هر طرف می گردم و آواره ام آقاجون تا خود نمایی چاره ام چاره ام ای گل من دیدار توست کعبه ی چشم دلم رخسار توست می روم در پی تو به هر طرف کربلا ، مدینه ، سامرا ، نجف هر کجا رَوم به هر بهانه ای تا که جویم از تو یک اشاره ای بهترین نشانه ام حضور توست اولین دعای من ظهور توست بر لبم به وقت سختی و حرج ذکر عجل لولیک الفرج خوش بُوَد به شام انتظار من وصل روی تو شود قرار من از سفر نیامدی من چه کنم بی تو با طعنه ی دشمن چه کنم تا نیایی خون دل مِیِ سبوست خنده بر منتظران کار عدوست تکیه بر کعبه زن ای کعبه ی راز در بر مقام و رکن بخوان نماز به اَنا المهدی خود غوغا کن عقده از سینه ی مستان وا کن که همه جزء سپاه تو شوند جان به کف بر سر راه تو شوند لحظه ی آمدنت چه دیدنی است چهره ی حیدری ات بوسیدنی است ذوالفقار خود بگیر تو ای امیر انتقام خون فاطمه بگیر