🌀 تفاوت نگاه‌های حماسی و احساسی به عاشورا 📝 بخش نخست 🖋 محمد حق‌پرست 1⃣ اینکه مردم از کربلا چه درسی بگیرند و بر سر کدام مظلومیت اشک بریزند، به تبیین علمای دین برمی‌گردد. همانطور که روایات بسیاری بر اجر اشک و عزاداری و زیارت ائمه (ع) به ویژه سیدالشهداء (ع) دلالت دارند، روایات بسیاری هم شرط قبولی تمام اعمال از جمله زیارت را، تقوا داشتن، اجتناب از محارم و انجام فرائض می‌دانند. وظیفه عالم دینی بیان هر دو دسته است. هرکدام که گفته نشود یا کمرنگ بیان شود، باعث انحراف در دین است. گاهی آنقدر از ثواب اشک برای مخاطب گفته می‌شود که مستمع بعد از روضه جری بر گناه می‌شود! این تلقی مخاطب، یعنی انحراف از مکتب ولایت سیدالشهداء (علیه‌السلام). لذا اینکه هر ساله عاشورا تکرار می‌شود؛ ولی مخاطب نسبت به قبل محرم، رشد چشمگیری ندارد، ریشه‌اش در تبیین غیرعالمانه از عاشوراست. 2⃣ مجلس ذکر اهل بیت، بیش از آنکه بر پایه ذکر مصیبت ایشان باشد، باید بر پایه تبیین صحیح ولایت حضرات، مطالبات و خواسته‌های ایشان از شیعیان باشد. مجلس ذکر اهل بیت، باید مجلس توحید و تقرب به خداوند باشد، نه مجلسی که معاذالله بوی اباحه‌گری و غلو بدهد. مجلس ذکر اهل بیت، باید مجلسی باشد که مستمع آن به عمق معرفت اباعبدالله برسد، نه اینکه صرفا آه و اشک و زدن سینه باشد. سینه‌زن حسین، وقتی از مجلس بیرون می‌رود، باید احساس کند شوق برای بندگی و اطاعت در او دوچندان شده است. 3⃣ عاشورا، تنها یک نبرد نیست، بلکه نوعی سبک زندگی است که هدفش اوج رضایت و تقرب الهی است. اگر از عاشورا گفته شود ولی از چگونگی کسب رضایت الهی در تمام عرصه‌های زندگی چیزی گفته نشود، کربلا ناقص تبیین شده است. اینکه نتیجه این اشک و عزاداری چه شود و چه تأثیری بر ایمان و رفتار مردم بگذارد، به تحلیل و نگاه مداح و منبری برمی‌گردد؛ چون مردم، کربلا را از دید واعظ و روضه‌خوان می‌بینند. در نتیجه هرچه ایشان کربلا را عمیق فهمیده باشند، باعث رشد بینش مردم می‌شوند. @Manahejj