#بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_محسن_شهادت
#احراق_بیت
#بای_ذنب_قتلت
#غزل
راه بندان است کوچه, شانه داری مهربان؟
کفتری بشکسته بالم, لانه داری مهربان؟
هی قدم برداشتی تو از غم و دلواپسی
غصه ات بردوش من ,ویرانه داری مهربان؟
عاقبت ای باوفا این غصه جانم را گرفت
کرده ام گم خانه را,کاشانه داری مهربان؟
فاطمه بین درو دیوار افتاده بیا
بهرمن یک مرحم شاهانه داری مهربان
ثلث سادات جهان بایک لگد نابود شد
بهر زهرا سینه ای جانانه داری مهربان
گرچه گستاخیست ای مرد دستهایت بسته است
پشت این در عاشقی فرزانه داری مهربان
گوشوارفاطمه درکوچه ها مفقود شد
گریه ای بی وقفه دارم , شانه داری مهربان؟
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)_
#کانال_تخصصی_شعر_سبک
#حضرت_محسن_شهادت
#احراق_بیت
#بای_ذنب_قتلت
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_محسن_شهادت
#احراق_بیت
#بای_ذنب_قتلت
#مصیبت_درودیوار
#غزل
مزن ظالم که زهرایم جوان است
که او نور زمین آسمان است
مزن ظالم که او ام ابیهاست
شفیع محشر فردای عقباست
مزن ظالم که زهرا بی گناه است
که بر خلق دو عالم او پناه است
مزن ظالم که زهرا نور عین است
مزن چون فاطمه ام الحسین است
مزن سیلی به روی ماه پاره
که گوش فاطمه شد پاره پاره
مزن با تازیان بر روی زهرا
مکش آتش تو بر گیسوی زهرا
میان در تو کشتی همسرم را
شکستی تا ابد بال و پرم را
تمام هست و بودم بوده زهرا
تمام تار و پودم بوده زهرا
به پیش دیده ام زهرا کتک خورد
که پهلویش از آن ضربه ترک خورد
ولی تا روز محشر سوگوارم
که رفته از کفم تنها نگارم
💠 # آرمین غلامی_(مجنون)
#حضرت_محسن_شهادت
#احراق_بیت
#بای_ذنب_قتلت
#مصیبت_درودیوار
#غزل
#برای_دیگران_بفرستید
- #محسنیه
#حضرت_محسن_شهادت
#احراق_بیت
#بای_ذنب_قتلت
#مصیبت_درودیوار
#غزل
حیف شد گلخانه ام را سوختند
میخ را بر سینه گل دوختند
حیف شد پروانه را سیلی زدن
روی ماهش پرده ای نیلی زدن
حیف شد در بین آن دیوار و در
فاطمه نقش زمین شد با پسر
حیف شد ماه نبی آتش گرفت
بین در یار علی آتش گرفت
حیف شد آلاله ام پژمرده شد
لاله گلخانه ام آزرده شئ
حیف شد زهرا غریبانه برفت
یار هجده ساله از خانه برفت
عاقبت پشت علی از غم شکست
مرتضا بی فاطمه از پا نشست
بی تو زهرا روز حیدر چون شب است
همنشین ناله هایم زینب است
ای هلال رونمایم فاطمه
می روی از این سرایم فاطمه
بی تو در این شهر غم بی یاورم
کس نباشد بی تو زهرا دلبرم
ای دلا دیگر علی تنها شده
همنشین غصه و غمها شده
💠 #حاج آرمین غلامی_(مجنون)
#محسنیه
#حضرت_محسن_شهادت
#احراق_بیت
#بای_ذنب_قتلت
#مصیبت_درودیوار
#غزل
#برای_دیگران_بفرستید
#محسنیه
#حضرت_محسن_شهادت
#احراق_بیت
#بای_ذنب_قتلت
#مصیبت_درودیوار
#غزل
درِ آتش زده ای روی سرش افتاده
وسطِ شعله همه بال وپرش افتاده
باره شیشه داشت آن بانو به خود
بالگد بین دری بود پسرش افتاده
ابر با ابر گلاویز شد وشد آتش
صاعقه بر دل دعوا گذرش افتاده
لشگری ردشده از،روي گل یاس علی
دیدیکباره همه برگ وبرش افتاده
درطناب افتاده واوبه خودش میپیچد
جنگ را باخته؛ در مه سپرش افتاده
شر، شده کوچه ودر، وای بحال زهرا
پیش چشمان علی بود سپرش افتاده
فاطمه دروسط کوچه زمین گیرشده
سوی اوحضرت مولا نظرش افتاده
آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
#مرثیه
#محسنیه
#حضرت_محسن_شهادت
#احراق_بیت
#بای_ذنب_قتلت
#مصیبت_درودیوار
#غزل
#محسنیه
#حضرت_محسن_شهادت
#احراق_بیت
#بای_ذنب_قتلت
#مصیبت_درودیوار
#غزل
چادر فاطمه در معرکه پا مال شده
وسط کوچه دگربی پر وبی بال شده
بین دیوار ودری شورش و جنجال شده
مادری دروسط کوچه چه بی حال شده
بین کوچه نه به پا بلکه به سرافتاده
ناگهان روی تنش بودکه در افتاده
دست صیاد روی بال کبوتر مانده
رد خون سینه ی فاطمه بر در مانده
لرزشی باز روی زانوی حیدر مانده
خاک کوچه به روی چادر مادر مانده
غم عالم به سرم بودکه افتادی تو
وسط کوچه برم بود که جان دادی تو
سوختی فاطمه تا چادرت از سر افتاد
بین دیوار ودری بود که مادر افتاد
پیش چشمان علی جان پیمبر افتاد
عاقبت بین در خانه ى ما شر افتاد
گره افتاده به این کار،ندارم یاری
میکنم بعده توبانو دگر من زاری
گرچه نجوای شب و روز برایم مانده
دیگر این آه جگر سوز برایم مانده
آتش و دود غم افروز برایم مانده
حسرت مادر دیروز برایم مانده
تکه تکه شده این روح غم افزای من
شده ویرانه پس ازتو همه دنیای من
بی توهرگوشه ی این خانه دگر خلوت بود
رفتنت فاطمه جان بهرهمه حسرت بود
مرگ مادر چقدر وای که بی دعوت بود
بوی مادر به لباس تن من عادت بود
سخت تر میگذرد ثانیه های عمرم
شده دلگیر همه خانه برای عمرم
داغ مرگ تومرافاطمه جان پیر نمود
رفتنت بردل این طایفه تأثیر نمود
یل خیبر شکنی را چه زمین گیر نمود
اشگ های تومرا از غم دل سیر نمود
کاش میشدنروی فاطمه ازخانه ی من
رفتنت فاطمه شد باعث ویرانی من
آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
#محسنیه
#حضرت_محسن_شهادت
#احراق_بیت
#بای_ذنب_قتلت
#مصیبت_درودیوار
#غزل
#محسنیه
#حضرت_محسن_شهادت
#احراق_بیت
#بای_ذنب_قتلت
#مصیبت_درودیوار
#غزل
مادرپهلوشکسته روی ديوار اوفتاد
بین کوچه دستهای مادر از كار اوفتاد
ضربه سنگين بودودرکوچه زمینگرش نمود
غنچه اي افتاد،گل پژمرده شد،خار اوفتاد
فاطمه گشته فدایی و فداي يار شد
اوبه پای يارخود در اوج ايثار اوفتاد
بین کوچه دست و پهلويش چرا مجروح بود
ناگهان او روبروي جمع اشرار اوفتاد
روزهاي آخرش بود وبه زحمت راه رفت
راه رفتنها برايش بود دشوار،اوفتاد
✋
✍آرمین غلامی (مجنون )
#محسنیه
#حضرت_محسن_شهادت
#احراق_بیت
#بای_ذنب_قتلت
#مصیبت_درودیوار
#غزل
▄▅▆▇█▓▒░محسنیه۹۷░▒▓█▇▆▅▄▃▂
وسط کوچه علی جان سپرت افتاده
همسرشکسته پهلوبه برت افتاده
همه آرامش تو رفت زدستت حیدر
بین دیوار دری بال وپرت افتاده
بوتراب است که زانو به بغل بگرفته
بت شکن خیز زجا چون تبرت افتاده
بین آن کوچه فقط فاطمه شدیاور تو
در دفاع از توعلی بود برت افتاده
کوچه واین همه نامرد خدا رحم کند
حضرت شاه نجف تاج سرت افتاده
میکشیدند درآن کوچه تنت راحیدر
پیش چشمان همه اشک ترت افتاده
✋
✍آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
#محسنیه
#حضرت_محسن_شهادت
#احراق_بیت
#بای_ذنب_قتلت
#مصیبت_درودیوار
#غزل
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#محسنیه
#حضرت_محسن_شهادت
#احراق_بیت
#بای_ذنب_قتلت
#مصیبت_درودیوار
#غزل
خورشیدِ عرش و أرض و سما خورد برزمین
درکوچه عشق شیرِخدا خورد بر زمین
دردانهٔ وقارمحمد به کوچه ها
محبوبهٔ تمام-نما خورد بر زمین
ِ چادربه رخ کشیده نبیندکسی رخش
آیینه دارِ حُجب و حیا خورد بر زمین
بر دستهای عالم ِ بالا نگین شده
دُرّ رکابِ آل کسا خورد بر زمین
دشمن رسید و پشتِ درِ خانهٔ علی(ع)
میزدبه روی او بخدا خورد بر زمین
دربین کوچه سورهٔ وٱلعصرِ فاطمه(س)
باشددوباره بین بلا خورد بر زمین
گویا قنوتِ نافله اش «یاعلی (ع)» بود
درموقع نماز ودعا خورد بر زمین
دیگررمق به جان وتنش نیست وای من
افتاده گوشه ای بخداخورد بر زمین
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
#محسنیه
#حضرت_محسن_شهادت
#احراق_بیت
#بای_ذنب_قتلت
#مصیبت_درودیوار
#غزل
▄▅▆▇█▓▒░محسنیه۹۷░▒▓█▇▆▅▄▃
#حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها
افتاده درکوچه سرش بس کن مغیره
دیگرنزن بال وپرش بس کن مغیره
نامرد دست مرتضی رابسته بودی
دیگرمزن برهمسرش بس کن مغیره
مُهرکبودتازیان بر روی زهراست
دیگرمزن بر پیکرش بس کن مغیره
خون گشته جاری دیگراز پهلوی زهرا
کردی چرا یاد آورش بس کن مغیره
روزی صدوده بار جان دادم به کوچه
شد مشق بین دفترش بس کن مغیره
یاسم میان کوچه ها شدِ ارغوانی
دیگرمبر ملعون پرش بس کن مغیره
پیش دوچشمم همسرم رامیزدی تو
شداین کلام آخرش بس کن مغیره
-آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
#محسنیه
#حضرت_محسن_شهادت
#احراق_بیت
#بای_ذنب_قتلت
#مصیبت_درودیوار
#غزل
▄▅▆▇█▓▒░محسنیه۹۷░▒▓█▇▆▅▄▃▂
#حضرت_زهرا
مزن مغیره که زهرابرابرم غش کرد
مزن مغیره که یاس پیمبرم غش کرد
خوشی ندیده دراین روزگار زهرایم
به پشت در ،چه غریبانه همسرم غش کرد
گره فتاده به کاره گره گشای ما
میان شعلهٔ آتش کبوترم غش کرد
مزن مغیره نداردکبوترم بالی
میان شعله ی آتش مه حرم غش کرد
مزن مغیره که افتاده از نفس زهرا
نداشت راه فراری و دربرم غش کرد
دودستهای مرا بین کوچه هابستند
چو دید بین طنابم برابرم غش کرد
فضای دور و بر ما چهل نفربودند
کنارمن وسط کوچه دلبرم غش کرد
زضرب تیزی مسمار بی حیا ،افتاد
کناره خانه ی آتش زده برم غش کرد
آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
#محسنیه
#حضرت_محسن_شهادت
#احراق_بیت
#بای_ذنب_قتلت
#مصیبت_درودیوار
#غزل
نوحه محسنیه.mp3
زمان:
حجم:
1.47M
▄▅▆▇█▓▒▒▓█▇▆▅▄▃▂
░نوحه محسنیه░
وسط کوچه علی جان سپرت افتاده
همسرشکسته پهلوبه برت افتاده
همه آرامش تو رفت زدستت حیدر
بین دیوار دری بال وپرت افتاده
بوتراب است که زانو به بغل بگرفته
بت شکن خیز زجا چون تبرت افتاده
بین آن کوچه فقط فاطمه شدیاور تو
در دفاع از توعلی بود برت افتاده
کوچه واین همه نامرد خدا رحم کند
حضرت شاه نجف تاج سرت افتاده
میکشیدند درآن کوچه تنت راحیدر
پیش چشمان همه اشک ترت افتاده
✋
✍آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
#محسنیه
#حضرت_محسن_شهادت
#احراق_بیت
#بای_ذنب_قتلت
#مصیبت_درودیوار
#غزل
🤞🤞
#متن روضه حضرت_زهرا_شهادت
#احراق_بیت #هجوم #کوچه
#فاطمیه۱۴۰۳_حسینیه اجدادی
#مداح.حاج آرمین غلامی
تمام شهر پی کشتن علی بودند
نبود مردی و نامردها ولی بودند
که هر کدام به تفسیر خود یلی بودند
چهل نفر که همه قاتل علی بودند
به سمت حادثه برگشت آن همه انگشت
قسم به فاطمه دیوار و در علی را کشت
به کوچه آمده رخصت گرفته اند از هم
و صف به صف همه نوبت گرفته اند از هم
سپس دویده و سبقت گرفته اند از هم
برای ضربه رضایت گرفته اند از هم
تمام نیتشان قربة الی الله است
و تازه ضربه ی دستی بزرگ در راه است
یکی غلاف به قصد ثواب بردارد
یکی به نیت مولا طناب بردارد
دری که سوخت به یک سمت تاب بردارد
لگد اگر بزنندش شتاب بردارد
برای کشتن مولا شتاب در کافی است
برای حفظ امامت دو تا پسر کافی است
گذشت کوچه و یک کوچه ی دگر آمد
چهل نفر همه رفتند و یک نفر آمد
چنان بلند شد و دست سمت سر آمد
به سوی فاطمه دیوار مثل در آمد
همیشه کوچه غمِ اهل سوختن باشد
خصوصا اینکه تماشاگرش حسن باشد
حسن که ضربه سختی به طاقتش میخورد
حسن که ضربه اصلی به غیرتش میخورد
چه خوب بود که سیلی به قامتش میخورد
ولی از این همه بادی به صورتش میخورد
همین نسیم، حسن را هزار سال بس است
برای گریه ی هر شب همین خیال بس است
گذشت کوچه و یک کوچه ی دگر آمد
ز سمت کوچه ی سر نیزه ها خبر آمد
که شمر جای مغیره در این گذر آمد
ولی نه روبروی او که پشت سر آمد
غلاف خنجر و حنجر به جای بازو شد
شبیه مادرش آخر شکسته پهلو شد
رسیدروضه به جایی که دیدنش سخت است
به حنجری که یقینا بریدنش سخت است
تنی که مثله شود پا کشیدنش سخت است
"صدای وای بنی" شنیدنش سخت است
اگر چه سخت سرت را ، ولی جدا کردند
چنان که فاطمه را از علی جدا کردند
همین که تیر رها کرد تیغ می بُرّد
رفیق می زند و نا رفیق می بُرّد
و بوسه گاه نبی را دقیق می بُرّد
عمیق بوسه زده پس عمیق می بُرّد
چنان پرنده که هی بال را به هم زده است
صدای فاطمه گودال را به هم زده است
کنار بستر باباش پیغمبر گریه میکرد،
ناله میزد،
بابا بابا میگفت،
امیرالمومنینم ایستاده،
یه مرتبه پیغمبر صدا زد فاطمه جان جلوتر بیا بابا،
صدای ناله فاطمه بلند شد،
فاطمه جان بابا دارید به فراق من مبتلا می شید دو مرتبه صدا زد فاطمه جان بیا جلو بابا،
وقتی بیبی جلو آومد،
صدازد فاطمه جان اولین کسی که به من پیغمبر ملحق می شه تو یی بابا،
💠آی مردم هنوز آب غسل کفن پیغمبر خشک نشده بود،
اومدن دستههای هیزم آوردند،
در خانه زهرا شو آتش زدن،
فاطمه شو بین در و دیوار گذاشتن،
بین در و دیوار ناله زد،
یا ابتا یا رسول الله
بابا بابا پاشو بیا غریبیّ علی رو ببین بابا
پاشو بیا مظلومیّ علی رو ببین بابا
همون سینه ای که تو می بوسیدی،
اون سینه رو بین در و دیوار قرار دادن،
میخ در سینه زهراتو مجروح کرده بابا،
💠 چه کردند با دختر پیغمبر،
صدا زد زد علی جان شبانه بدنم رو غسل بده شبانه بدنم رو کفن کن شبانه بدنم را تشیع کن،
امیر المومنین نیمه شبی داره بدن زهراشو غسل میده
✳️ اسما بریز آب روان بر روی گلبرگ گلم
ولی آهسته آهسته
✳️ ببین بشکسته پهلویش سیه گردیده بازویش
✳️بریز آب روان رویش ولی آهسته آهسته
⬅️بدن زهرا رو غسل داد،
بدن زهرا رو کفن کرد،
یه مرتبه نگاه کرد بچههای فاطمه دارن پر و بال میزنند،
مادر داری یا نه،
اگه مادر نداری امروز ناله بزن،
انیس یه دختر مادره،
مونس یه دختر مادره،
میگه تا گفتم بچهها بیایید،
یه وقت دیدم بندای کفن زهرا باز شد،
دستای زهرا از کفن بیرون اومد،
گاهی حَسَنو تو بغل میگیره ،
گاهی حسینو بغل میگیره،
گاهی زینبین رو بغل میگیره،
یه مرتبه هاتفی ندا داد علی جان،
بچه ها را از روی بدن مادر بلند کن،
دیگه ملائکه طاقت نمیارن این صحنه رو تماشا کنند،
حق بچه یتیمه،
⬅️اینجا علی دست سر یتیمان زهرا کشید
🔺 اما می خوام بگم آی ناله دارا....
آی جوون دارا....
آی مریض دارا ....
آی حسینیا....
میخوای ناله بزنی دلتو ببرم کربلا...
☑️میخوام بگم این رسم تو کربلا نبود،
کنار کشته بابا دختر یتیمو تازیانه زدن،
🔺 ای غریب حسین مظلوم حسین ع
🔸بی سرو سامان توأم یا حسین
🔹دست به دامان توأم یا حسین
🔸برسر نی زلف رها کرده ای
🔹با جگر شیعه چها کرده ای
🔸زهرهٔ منظومهٔ زهرا حسین
🔹کُشتهٔ افتاده به صحرا حسین
.... #وسَیعلَمُالّذینَظَلَمواأَیمَنقَلَبٍینقَلِبونَ....
⬅️در موقع نشر صلوات حذف نشه لطفا⬇️
🍁هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🍁
#روضه حضرت زهرا(س)
#/کرمانشاه
#سه شنبه۶ اذرماه_
#حسینیه اجدادی
#حتما_گوش_کنید_و_نشر_دهید
مداح،،
#حاج_آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید