🔰قسمت نود و یکم🔰 🔷پس شریعت به تدریج شروع می‌کند. مثلا در مورد حسد همین قدر که در عمل خودش را منعکس نکند و در دل باشد، اشکال ندارد و معفُو است ولی وقتش بشود می‌گوید این را هم محاسبه می‌کند و خوشا به حال کسی که اصلاً حسد ندارد. ❓ولی شریعت چگونه دستور می‌دهد؟ ⬅️با دستوراتش انسان را رشد می‌دهد. مثلاً با حکم خمس وانفاق، دارد حرص را مهار می کند و بعد تشویق می کند که شما باید جوری عمل کنید که در دل تثبیت بشود تابه جایی برسید که از این انفاق لذّت ببرید. پس همه ی این ها از بین می‌رود. به همین شکلی که گفته شد. ما اگر در بیرون کاری را بخواهیم انجام دهیم، خیلی راحت است اما در درون هم برای خودش راه دارد. 🔅بنده خدایی در ایّام نوجوانی ترسی داشت در یک منطقه‌ای بودند که برق نبود. پدر بزرگ دید ایشان ترس دارد، شب به او ظرفی داد و گفت ببر در چشمه پر آب کن و بیاور. پدر بزرگش بود و نمی‌توانست حرف او را گوش ندهد از طرفی هم می‌دید شب است و می‌ترسد، به هر زحمتی بود رفت و با سرعت برگشت و آب را آورد. پدر بزرگ آب را ریخت و گفت دوباره آب را بیاور. دوباره آب آورد و باز پدربزرگ ریخت. فهمید مثل این که پدر بزرگ رها نمی‌کند. یا باید ترس را رها کند یا پدربزرگ باید رها کند، پدربزرگ هم که رها نمی‌کند. اینجوری مبارزه کرد. 🔹بحث صحّه گذاشتن این داستان نیست؛ بلکه برای فهم این است که آهسته آهسته می‌بیند می‌شود و سخت نیست. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab