هدایت شده از yosefpoor.ir
روی برگردان از این دنیا و عقبی را ببین بیدلان شستند دست از خویش در حمّام فین بلخ تا بلخ جهان را تلخ‌کامی‌ها گرفت چوبۀ دار وزیران شد درختان وزین هرکناری نوشهیدی می‌برد در زیر خاک لاله پروردِ جهان این است، گاه فرودین ظلم‌ها رفت ای دریغا دیدۀ بینا کجاست خینه بر پا بسته از خونِ عزیزان، مصرِ کین آتش افروزان گواه پاک‌دامانی شدند شد سیاوش روشنای دیدۀ اهل یقین آه مظلومان گذشت از مرزهای آسمان آرشی کو تا کمان گیرد از ابنای زمین مرحبا ایران و ایرانی که با عزمی شگفت زد درفش کاویانی را به سقف آهنین در شبی صادق‌تر از صبح سپید، ایران نواخت تیرۀ ضحّاک ها را از یسار و از یمین مُلک ما را پایه ایثار است با دیوان بگو خاتم سرخ سلیمانی‌‌ ز خون دارد نگین کوه نستوهیم، دشمن گو بکوبد طبل جنگ بشنود پژواک‌ خود را در غریو واپسین موجِ غم صورت نبندد در دل این آینه رود کارونیم ما ای سنگ‌های در کمین! https://eitaa.com/yosefpoor_ir