بسم الله الرحمن الرحیم
نوحهیِ زمینه فاطمیه(سبک.یافاطمه الزهرا)
#شاعر..آرمین غلامی(مجنون)
مادر زنفس افتاد.....
دربین درودیوار،مادر زنفس افتاد
دربین همه اغیار،مادر زنفس افتاد
دیدم که در آن کوچه،شدنقش زمین مادر
درهمهمه انظار،مادر زنفس افتاد
،مادر زنفس افتاد
میباره چشایِ من /مادر زنفس افتاد
از دست غمایِ تو/مادر زنفس افتاد
دیواره عصایِ من /مادر زنفس افتاد
آیم پابهپایِ تو/مادر زنفس افتاد
مادر زنفس افتاد
مونده رویِ میخِ در ،/مادر زنفس افتاد
خونِ بدن واین دل/مادر زنفس افتاد
سیلی و لگدآخر/مادر زنفس افتاد
شدفاطمه راقاتل/مادر زنفس افتاد
مادر زنفس افتاد
تا شعله کشیدبالا/مادر زنفس افتاد
اومدز درِ خونه/مادر زنفس افتاد
از ترسِ لگد ناگه/مادر زنفس افتاد
پرزد گل دردونه/مادر زنفس افتاد
مادر زنفس افتاد
ای وای درآن کوچه، مادر زنفس افتاد
سیلی به رخت بنشست ،مادر زنفس افتاد
درکوچه باریکی مادر زنفس افتاد
پهلوی تورا بشکستمادر زنفس افتاد
مادر زنفس افتاد....
#نوحه_زمینه #فاطمیه #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #مدینه
#آرمین_غلامی(مجنون کرمانشاهی)
#کانال_متن_روضه_نوحه