی باید زودتر میرفتم و نمیتونستم صبر کنم... اسنپ گرفتم که هر چه زودتر به خونه برسم و به مداوای همسر بپردازم که هم خدا راضی باشه هم همسر جان... ان شاءالله که خدا از همه دوستان مخلص قبول کنه و دل مردم غزه از این همدری ها شاد بشه و زودتر پیروز بشن،ان شاءالله. @madaranemeidan