eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
630 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
5.3هزار ویدیو
946 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️ چون گریه‌کُن جدّ غریبم هستی، پیشانی‌ات را بوسیدم... بر پایه گزارشی، شخصی به نام «سعید» گوید: به سامرا رفتم و دیدم که قیامت به پا شده است. پرسیدم: چه خبر است؟ گفتند: امام حسن عسکری علیه‌السلام از دنیا رفته است. با خود گفتم آیا خدا حجتی بعد او قرار داده است؟! 🩸ناگهان دیدم کودکی از خانه آمد که نور خیره کنند‌ه‌ای داشت و گریه می‌کرد و به طرف من آمد و پیشانی مرا بوسید و فرمود: ای سعید! از این به بعد، من حجت خدا بر تو أم؛ 🩸عرض کردم: ای آقای من! چرا در بین این جمعیت پیشانی مرا بوسیدید؟ فرمود: به جهت آنکه تو تعزیه دار جدّم حسین علیه‌السلام هستی! به شیعیان من برسان که ماتم جدّم حسین علیه‌السلام را در دوشنبه و جمعه فراموش نکنند. 📚مقتل خطی بیاض ص ٢٢٣ ✍این اشک نیست، آب زلال و مطّهر است این چشم نیست، چشمه‌ای از حوض کوثر است ظرفِ نزولِ رحمتِ پروردگار شد چشمی که پای مجلس این روضه‌ها، تَر است چشمی که بیش‌تر به خودش، گریه دیده است فردا کنار فاطمه با آبروتر است ما خشک می‌شویم، ولی بار می‌دهیم دنیای گریه، مزرعۀ سبز محشر است فرموده است حضرت صادق: هر آن کسی گریانِ جدّ ما شده، با من برادر است در حجّ و در عبادت و در سجد‌ه‌های شب گریه کنِ حسین، شریک پیمبر است ما را از این تلاطم دنیا، هراس نیست تا کشتی نجات حسینی، شناور است بر من لباس نوکری‌ام را کفن کنید نوکر بهشت هم برود، باز نوکر است...
🩸عملی به ظاهر کوچک که با عبادت شب تا صبحِ امام صادق علیه‌السلام برابری دارد ... در نقلی آمده است: شبی در نزد امام صادق علیه‌السلام مردی از اصحابشان نشسته بود؛ زمانی که شب شد و اصحاب نمازهایشان را خواندند و بعد شام خوردند، آن مرد همانجا در نزد امام صادق علیه‌السلام خوابید؛ اما امام علیه‌السلام تا طلوع فجر مشغول عبادت و نماز و تضرّع و گریه و زاری به درگاه الهی مشغول شدند. 🔻زمانی که صبح شد آن مرد عرض کرد: به خدا قسم از نجات پیدا کردن مأیوس شدم و ابداً امید نجات دیگر ندارم. امام علیه‌السلام فرمودند: برای چه؟ آن مرد عرض کرد:شما با این که امام معصوم و خداوند متعال خلق نکرده افلاک و دنیا و آخرت و هر آنچه که در آن هست را مگر به خاطر شما اهل بیت ، حالتان چنین است که تاصبح نخوابیده و عبادت نموده و مثل مادر فرزند مُرده گریه نمودید و من با این حال چگونه امید نجات داشته باشم؟! 🔹پس امام صادق علیه‌السلام به او فرمودند: همانا تو دیشب عملی انجام دادی که فضیلتش مساوی با کل عبادت و گریه من تا صبح بود. آن مرد عرض کرد: من چه کاری انجام دادم؟ امام علیه‌السلام فرمودند: إنّکَ لمّا نُمتَ، غَلبَ علیک العَطشُ فی أثناءِ النَّوم، فَقُمتَ وَ أخَذتَ الکوزَ و شَربتَ الماء، فَذکرتَ الحُسین «سلام اللّه علیه» وَ صلّیتَ علیه وَ لعنتَ قاتلَه ، ثُمَّ رجعتَ إلی مَضجَعکَ و نُمتَ. 🩸همانا تو زمانی که خوابیدی در اثناء خوابت، عطش بر تو غالب شد و تشنه شدی؛ پس برخاسته و کوزه آب را برداشته و آب نوشیدی و امام حسین «سلام الله علیه» را یاد کرده و قاتلانش را لعن نمودی سپس برگشتی و در رختخوابت خوابیدی.(این عمل تو برابر بود با تمام عبادت شبانه من) 📚اسرار الشهادة (دربندی)،ج۱ ص۲۵۴ ✍شهرت ماست, مُحبان اباعبدالله ریزه خواریم سر خوان اباعبدالله نظر فاطمه از روز ازل بر ما بود نام ما بوده به دیوان اباعبدالله اشک ما از کرم زینب او تأمین است تا که هستیم پریشان اباعبدالله “یاعلی”گفتم و دیدم که علی گفت؛”حسین” پدرش رفته به قربان اباعبدالله قلم عفو کشیدند به پرونده ی ما تا نشستیم به ایوان اباعبدالله دین ما را نبی آورد و حسین ابقاء کرد زیر دینیم و مسلمان اباعبدالله مرگ حق است, ولی در دل میدان خوب است کاش باشم ز شهیدان اباعبدالله مادرم لقمه ی نانی که سر سفره گذاشت همه خوردیم به احسان اباعبدالله جرعه آب خنکی خوردم و گفتم با اشک به فدای لب عطشان اباعبدالله...
🩸قیامت بی حسین غوغا ندارد شفاعت بی حسین معنا ندارد «حسینی» باش تا محشر نگویند چرا پرونده‌ات امضاء ندارد... در ضمن روایتی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: و مَن أحَبَّ أن يَلقَى اللّهَ وهُوَ لا خَوفَ عَلَيهِ فَليُوالِ ابنَهُ الحُسَينَ علیه‌السلام 🔹هر آن کس که دوست دارد بدون بيم و هراس (در روز حشر) به ملاقات خدای متعال برود، پس بايد سنگِ محبّت و ولایت حسین بن علی علیهماالسلام را دائماً بر سینه‌اش بکوبد. 📚الفضائل،ابن‌شاذان، ص۱۴۰ 📚بحارالأنوار، ج۲۷ ص۱۰۷ 🌐 _کرمانشاهی ـ🌐 @majnon1396
🩸چون‌که زخم پیکرت در آسمان ترسیم شد آتشِ جانِ خلیل‌ُ اللهْ ، ابراهیم شد... راوی گوید: از امام جعفر صادق عليه‌السلام درباره این آیه شریفه سوال کردم: فَنَظَرَ نَظْرَةً فِي‏ النُّجُومِ‏ فَقالَ إِنِّي سَقِيمٌ‏ (صافات/۸۸) {پس ابراهيم یک نگاهی به ستارگان انداخت و سپس گفت: حقیقتاً من بيمار شدم} 🔹امام صادق علیه‌السلام رو به راوی نموده و فرمودند: ابراهيم در بین ستارگان نظر کرد و دید آن بلاهایی را كه بر سر امام حسين عليه‌السلام مى‏آورند، لذا گفت: إِنِّي سَقِيمٌ لِمَا يَحُلُّ بِالْحُسَيْنِ سلام‌اللّه‌علیه. ▪️من بيمارم به خاطر آنچه که بر سر امام حسين عليه السلام خواهد آمد. 📚الكافي ج١ ص۴۶۵ 📜 در نقلی دیگر نیز آمده است: حضرت خلیل الرحمن ابراهیم نبی علیه‌السلام، چند روز در خانه نشست و گفت : من بیمارم. مردم آمدند و گفتند: یا خلیل الله! بیمار، آب و غذا می‌خواهد؟! ابراهیم گفت: من بیمار داغ حسینم و وقتی از خانه بیرون آمد، محاسنش سفید شده بود. 📚شعشعة الحسینیه (یزدی) ص٩٢.
🩸زمین «کربلا» در بهشت نیز، همه بهشتیان را مست و بی‌قرار می‌کند ... 🌱 روایتی طوفانی و ناگفته از فضائل عجیب زمین «کربلا »🌱 وجود مبارک زین العابدین امام سجاد علیه‌السلام در روایتی فرمودند: اتَّخَذَ اللَّهُ أَرْضَ كَرْبَلَاءَ حَرَماً آمِناً مُبَارَكاً قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ أَرْضَ الْكَعْبَةِ بِأَرْبَعَةٍ وَ عِشْرِينَ أَلْفَ عَامٍ 🔹خدای متعال زمین کربلا را حرم امن و مبارک خود قرار داد، بیست و چهار هزار سال قبل از آنی که زمین کعبه را بیافریند. وَ إِنَّهَا إِذَا بَدَّلَ اللَّهُ الْأَرَضِينَ رَفَعَهَا كَمَا هِيَ بِرُمَّتِهَا نُورَانِيَةً صَافِيَةً فَجُعِلَتْ فِي أَفْضَلِ رَوْضَةٍ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ وَ أَفْضَلِ مَسْكَنٍ فِي الْجَنَّةِ 🔸و هرگاه که خدا زمین‌ را بلرزاند و حرکت بدهد، زمین کربلا را بالا می‌برد همانگونه که تربت آن پاک و نورانیست. پس خدای متعال، زمین کربلا را با فضیلت‌ترین باغ از باغ‌های بهشتی و بهترین مسکن در آن قرار داده است. لَا يَسْكُنُهَا إِلَّا النَّبِيُّونَ وَ الْمُرْسَلُونَ أَوْ قَالَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ 🔹خدای متعال جز انبیاء و مرسلین (و یا اینکه امام علیه‌السلام فرمود: جز پیغمبران اولوالعزم) را در آن جای نمی‌دهد. وَ إِنَّهَا لَتَزْهَرُ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ كَمَا يَزْهَرُ الْكَوْكَبُ الدُّرِيُ لِأَهْلِ الْأَرْضِ يَغْشَى نُورُهَا نُورَ أَبْصَارِ أَهْلِ الْجَنَّةِ جَمِيعاً 🔸حقیقتا زمین کربلا در بین باغ های بهشتی همانند ستاره‌ای پر نور در بین ستارگان دیگر برای اهل زمین است. این زمین در بهشت چنان نوری از خود ساطع می‌کند که چشم تمام بهشتیان از نور آن، مست می‌شود. وَ هِيَ تُنَادِي أَنَا أَرْضُ اللَّهِ الْمُقَدَّسَةُ وَ الطِّينَةُ الْمُبَارَكَةُ الَّتِي تَضَمَّنَتْ سَيِّدَ الشُّهَدَاءِ وَ شَبَابَ أَهْلِ الْجَنَّةِ 🔹و ندا سر می‌دهد: من همان زمین مقدس و پاک و مبارک خدایم که سید الشهداء علیه‌السلام و سرور جوانان اهل بهشت را در بر گرفته است. 📚مستدرک الوسائل ج١٠ ص٣٢٢ 📚کامل الزیارات ص ۲۶۸.(با اندکی تفاوت) 📚بحارالانوار ج۹۸ ص۱۰۷ (با اندکی تفاوت)
🩸جلوه‌ای از «گودالِ‌قتلگاه» در قیامت برای فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها، متمثّل می‌شود... در روایتی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: موقعی که روز قیامت فرا می‌رسد، منادی از وسط عرش ندا می‌کند: ای گروه خلائق! چشم خود را ببندید تا دختر حبیب خدا به سوی قصر خود رود! فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها در حالی به طرف قصر خویش می‌رود که دو چادر سبز بر سر دارد و هفتاد هزار ملک در اطراف آن بانو خواهند بود. فَإِذَا بَلَغَتْ إِلَی بَابِ قَصْرِهَا وَجَدَتِ الْحَسَنَ قَائِماً وَ الْحُسَیْنَ نَائِماً مَقْطُوعَ الرَّأْسِ 🗓 هنگامی که فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها بر در قصر خود می‌آید، می‌بیند که امام حسن علیه‌السلام ایستاده و إمام حسین علیه‌السلام در حالی که سر ندارد، افتاده است. 🥀 در هنگام صدیقه کبری به امام حسن علیهماالسلام می‌گوید: «این کیست که بی‌سر افتاده!؟» إمام حسن علیه‌السلام می‌گوید: «هَذَا أَخِی؛ إِنَّ أُمَّةَ أَبِیکِ قَتَلُوهُ وَ قَطَعُوا رَأْسَهُ» 🗓 او برادرم حسین «صلوات‌الله‌علیه» است که امّت پدرتان او را کشته و سرش را بریده‌اند. 🥀 در همین موقع است که از طرف خدای متعال خطاب می‌شود: «ای دختر حبیب من! من این ظلم و ستمی را که امّت پدرت انجام داده‌اند، به این دلیل به تو نشان دادم که تسلیتی را بابت آن برایت در نظر گرفته‌ام، با تو بگویم؛ 🥀 تسلیت تو این است که من امروز به حساب هیچ کس رسیدگی نخواهم کرد تا تو و فرزندانت و شیعیانت و افرادی که حتی شیعه نبودند ولی به شما خدمتی کرده‌اند، داخل بهشت شوید. 📚تفسیر فرات ص۱۶۷ 📚بحارالانوار ج۴۳ ص۶۳ ✍ در روز حشر كه بپرسند چه داشتی؟ سر بر کُنَد «حسین» و بگوید حساب شد...
به فدایت شوم حسین! که فرزندم «ابراهیم» را هم به فدای تو کردم ... ۱۸ ماه رجب، سالروز وفات طفل خردسال رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله، حضرت «ابراهیم» است.(۱)؛ به نقل کتاب شریف «المناقب»، جناب إبن‌عباس گوید: روزی کنار رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله نشسته بودم و بر ران چپ، پسرش ابراهیم و بر ران راست خود امام حسین علیه‌السلام را نشانده بود. یک مرتبه او و یک مرتبه ابراهیم را می‌بوسید. ناگهان جبرئیل با وحی از جانب خداوند فرود آمد و وقتی که جبرئیل دور شد، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به من فرمود: جبرئیل از طرف پروردگار پیش من آمد و گفت: ای محمد! خدای متعال تو سلام می‌رساند و می‌گوید: این دو را برای تو جمع نخواهم کرد، یکی را فدای دیگری کن! پس حضرت نگاهی به ابراهیم افکند و زیر گریه زد و به إمام حسین علیه‌السلام نگاهی انداخت و گریه کرد. سپس فرمود: مادر ابراهیم کنیزی است و وقتی بمیرد به غیر از من کسی برای او ناراحت نمی‌شود. مادر حسین، فاطمه سلام‌الله‌علیها است و پدرش علی علیه‌السلام است که پسر عموی من و به منزله گوشت و خون من است. وقتی که قرار باشد امام حسین علیه‌السلام، از دنیا برود، دخترم فاطمه سلام‌الله‌علیها و پسر عموی من هر دو اندوهناک می‌شوند و من نیز بر او محزون می‌گردم؛ من حزن خود را بر حزن این دو ترجیح می‌دهم. ای جبرئیل! ابراهیم را فدای حسین علیه‌السلام کردم و به فوت او راضی گشتم. ابن‌عباس گوید: بعد از سه روز، خدای متعال، جان ابراهیم را گرفت. فَکَانَ النَّبِیُّ صلی‌الله‌علیه‌وآله إِذَا رَأَی الْحُسَیْنَ مُقْبِلًا قَبَّلَهُ وَ ضَمَّهُ إِلَی صَدْرِهِ وَ رَشَّفَ ثَنَایَاهُ بعد از وفات ابراهیم، رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله هرگاه سیدالشهداء علیه‌السلام را می‌دید او را به سینه خود می‌چسبانید و لب‌های او را می‌مکید. وَ قَالَ:«فَدَیتُ مَنْ فَدَیْتُهُ بِابْنِی إِبْرَاهِیمَ» و می‌فرمود: فدای تو شوم ای کسی که فرزندم ابراهیم را فدای تو کردم.(۲) (۱)مصباح‌ المتهجد،ج۱ ص۸۱۲ (۲)المناقب،ج۳ ص۲۳۵ ؛ الطرائف، ص۵۲ آه یا رسول الله ... نمی‌دانم چه بر قلب شریف‌تان گذشت در همان ساعتی که مقاتل نوشته‌اند: فَدَعا يَزيدُ بِقَضيبٍ خَيزُرانٍ فَجَعَلَ يَنكُثُ بِهِ ثَنايَا الحُسَينِ عليه‌السلام یزید خواست تا چوب خیزرانش را برایش آوردند و با آن به دندان‌های مبارک سیدالشهداء علیه‌السلام می‌زد و می‌گفت: لَقَد كانَ أبوعَبدِاللّهِ حَسَنَ المَنطِقِ! از این قرار که حسین (علیه‌السلام)، خوش‌سخن بوده است! (۳) کَیفَ رَأَیتَ الضَّربَ یا حُسَینُ؟! حال، ضربه‌شَستم را چگونه می‌بینی ای حسین!؟(۴) (۳)الفتوح ج۵ ص۱۲۹ (۴)مقتل الحسين عليهالسلام،المقرّم، ص۴۸۸ تا چند زَنی ظالم، چوب این لب عطشان را بردار از این لب ها، این چوب خزیران را آخر نه تو را این سر، مهمان بُوَد ای کافر تا چند روا داری، آزردن مهمان را در نزد تو تقصیرش، جز خواندن قرآن نیست با چوب نیازارد، کس قاری قرآن را بهر چه زَنی هِی چوب، بر بوسه‌گهِ احمد؟! او بوسه مدام از مِهر، زد این لب و دندان را تا چند کنی ظالم، خون در دل اطفالش مَنمای پریشان تر، این جمع پریشان را گلزار پیمبر را، از کینه خزان کردی الحال مکن خاموش، این بلبل خوش‌خوان را
🔘 چگونه هم إمام‌حسین علیه‌السلام، «سیدالشهداء» است و هم حضرت حمزه علیه‌السلام؟! سلمان گوید: وقتی‌که که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در حال احتضار بودند، در كنار بستر آن حضرت بودم كه فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها وارد شد. آن بانوى گرامى وقتى ضعف شديد را در پدر بزرگوارش ديد، اشك به گونه‌اش جارى شد. پيامبر براى تسلّى و آرامش دخترش، از عنايات و بركات خداوند بر اهل بيت سخن گفت و بخشى از نعمت هاى خدا را، كه بر اين خاندان ارزانى داشته است، بر شمرد تا بدينجا رسيد كه: 🔻دخترم! ما اهل بيتى هستيم كه خداوند شش صفت و ويژگى را بر ما عطا كرد و بر هيچ يك از گذشتگان و آيندگان عطا ننمود؛ زيرا پيامبر ما سيّد انبيا و مرسلين است و آن پدر تو است و وصىّ ما سيد اوصيا است و آن همسر تو است شَهِيدُنَا سَيِّدُ اَلشُّهَدَاءِ وَ هُوَ حَمْزَةُ بْنُ عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ عَمُّ أَبِيكِ 🔹 و شهيد ما «سيدالشهداء» است و آن حمزة بن عبدالمطّلب عموى پدر تو است. فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها فرمود: اى رسول‌خدا! آيا او تنها «سيدالشهداء» کسانی است كه با وى به شهادت رسيده اند؟ رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: لاَ بَلْ سَيِّدُ شُهَدَاءِ اَلْأَوَّلِينَ وَ اَلْآخِرِينَ مَا خَلاَ اَلْأَنْبِيَاءَ وَ اَلْأَوْصِيَاءَ 🔹نه، بلكه او سيد شهداى اوّلين و آخرين است؛ بجز انبياء و اوصياء که«سیدالشهداء» آنان نیست. 📚 کمال‌الدین ج۱ ص۲۶۴ ✍ از این فرمایش رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله،اینگونه برداشت می‌شود که این تنها حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام است که هم « سیدالشهداء » به نسبت شهدای عامّ می‌باشد و هم به نسبت تمامیِ انبیاء و اوصیائی‌ است که به شهادت رسیده‌اند... @majnon1396
🖇 🤞🤞 محرم ..حاج آرمین غلامی 🛑 اشک شیعیان را سرازیر می کند. ✅ قِیلَ لِلصَّادِق عَلَيهِ السَّلام: سِيِّدِی جُعِلتُ فِداك إِنَّ المَيِّت یَجلِسُون بِالنِیاحَةِ بَعْدَمُوته أَو قَتلِه وأَرَاکُم تجلسون أنتم وَشیعتکم من أول شهربالمأتم والعزاء للحسین علیه السلام فقال عليه السلام:ماهذاإذاهل هلال محرم نشرت الملائکة ثوب الحسین عليه السلام وهومخرق من ضرب السیوف وملطخ بالدماءوفنراه نحن‌وشیعتنابالبصیرة ولابالبصرفاذاتنفجر دموعنا 🔰به امام صادق علیه السلام عرض شد: آقای من! بفدایتان شوم.. وقتی کسی می میرد یا کشته می شود(بعد از مرگش) جلسه نوحه ای برای او میگیرند. ولی من مشاهده می کنم که شما و شیعیانتان از اول_ماه_محرم اقامه جلسه عزا میکنید. 🔰حضرت فرمودند: این چه حرفی است! هنگامی که هلال ماه محرم دمیده میشود ملائکه پیراهن_امام_حسین علیه السلام را آویزان می کنند در حالیکه پاره پاره شده از ضربه های شمشیر و آغشته به خون است💔 ما و شیعیانمان این پیراهن را با چشم_بصیرت و نه بصر می بینیم پس اشک های ما بسیار سرازیر میشود 📚ثمرات الاعوادعلی بن الحسين الهاشمی النجفی الخطيب . ج۱ . ص ۲۳ 💔 در نقل دیگری چنین آمده که خود پیراهن خونین اباعبدالله را به آسمان اول میاورند و فریاد عزا می زنند و در قلوب شیعیان غوغا میشود. 💔 کسی که در ایام ماه_محرم احساس حزن به حزن اهل‌بیت نکند طبق روایات از دسته شیعیان خارج است... 💔تمام آنچه شور و حزن است که امشب در قلوب شیعیان پدیدار میشود به سبب دیدن آن پیراهن خونی است به چشم قلب. محرم #👇👇👇
حدیث امام صادق.ع.mp3
زمان: حجم: 3.65M
به‌روز‌‌ترین‌‌رسانه‌آنلاين‌‌حاج‌ آرمین غلامی👆 🛑 بعد از اباعبدالله الحسین همه مردم شدند جز سه نفر ‼️ 🖇 (18) 🌸 علیه السلام فرمودند: 🔰پس از شهادت امام حسين همه مردم شدند مگر ابو خالد كابلى،يحيى بن ام الطويل و جبير بن مطعم اما بعد ديگران به اين سه نفر ملحق گرديدند و دوباره شدند و زیاد شدند. يحيى بن ام طويل بعد از شهادت سیدالشهدا داخل مسجد پيغمبر ميشد و ميگفت ما از شما (بنی امیه) شديم و دشمنى بين ما و شما ظاهر گردید. 📚الإختصاص ج۱ ص۶۴ 👤 رحمه الله ذیل این حدیث شریف مینویسد: 🔰این سه تن یا چهار تن از بزرگان اصحاب اهل‌بیت صلوات‌الله‌علیهم بوده اند که یا برای نکردن از اهل‌بیت اجازه داشتند یا تقیه کردن را در آن برهه با نمی دانستند لذا میدانستند که در هر حالی کشته میشوند (فلذا ترک تقیه کرده و علنا از امام حسین حمایت می کردند و بنی امیه را محکوم میکردند و پس از آن هم کم کم سایر شیعیان نیز تقیه را کنار گزارده و روی به حمایت از اهلبیت آوردند) 📚مرآة العقول ج۱۱ ص۸۹ 💠با توجه به فرمایش علامه مجلسی و لسان مبارک امام صادق که در مقام هستند معلوم میشود وظیفه شیعیان و محبین بعد از شهادت امام حسین این بوده که از اباعبدالله دفاع علنی بکنند و مخالفت خود را با دستگاه بنی امیه اشکار کنند. _شام پنج شنبه۲۱تیر‌ماه۱۴۰۳ کرمانشاه خاکسارکرمانشاه 🎙بامدّاحی‌: آرمین غلامی👇
📋 حَتّی یَبُلُّ بِالدَّمعِ ثِیابُه. ▪️و آنقدر این جمله را می‌فرمود و مى‌گريست كه جلوی پیراهن حضرت، خیس از اشک می‌شد. 📚مثیرالاحزان،ابن نما حلی، ج١ ص١١۵ 🩸آه ای بابا ! نگاه آخرت را ... فریاد غریبی‌ات را ... تن عریانت را ... چگونه فراموش کنم ؟! در نقلی، زید بن صوحان گوید: 🥀 سه سال بعد شهادت سیدالشهدا «صلوات اللّه علیه» بر امام سجاد علیه‌السلام داخل شدم، دیدم حضرت در محراب عبادت نشسته مناجات می‌کند و می‌فرماید: 📋 یا ربّ و یا مَن علَیه مُعوّلی طَوَّلَ اَحزانُنا و اَجرَی دُموعُنا و اَحرَقَ قلوبُنا عَلَی مُصیبةِ ابنِ بِنتِ نبیّکَ الحُسین علیه‌السلام و یَبکی و یَصیحُ و یقولُ ▪️ای پروردگار و ای کسی که تکیه گاه من به اوست؛ حزن ما طولانی شد و اشک ما جاری گشت و قلب های ما سوخت بر مصیبت پسر پیغمبر تو حسین صلوات اللّه علیه. 🥀 امام سجاد علیه‌السلام گریه می‌کرد و فریاد می‌کشید و می‌فرمود: 📋 آه آه کیفَ اَنسَیٰ اِستغاثتَک یا اَبی؟! و کیف اَنسیٰ نَظرَتَک بَعد نَظرَةٍ؟! و کیف اَنساکَ و راَیتُک عُریانًا مُرمّلًا بالدّماءِ مُخضّبًا شَیبتُک بِدَمِک ▪️آه آه چگونه فراموش کنم فریاد غریبی‌ات را ای پدر؟! چگونه فراموش کنم آن نگاه های مکرّر تو را؟! چگونه فراموش کنم عریان و غرقه به خون بودی و محاسنت خضاب از خون بود؟! 📋 و یُکرّر ذلِک حتّی صاحَ و غشَّ فقربتُ الیه و بَکیتُ علَی حُزنِه فَأفاقَ ▪️و این جملات را مکرّر می‌فرمود تا از هوش رفت. نزدیک شدم و کنار حضرت گریه کردم؛ وقتی به هوش آمد، فرمود: 📋 لا عینٌ أحبَّ اِلَی الله مِن عَینٍ جَرَی دَمعُها علَینا و لا قلبٌ اَکرمَ عندَ الله مِن قلبٍ حَزنَ فی حُزننا و فَرِح لِفَرَحِنا. ▪️هیچ چشمی محبوب تر نزد خدا نیست از چشمی که برای ما گریه کند و قلبی محترم تر نزد خدا نیست از قلبی که برای ما محزون است و برای ما شاد است. 📚 بشارة الباکین،حسین بن عبدالرزاق تبریزی، (خطی) ص ۱۲۱ 🩸آیا این گوسفند را آب داد‌ه‌اید؟! در نقلی آمده است: 🥀 روزی امام زین العابدین علیه‌السلام از بازار مدینه عبور می‌کرد، دید قَصّابی گوسفندی را می‌کشاند تا آن را در کشتارگاه ذبح نماید. 🥀 إمام علیه‌السلام به او فرمودند: آیا این گوسفند را آب داده‌ای. قصاب گفت: ما قَصّاب‌ها تا آب به گوسفند ندهیم او را ذبح نمی‌کنیم. امام سجاد علیه‌السلام گریه کرد و فرمود: 📋 وا لَهفاهُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدِالله، الشّاةُ لا تُذبَحُ حَتّی تُسقی الماءُ وَ اَنتَ اِبنُ رَسُولُ الله تَذبَحُ عَطشانا. ▪️ای داد و بیداد بر مصائب تو ای اباعبدالله! گوسفند بدون نوشاندن آب ذبح نشود ولی با اینکه تو پسر رسول خدا «صلّی الله علیه و آله و سلّم» بودی با لب تشنه سر از بدنت جدا کردند. 📚مأساة الحسین علیه‌السلام، ص‌۱۵۳ 📚زندگانی امام سجاد علیه‌السلام، اشتهاردی ص۵۷. 🩸 وقتی که امام زين العابدين علیه‌السلام با شنیدن روضه اسارت آل الله، سر به دیوار کوبیده و خون از سر مبارکشان جاری می‌شود... در روایتی نقل شده است: 🥀 روزی خوراک و نوشیدنی نزد امام سجاد «صلوات الله علیه» نهادند، گرسنگی و تشنگی پدرش امام حسین علیه‌السلام در صحرای کربلا به یادش آمد و اشک گلویش را بست و سخت گریست تا جامه هایش از گریه و اشک بر پدرش خیس شد. دستور داد تا خوراک را از نزد او ببرند. 🥀 مردی یهودی وارد شد و سلام کرد و دست إمام علیه‌السلام را گرفت و شهادتین گفت و به امامت به إمام سجاد علیه‌السلام اقرار نمود. حضرت فرمودند: برای چه از دین خود و نیاکانت دست کشیدی؟ گفت: خوابی دیدم. فرمودند: چه خوابی دیدی؟ 🥀 آن مرد یهودی گفت: خواب دیدم از خانه برای دیدار برادری بیرون شدم و راه را گم کردم و بیچاره شدم. در این فکر بودم که پشت سرم ناله و گریه و آواز تکبیر و تهلیل بلند شد. وقتی نگریستم لشکری بود و پرچم ها و سرها بالای نیزه و پشت سرشان شترهای لاغر که بر آن‌ها زنان غارت زده و کودکان دست بسته سوار بودند. 🥀 میان آن ها جوانی بر شتر تنومندی در نهایت رنج و سختی، دست و سرش با غل آهنی بسته و از پاهایش خون می‌ریخت و اشکش بر گونه روان بود. گویا شما بودید و همه زن ها و کودکان عزادار بودند و وامحمّداه! واعلیاه!… می‌گفتند. 🥀 در این میان که کاروان در راه بود ناگاه گنبدی در سینه بیابان عیان شد، چون خورشید درخشان جلوی قافله سه بانو بودند. تا گنبد را دیدند خود را به زمین انداختند و خاک بر سر ریختند و سیلی بر رخ زدند و فریاد زدند: «واحسناه! واحسیناه!…» 🥀 مردی کوسه و کبود چشم به آن ها رسید و آن ها را زد و به زور سوار کرد و دیدم که خون از زیر سرپوش یکی از زنان که به گمانم بزرگتر آن ها بود از شدت غم روان شد. پادشاه کشور مرثیه و ماتم منم پایتخت سرزمین اشک ها شد دامنم
🩸از کودکی به جای همه «تشنگی» کشید / ای عهده‌دار مردم بی‌دست و پا، حسین ... {طولانی، اما خواندنی} در برخی از نقل‌ها آمده است: 🔹وجود مبارک سیدالشهداء علیه‌السلام پنج ساله (یا در نقلی هشت ساله) بودند، که یک روز را روزه گرفتند؛ از قضا آن روز، روز بسیار گرمی بود؛ همین که آفتاب بلند شد، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها دید که لبهای مبارک حسینش خشکیده و رنگ مبارکش زرد شده است. 🔸 لذا فرمود: ای نور دیده‌ام؛ چه شده است که چنین شده‌ای؟ سیدالشهداء علیه‌السلام فرمود: به‌جهت رضای حق تعالی روزه گرفته‌ام. صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها فرمود: به‌ جهت رضای حق تعالی روزه مگیر! بیا افطار کن! 🔹 در همین حال، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و امیرالمؤمنین علیه‌السلام وارد شدند و مطلع گردیدند که سیدالشهداء علیه‌السلام روزه گرفته و از شدت گرما و حرارت عطش به ضعف و غش افتاده و سرش در دامن فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها است و آن حضرت با دیده‌ای گریان به حسینش می‌نگرد. 🔸 ایشان هم به گریه در آمدند! آب و طعامی طلبیدند و امر به افطار او فرمودند. سیدالشهداء علیه‌السلام خطاب به رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و امیرالمؤمنین علیه‌السّلام فرمود: اطاعت شما واجب است ولکن این روزه را به جهت رضای حق گرفته‌ام، التماس دارم که مرا معاف دارید تا به اتمام برسانم. 🔹 رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله چون این حال را مشاهده نمود، دست به دعا برداشت و فرمود: خدایا مرا طاقت دیدن لبهای خشکیده حسین علیه‌السلام نیست و نمی‌خواهم که او را دل شکسته ببینم، خدایا رحم نما و زود روز را به شام برسان که جگر گوشه من تشنه نباشد. 🔸 ناگاه جبرئیل نازل شد، عرض کرد: یا رسول اللّه، حق‌ تعالی سلامت می‌رساند و می‌فرماید: دل خوش دار که هفتاد هزار فرشته را امر فرموده‌ایم که قرص آفتاب را زودتر به جانب مغرب بکشند تا نور دیده‌ات تشنه نباشد! وقتی که شما و فاطمه و علی علیهم‌السلام به جهت تشنگی حسین علیه‌السلام به گریه درآمدید، ملائکه هفت آسمان به گریه درآمدند و دست از عبادت کشیدند و گفتند: خدایا! ما نمی‌توانیم حسین علیه‌السلام را تشنه ببینیم! 🔹 هنوز سخن جبرئیل تمام نشده بود که یک دفعه آفتاب به محل غروب فرو رفت. پس فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها ظرف آبی را بر روی دست گرفته و فرمود: ای نور دیده‌ام، افطار کن! سیدالشهداء علیه‌السلام فرمود: ای مادر! هر طفلی که بار اول روزه می‌گیرد، هدیه‌ای به او می‌دهند! 🔻 صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها فرمود: ای نور دیده‌ام!پخدای متعال آب و نمک دنیا را مهر من قرار داد؛ آن‌ها را به دوستان تو بخشیدم؛ 🔻 رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله نیز فرمودند: خداوند حوض کوثر را به من داده است، چون روز قیامت شود دوستان تو را از حوض کوثر سیراب می‌کنم و همگی را داخل بهشت می‌گردانم. 🔻 امیرالمومنین علیه‌السلام نیز فرمودند: ای‌حسینم! خداوند اختیار تقسیم بهشت و جهنم را به من واگذاشته، آن را به تو بخشیدم که هر کس از دوستان خود را خواسته باشی به بهشت ببری و دشمنان خود را به جهنم؛ حال افطار کن! 🔖 سیدالشهداء علیه‌السلام سر خود را پیش انداخته بود و انتظار امر خدای متعال را می‌کشید که ناگاه جبرئیل نازل شد و عرض کرد: من هم خادم این آستانم و گهواره جنبان این بزرگوارم! من هم باید نثاری بدهم. یا رسول اللّه! ستاره‌ای در گوشه فلک است که هر سی هزار سال یک بار طلوع می‌کند و من زیاده از سی هزار بار آن را دیده‌ام، گواه باش که هر عبادتی که در این مدت کرده‌ام، به دوستان حسین علیه‌السلام بخشیدم. 📌 اما خداوند عالم فرموده است: حسین علیه‌السلام این روزه را برای رضای من گرفته است و هدیه او، بر من واجب است نه بر شما؛ از جانب من حسین علیه‌السلام را سلام برسان و بگو: در حالی که روزه بر تو واجب نبود به جهت رضای من روزه گرفته‌ای! 📜 قسم به ذات ذوالجلالم که در روزی که خلائق بر من عرضه می‌شوند، این قدر دوستان و گریه کنندکان و زیارت کنندگان تو را به تو ببخشم تا که راضی شوی و گردکدورت از خاطرت محو شود؛ حال افطار کن. چون سیدالشهداء علیه‌السلام ایچنین بشارتی را شنید، خوشحال شد و فرمود:«بسم اللّه الرحمن الرحیم» و سپس افطار کرد. 📚جامع النورین،سبزواری، فصل۱۱ ص۱۱۰ 📚انوار الشهاده، یزدی، ص۱۴۲ 📚بحر المصائب،تبریزی، ج۱ ص۲۳۶ ✍ شخصیتی که زحمت ما را کشیده است عالم از ابتدای وجودش ندیده است دست من و تو نیست اگر نوکرش شدیم خیلی حسین زحمت ما را کشیده است منت نهاده بر سرمان، اشک، جاری است از دل بگو «حسین»، تو را او خریده است مارا به حالت خودمان ول نکرده است چون بوی کربلا به مشامم رسیده است https://eitaa.com/majnon1396