🔰قسمت صد و هشتاد و سوم🔰 💎 دل انسان به خاطر مناسبتی که دارد🔽 ✅ می‌تواند آینۀ تمام نمای حق باشد. ✅ فقط دلِ انسان و دل سالک این توان را دارد. در عین حال خدا اوصاف کمالی دارد و از دسته‌ای از امور، منزّه است. اگر خدا اینگونه است ⬅️ آن دلی که می خواهد خدا در آن بیاید، باید مناسبِ این اوصاف شود. ⬅️یعنی منزّه از برخی نقائص باشد. ✔️ و از طرفی هم باید اوصاف خدایی پیدا کند؛ ❓چرا این آینه ای که قابلیّت دارد، نمی‌تواند خدا را نشان دهد؟ زیرا وقتی مراحلی را طی می کند، می آید پایین⬅️ هر جا که می آید، قید آن عالم را می پذیرد. ❗️این قیودی که پی در پی آمده، قلب انسان را، که قابل است، با زنگار همراه کرده است. ✅انسان باید این آینه را از زنگار در بیاورد و صیقل بدهد. یعنی به تعبیری: درست هست که قابلیّت داشت ولی به دلیلِ این تنزلّاتی که کرد. و به ویژه به دلیلِ نقایصی که برای خود در اینجا رقم می زند، باید 1️⃣اوّلاً این آینه را از غبار پاک کند. 2️⃣بعد بتواند جمال یار را در این آینه ببیند. باید تک تک قیود برداشته شود. ⬅️بعضی از این قیود، قیود دست ساخته و با اراده است. ⬅️و بعضی از این قیود، قیودِ تکوینی است. که باید همه قیود را برداریم تا بشود. ❓تا کجا باید پیش برود؟ تا جایی که جهت بشریّت و جهت خَلقی برداشته شود. ✅ باید جهت خلقی برداشته شد تا فنا رخ دهد. ❌ و الّا فنار رخ نمی‌دهد. جلسه بیست و هفتم https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab