eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
630 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
5.3هزار ویدیو
946 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم خورشیدِ عرش و أرض و‌ سما خورد برزمین درکوچه عشق شیرِخدا خورد بر زمین دردانهٔ وقارمحمد به کوچه ها محبوبهٔ خدای نما،خورد بر زمین ِ چادربه رخ کشیده نبیندکسی رخش آیینه دارِ حُجب و حیا خورد بر زمین بر دستهای عالم ِ بالا نگین شده اودُرّ رکابِ آل کسا خورد بر زمین دشمن رسید و پشتِ درِ خانهٔ علی(ع) میزدبه روی او بخدا خورد بر زمین دربین کوچه سورهٔ وٱلعصرِ فاطمه(س)است باشددوباره بین بلا خورد بر زمین گویا قنوتِ نافله اش «یاعلی (ع)» بود درموقع نماز ودعا خورد بر زمین دیگررمق به جان وتنش نیست وای من افتاده گوشه ای بخداخورد بر زمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم روضه ..حاج آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) جنت که خود به نام شبستان فاطمه‌ست سجاده ای به گوشۀ ایوان فاطمه‌ست بال فرشتگانِ خدا غرق حسرت ِ خاک گلین حجرۀ طفلان فاطمه‌ست نام علی شده به عدد با نمک یکی نام علی خودش ز نمکدان فاطمه‌ست فرمود مصطفی که فدایش شود پدر روحی که هست در تنم از آنِ فاطمه‌ست وقتی که روح فاطمه در جسم احمد است جان علی و آل علی جان فاطمه‌ست تنها نه جلوه گاه رُخش مهر و ماه شد چشمان حیدر آینه گردان فاطمه‌ست جایی که جود و بخشش پروردگار هست بخشش به روز حشر به فرمان فاطمه‌ست عارف کسی شده‌ست که زهراست قطب او فانیِ در ولی شدن عرفان فاطمه‌ست از جان خود به پای ولایت گذاشته اسلام وامدار ز ایمان فاطمه‌ست فرماندۀ قیام برای امام اوست ظالم شکست خوردۀ میدان فاطمه‌ست بیداری و بصیرت و عزم و جهاد و فتح یک جلوه از اُبهّت طوفان فاطمه‌ست کشتار نه! هدایت و هشیاریِ بشر در قلب ذره ای‌ست که تابان فاطمه‌ست در سایۀ ولایت فرزند مرتضی ایران سپاه حیدر و ایران فاطمه‌ست عالَم تمام ملک علی شیر ِلافتی‌ست ایران میان این همه اُستانِ فاطمه‌ست در آستان قدس رضا نور مادری‌ست یعنی رضا نگین سلیمان فاطمه‌ست ما سر بلند و سینه ستبر و سرآمدیم این اقتدار ما ز شهیدان فاطمه‌ست با این حساب قبر شهیدان بی پلاک پایین پای مرقد پنهان فاطمه‌ست مشهور شد حسن به کرامت در اهل بیت خوان حسن نتیجۀ احسان فاطمه‌ست عالم تمام بی سر و سامان کربلاست اما حسین بی سر و سامان فاطمه‌ست آن که به او همه شهدا قبطه می خورند با هر دو دست ، دست به دامان فاطمه‌ست بخشیده می شوند همه با دو دست که چون مصحف شریف به دستان فاطمه‌ست تیغ کلام و خطبۀ زینب به شهر شام تفسیر آیه آیۀ قرآن فاطمه‌ست حجت تمام کرد به آیات و محکمات این اشک ها ز غربت برهان فاطمه‌ست عشق علی چنان زده آتش به جان او در، مُشتعِل ز سینۀ سوزان فاطمه‌ست در بارگاه قدس که جای ملال نیست چشمان قدسیان همه گریان فاطمه‌ست مانده‌ست ذوالفقار علی در نیام صبر قلب خدای صبر، پریشان فاطمه‌ست شرمنده شد علی ز پیمبر که گفته بود شیر خدا همیشه نگهبان فاطمه‌ست ميگن: حضرت زهرا سلام الله عليها اون روزاي آخر اينقدر ناتوان و خسته شده بود، نه مي تونست چيزي بخوره، نه مي تونست چيزي بياشامه، به يه وضعي رسيده بود كه وقتي مي خواست بايسته دستش رو ميذاشت روي ديوار، فضه و اسماء ميگن: به سرعت اومديم خانوم رو كمك كنيم، اينقدر خانوم نحيف و زار شده بود ديگه روزاي آخر با اشاره حرف ميزد، فضه ميگه ديدم روز آخري يه حرفي داره ميزنه صداش رو نميشنوم، ميگه: گوشم رو گذاشتم كنار دهان خانوم، ديدم مي فرمايند:*" اِنِّي اُريدُ اُعانِقَ طِفلِي الحَزين وَلَدي الحُسين" يه كاري كن بتونم حسينم رو بغل كنم...  اينقدر ابي عبدالله خوشحال شد، مقاتل نوشتن: "فَتَبَسَّمَ الحُسَين" لبخندي زد ابی عبدالله، اما اين لبخند خيلي زود تبديل به گريه شد، گفت: حسين رو بيار بغلم، سَرِ حسين رو تو آغوشش گرفت، نوشتن: تا اومد موهاي حسين رو نوازش كنه"اِرتِعَشت يداها" دستاش مي لرزيد، با همون دستاي لرزون موهاي حسين رو نوازش كرد، حالا زينب هم داره اين صحنه هارو نگاه ميكنه، اي روزگار! اين دستاي لرزون تا كجا رفت سَرِ حسين رو بغل بگيره؟ يه روزي رسيد اومد كنارِ تنور خولي هي با اين دستاش سَرِ حسين رو نوازش داد، اما توي بچگي جوري سَر حسين رو نوازش ميداد ميگفت: مادر! نميخوام يه تار موت به زمين بيوفته، اما الان مويي برا حسينش نمونده... اي حسين! * متن روضه فاطمیه ..حاج آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
۲۰۲۳_۱۲_۰۹_۲۲_۲۹_۳۹.mp3
زمان: حجم: 873.5K
بسم الله الرحمن الرحیم شور فاطمیه شور.قشنگترین ترانه هامو،برای دلبرم میخونم..(مقدم) (مجنون کرمانشاهی) می‌باره باز چشایِ دختر،شب و روز از غمایِ مادر دیواره خونه شدعصایِی ،تا بیام پا‌به‌پایِ مادر بذار سرم رو،بارآخر،که رو ی زانویِ تو باشه الهی که زینب نالان،ای مادرم برات فدا شِه ای مادرم،ای مادرم وای..۲/,, به رویِ میخِ در خونه،لخته‌هایِ خونِ دلم بود اون زخمِ سیلی و لگدها،بانوهمیشه قاتلم بود اینوبدون که دیگه حیدر،چشام یه ذره سو نداره دل شکسته ام به غیراز،مردنم آرزو نداره وقتیکه شعله ها کشیدن،زبونه از سرای خونه وای من ازترسِ لگدها،جوجه پریداز آشیونه وقتی دیدم میون کوچه،دستای تو تویِ طنابه گفتم چکارکنم توکوچه، خدا این بدترین عذابه ای مادرم،ای مادرم وای..۲/,, ایثارمن بهونه ای شد تو صورتم سیلی بشینه سهمَ تنم شدتازیانه پهلومو شکست،کسی نبینه فدات میشم تاجون دارم من، تا مدینه اینو ببینه گفتم فداییِ توهستم، فدایی علی و دینه‌ تو ی جوونی بین کوچه، قامت زهراشد کمونی شد صورتِ یاسِ توحیدر،وسط کوچه ارغووُنی ای مادرم،ای مادرم.وای،۲/ (مجنون کرمانشاهی)
۲۰۲۳_۱۲_۱۰_۰۰_۳۶_۱۹.mp3
زمان: حجم: 522.4K
بسم الله الرحمن الرحیم نوحه‌یِ زمینه فاطمیه(سبک.یافاطمه الزهرا) ..آرمین غلامی(مجنون) مادر زنفس افتاد..... دربین درودیوار،مادر زنفس افتاد دربین همه اغیار،مادر زنفس افتاد دیدم که در آن کوچه،شدنقش زمین مادر درهمهمه انظار،مادر زنفس افتاد ،مادر زنفس افتاد می‌باره چشایِ من /مادر زنفس افتاد از دست غمایِ تو/مادر زنفس افتاد دیواره عصایِ من /مادر زنفس افتاد آیم پا‌به‌پایِ تو/مادر زنفس افتاد مادر زنفس افتاد مونده رویِ میخِ در ،/مادر زنفس افتاد خونِ بدن واین دل/مادر زنفس افتاد سیلی و لگدآخر/مادر زنفس افتاد شدفاطمه راقاتل/مادر زنفس افتاد مادر زنفس افتاد تا شعله کشیدبالا/مادر زنفس افتاد اومدز درِ خونه/مادر زنفس افتاد از ترسِ لگد ناگه/مادر زنفس افتاد پرزد گل دردونه/مادر زنفس افتاد مادر زنفس افتاد ای وای درآن کوچه، مادر زنفس افتاد سیلی به رخت بنشست ،مادر زنفس افتاد درکوچه باریکی مادر زنفس افتاد پهلوی تورا بشکستمادر زنفس افتاد مادر زنفس افتاد.... (مجنون کرمانشاهی)
2.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 مجموعه فریاد جرعه‌هایی است از معارف خطبه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در مسجدالنّبی. 🔘جرعه‌ی نهم
نوحه شب جمعه۱.mp3
زمان: حجم: 2.8M
. ..حاج آرمین غلامی زهرا شب هر جمعه (در کرببلا آید)۲ با گریه و اشک و آه( در شور و نوا آید)۲ می آید کنار نور دو عینش برجان رسد نوای یا حسینش یا زهرا یا زهرا آجرک الله(۲) زهرا شب هر جمعه (باحال بکاء آید)۲ با گریه ی بر اکبر (در پایین پا آید)۲ پیکر اکبر گشته اربا اربا ذکر لب هایشان آه و واویلا یا زهرا یا زهرا آجرک الله زهرا شب هر جمعه( از بهررباب گرید)۲ از بهر علی اصغر(لب تشنه ی آب گرید)۲ درد عطش اوگردیده چاره گلوی اصغرش شد پاره پاره یا زهرا یا زهرا آجرک الله زهرا شب هر جمعه (در علقمه می آید)۲ با گریه ی بر عباس (با زمزمه می آید)۲ گوید عباس من جانت فدا شد در راه حسینم دستت جدا شد یا زهرا یا زهرا آجرک الله زهرا شب هر جمعه(درخیمه گهش گرید)۲ با قامت خم گشته (در قتلگهش گرید)۲ گوید حسین من پیراهنت کو ای غرق به خون من کفنت کو یا زهرا یا زهرا آجرک الله زهرا شب هر جمعه( گوید که بیا مهدی)۲ بنگر به حسین من (برگرد و بیا مهدی)۲ ای که هستی مادر نور دو عینم بیا منتقمِ خون حسینم یا زهرا یا زهرا آجرک الله
🖇 🤞🤞 محرم ..حاج آرمین غلامی 🛑 اشک شیعیان را سرازیر می کند. ✅ قِیلَ لِلصَّادِق عَلَيهِ السَّلام: سِيِّدِی جُعِلتُ فِداك إِنَّ المَيِّت یَجلِسُون بِالنِیاحَةِ بَعْدَمُوته أَو قَتلِه وأَرَاکُم تجلسون أنتم وَشیعتکم من أول شهربالمأتم والعزاء للحسین علیه السلام فقال عليه السلام:ماهذاإذاهل هلال محرم نشرت الملائکة ثوب الحسین عليه السلام وهومخرق من ضرب السیوف وملطخ بالدماءوفنراه نحن‌وشیعتنابالبصیرة ولابالبصرفاذاتنفجر دموعنا 🔰به امام صادق علیه السلام عرض شد: آقای من! بفدایتان شوم.. وقتی کسی می میرد یا کشته می شود(بعد از مرگش) جلسه نوحه ای برای او میگیرند. ولی من مشاهده می کنم که شما و شیعیانتان از اول_ماه_محرم اقامه جلسه عزا میکنید. 🔰حضرت فرمودند: این چه حرفی است! هنگامی که هلال ماه محرم دمیده میشود ملائکه پیراهن_امام_حسین علیه السلام را آویزان می کنند در حالیکه پاره پاره شده از ضربه های شمشیر و آغشته به خون است💔 ما و شیعیانمان این پیراهن را با چشم_بصیرت و نه بصر می بینیم پس اشک های ما بسیار سرازیر میشود 📚ثمرات الاعوادعلی بن الحسين الهاشمی النجفی الخطيب . ج۱ . ص ۲۳ 💔 در نقل دیگری چنین آمده که خود پیراهن خونین اباعبدالله را به آسمان اول میاورند و فریاد عزا می زنند و در قلوب شیعیان غوغا میشود. 💔 کسی که در ایام ماه_محرم احساس حزن به حزن اهل‌بیت نکند طبق روایات از دسته شیعیان خارج است... 💔تمام آنچه شور و حزن است که امشب در قلوب شیعیان پدیدار میشود به سبب دیدن آن پیراهن خونی است به چشم قلب. محرم #👇👇👇
خورشیدِ عرش و أرض و‌ سما خورد برزمین درکوچه عشق شیرِخدا خورد بر زمین دردانهٔ وقارمحمد به کوچه ها محبوبهٔ تمام-نما خورد بر زمین ِ چادربه رخ کشیده نبیندکسی رخش آیینه دارِ حُجب و حیا خورد بر زمین بر دستهای عالم ِ بالا نگین شده دُرّ رکابِ آل کسا خورد بر زمین دشمن رسید و پشتِ درِ خانهٔ علی(ع) میزدبه روی او بخدا خورد بر زمین دربین کوچه سورهٔ وٱلعصرِ فاطمه(س) باشددوباره بین بلا خورد بر زمین گویا قنوتِ نافله اش «یاعلی (ع)» بود درموقع نماز ودعا خورد بر زمین دیگررمق به جان وتنش نیست وای من افتاده گوشه ای بخداخورد بر زمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
🤞 -غلامی شنبه_۶ آذر_۱۴۰۳ بانو سه ماه منتظر این دقیقه ام  مشغول کار خانه شدی! خوش سلیقه ام    زهرا مرا چه قدر بدهکار می کنی  داری برای دل خوشی ام کار می کنی؟    دراین سه ماه، آب شدم ، امتحان شدم  با هر صدای سرفه ی تو نصفه جان شدم    با دیدنت، نگاه مرا سیل غم گرفت  با اولین تبسم تو، گریه ام گرفت    این بوی نان داغ به من جان ِ تازه داد  حتی به پلکهای حسن، جان تازه داد    زحمت نکش! هنوز سرت درد می کند  باید کمک کنم، کمرت درد می کند    آیینه ی پراز ترکم ، احتیاط کن  فکری به حال و روز بد ِ کائنات کن    تا کهنه زخم بازوی تان تیر می کشد  دستاس خانه، آه نفس گیر می کشد    ازدست تو، به آه شکایت بیاورم  نگذاشتی طبیب برایت بیاورم    با اینکه اهل ِ صحبت بی پرده نیستم  راضی به رنج دست ِ ورم کرده نیستم    جارونکش! که فاطمه جان درد می کشم  دارم شبیه پهلوی تان درد می کشم    جارو نکش! که عطربهشت ست می بری  روی ِ مرا زمین نزن این روز آخری    باغ بدون غنچه و گل دلنواز نیست  ویرانه را به خانه تکانی نیاز نیست    گیرم که گردگیری امروز هم گذشت...  فصل بهارآمد و این سوز هم گذشت....    آشفته خانه ی جگرم را چه می کنی  خاکی که ریخته به سرم را چه می کنی    زهرا به جای نان، غم ما را درست کن  حلوای ختم شیرخدا را درست کن    مبهوت و مات ماندم از این مِهر مادری  دست شکسته جانب دستاس می بری    جان ِعلی بگو که تو با این همه تبت  شانه زدی چگونه به گیسوی زینبت    شُستی تن حسین وحسن با کدام دست؟  آماده کرده ای تو کفن با کدام دست    حرف از کفن شد و جگرت سوخت فاطمه  ازتشنگی لب ِ پسرت سوخت فاطمه    حرف ازکفن شد و کفنت ناله زد حسین  خونابه های پیرهنت ناله زد حسین   *يه جمله بگم با چشم سوزان بريم مدينه، ميگه: ديدم مقداد هي دست روي دست مزينه، توي كوچه نميره، گفتم: مقداد! چرا توي كوچه نميري؟ گفت: آخه اين همون كوچه اي است كه پسرِ فاطمه هي صدا زده: واي مادرم! واي مادرم! مادرم! مادرم!... اوناي كه مشكل داريد، اونايي كه ميخوان با دلِ زينب هم ناله بشن بسم الله، هر كي هم مادر نداره ثواب اين روضه رو بفرسته براش...*   فلك ديدي چه خاكي بر سرم كرد به طفلي رخت ماتم بر تنم كرد   الهي بشكنه دستِ مغيره كه بينِ كوچه ها بي مادرم كرد   *صدا زد: زينبم! حسنم! حسينم! اُم كلثوم! بريد وضو بگيريد ميخوام دعا كنم، بچه ها خوشحال شدن، مادرمون ميخواد برا خودش دعا كنه، دعا كنه حالش حتما خوب ميشه... بچه ها نشستن تا مادر دعا كنه، اونا هم آمين بگن، اما يه وقت مادرشون دستاش رو بالا آوُرد، صدا زد: "اللهم عجّل وَفاتی سَریعا" يعني خدا حالا ديگه مرگِ من رو برسون... جمله ي آخرِ من، از همه التماس دعا، خيلي به علي سخت گذشت، كي؟ اون شبي كه ميخواد فاطمه اش رو به خاك بسپاره، اون لحظه اي كه دست برد زيرِ بدن فاطمه، اون رو بالا آوُرد، ديد زهرا بدنش آب شده، يه نگاه دور و برش كرد، ديد كسي نيست كمكش كنه...*   دست من نيرو ندارد اين همه تا بريزد خاك روي فاطمه   *اما من بگم: يا اميرالمؤمنين! درسته بازوي فاطمه ات رو شكستن، درسته پهلوي فاطمه ات رو شكستن، اما شما فاطمه رو غسل داديد، كفن كرديد، اما من ميخوام بگم: من بميرم برا زينب، هر چي نگاه به بدنِ داداشش ميكنه، ديد هيچ جاي سالمي به بدنش نمونده، هي فرياد ميزد:" يا اُماه!...* مادر بيا كربلا...  دستت رو بيار بالا سه مرتبه صدا بزن: ياحسين!... ــــــــــــ❤️💚💛🧡 آرمین _غلامی