✍استاد ابراهیم اخوی ادامه👇 پدران بی‌مهارت در گذشته پدران همیشه مهارت بیشتری نسبت به فرزندان خود داشته‌اند، تا جایی که فرزندان مشاغل را از پدران خود یا می‌گرفتند. امروزه با توسعه فناوری و اطلاعات ممکن است پدران از این مهم جا مانده باشند. ضعف مهارتی پدران و ناآگاهی از پیشرفت‌های رایج روز مانند دنیای فناوری، سبب می‌شود در همراهی فرزندان خود دچار مشکل جدی گردند و اقتدار لازم برای تابع‌سازی آنها را نداشته باشند. همچنین نداشتن روش‌های صحیح متقاعد سازی کودکان و انتقال ارزش‌ها به آنان،‌ سبب می‌شود تنش‌هایی بین پدر و فرزند به وجود آید. از این رو لازم است همپای تغییرات اجتماعی و ورود فرزندان به فضاهای جدید، پدران نیز از قافله یادگیری عقب نمانده و همراهی آگاهانه‌ای را با آنها داشته باشند. پدران پول اشتغال افراطی به کار و کسب معاش به بهانه ساختن فردایی بهتر برای فرزندان، سبب می‌شود که امروز و به دنبال آن فردای آنها هم خوب رقم نخورد. پول‌جویی و تلاش برای نان حلال، هر چند یک فضیلت بی‌نظیر است، ولی هنگامی که از دامنه اعتدال خارج شود، سبب زیان‌های تربیتی خواهد بود؛ تا جایی که رفاه منهای حضور پدر، سبب در اختیار گرفتن و جایگزین شدن ابزارها با آدم‌های مهم زندگی است. کودکی که در سنین پایین به همت پدر با ابزارهایی مانند تبلت زندگی می‌کند، در بزرگسالی هم دنیای مجازی را بر دنیای واقعی ترجیح خواهد داد. همچنین وقتی تمام همت مدیر زندگی به بخش اقتصادی آن معطوف شود، دیگر ابعاد تربیتی، فرهنگی و معنوی به حاشیه رفته و تربیت ناقصی اتفاق می‌افتد. پول هراسی به این آیه توجه کنید:”فرزندان خود را با ترس از تنگدستی نکشید”. با شنیدن این آیه فورا یاد دوران جاهلیت می­افتیم و خاطرات تلخ فرزندکشی به سراغ ما می­آید اما متاسفانه در زمان ما هم مصداق­هایی برای این آیه شریفه پیدا می­شود. خیلی به اطرافیان خودمان نگاه نکنیم، ذهن­مان جاهای دور را هم جستجو نکند؛ شاید خود ما مصداق این آیه باشیم! اشتغال، خوب و رفتاری پسندیده است. ما با اشتغال هم به خودمان خدمت می­کنیم، هم خانواده و هم جامعه؛ اما گاهی زیاده­ روی در آن به دلایلی چون مشکلات اقتصادی فراگیر، هزینه­ کردهای غیرمنطقی، فزون­خواهی و یا ابتلا به بیماری وسواس احتکار، زندگی مورچه­ ای به ما می­دهد و تمام وقت­مان را می­گیرد و شاید همه دارایی ما را! پدری که در دو یا سه شیفت کار می­کند، از پدری­ اش جز شناسنامه و نام نمی­ماند و مادری که بدون نیاز به کار، فرزندان خود را ساعت­ها در انتظار نگه می­دارد؛ در آینه قضاوت کودکان امروز و بزرگسالان فردا چگونه ارزیابی می­شود؟ کار زیاد، سبب فرسایش بدنی و روانی و در نتیجه بازماندن از ایفای نقش­های اساسی زندگی چون همسری و والدگری است. هر قدر هم جامعه به ما نیاز داشته باشد، باز یادمان باشد که بچه های ما هم به ما نیاز دارند. فاصله­ هایی که امروز ایجاد می­کنیم و رسانه­ هایی که فرزندان خود را به آنها می­سپاریم، می­توانند آینده فرزندان مان را دور از انتظار کنند. برنامه­ ریزی امروزمان را فرصتی بدانیم تا از فردا بهانه­ ها را بگیریم. با “پول­هراسی” به جنگ سلامت فرزندان خود نرویم و آنها را به دست­اندازهای تربیتی و عاطفی نیندازیم. پدران بی‌اقتدار اقتدار به معنای قدرت منطقی و همراه با مهرمندی است. زمانی که پدر با ضعف‌های فردی روبرو باشد، این اقتدار از بین می‌رود. همچنین هنگامی‌که پدر خود را در تربیت به حاشیه کشانده و از درگیر شدن در مسائل فرزندان خودداری می‌کند، اقتدارش کاهش می‌یابد. گاهی هم مادران با بدگویی‌ها و انتقادهای فراوانی که از مرد زندگی‌شان دارند، از اقتدار آنها نزد فرزندان‌شان می‌کاهند. تکرار و یادآوری اشتباه‌هایی که پدر در گذشته داشته و تصمیم‌های نادرستی که سبب دردسر اعضای خانواده شده، یکی از مصداق‌های تخریب از سوی مادر خانه است. پدرانی که خود الگوهای تربیتی موفقی نداشته‌اند، در معرض کاهش اقتدار هستند. همچنین کمبود اعتماد به نفس و ناتوانی در ارزش‌گذاری صحیح به داشته‌های خویشتن،‌ سبب می‌شود پدر از مدار قدرت اثرگذار خارج شود. محتوای مهدوی/آذربایجان شرقی https://eitaa.com/madares_mahdavy