🌀 این بار یک جوالدوز به خودمان 📝 انتقاداتی که مسؤولین حوزه نمی‌شنوند 📝 ناتوانی پشتیبانی قرارگاه حوزه 🖋 حسین شایسته 🔸 این که آیا جریانی پشت پرده وقایع و هجمه‌های اخیر به اشخاص حوزوی و اهانت به اعلام و بزرگان حوزه از جمله قائله باغ ازگل و واقعه درمانگاه قم و افتضاح پسران معاون اول دستگاه قضا هست یا خیر، من نمیدانم؛ پیگیری پشت پرده آن نیز در شأن و توان بنده و امثال من نیست؛ اما! 🔺 سالهاست که علی‌رغم تذکرات بسیار از ناحیه طلاب و حتی شخص رهبر معظم انقلاب، شاهد تغییر رویه در رویکرد بزرگان حوزه در بسیاری ابعاد هستیم. از ایجاد بناهای پرزرق و برق با دفاتر چشم‌نواز به نام حوزه و سباق برای تصرفات موقوفی البته با هدف فعالیت‌های حوزوی و دست و پا دادن به آقازاده‌هایشان برای مدیریت و غیره... که همگی آفتابه و لگنی هفت دست فراهم کرده برای دورهمی‌ها و پذیرایی‌های محترمانه و تعارفات علمایی، اما دریغ از ذره‌ای توجه به محصولی که قرار است خروجی این سازمان مقدس برای هدایت این جامعه مشوش باشد! ‼️ نمی‌دانم "جدی می‌فرمایید"ها و "عمو دوقلو"ها و "آقامیری"ها و امثال ایشان خروجی کدام نظام تربیتی و آموزشی حوزه بوده‌اند. اما این را می‌فهمم که وصف فرهیختگی و نیز وارستگی و پارسایی حوزوی رفته‌رفته و آرام دارد از ساحت ذهن جامعه رخت می‌بندد و جای خود را صرفا به اوصافی چون کنشگری در هر حیطه‌ای می‌دهد که متصفین به آن وصف، با اندک بهره‌ای از اولیات حوزوی و عمدتا بدون شناختی عمیق از معارف دینی و درکی کامل از شرایط و وقایع، وارد تولید محتوا و تحلیل ماجرا می‌شوند!! ➖ گاهی در نقش یک لوده که حتی نمی‌تواند ادای بهلول را هم به شایستگی درآورد!! ➖ گاه در نقش یک بلاگر که با دغدغه انقلابی‌گری تمام تلاشش با ایجاد هیجان و تحلیل‌های آبکی و سطحی فقط برای جذب و نگهداشت مخاطب است!! ➖ گاهی در نقش یک منتقد سطحی که صرفا با جمع‌آوری سخنان «صد من یک غاز» از سطح فضای مجازی خود را سردمدار مبارزه با نقایص جامعه می‌بیند!! ➖ و گاهی.... 🔻 از همه اینها بگذریم... اما چطور بگذریم از این که برخی سالهاست جز تعارفات معمول و مدح و تمجید اطرافیانشان صدایی نمی‌شنوند و هر انتقاد مصلحانه‌ای را حمل بر اهانت به ساحت دین می‌کنند. غافل از آن که دیوار دفاتر را هرچه ضخیم‌تر کردند، طلبه و جامعه را از خودشان بریدند! دیوار حوزه‌ها را نیز هرچه بالاتر بردند و زرق و برق داخلش را هرچه بیشتر کردند، نتیجه عکس داد و طلبه را نیز از جامعه پیرامونشان بریدند! ❓و نتیجه چه شد؟ در شکل مطلوبش، طلبه‌هایی "آتش به اختیار" که با علم به ناتوانی پشتیبانی قرارگاه حوزه، هر یک بر اساس شناختی (که گاه در نهایت سطحی‌گری و عوام زدگی است) در جبهه‌ای مشغول هستند!! گفتم "آتش به اختیار"... آتش به اختیار بودنِ طلبه، که سرباز اسلام است در جامعه‌ی منتسب به اسلام، حُسن نیست؛ بلکه از سر ضعف است. از ضعف قرارگاه فرماندهی است؛ که سالهاست خاموش و بی‌خاصیت صرفا نامی بزرگ را یدک می‌کشد که از قضا یادگار خون دلها و خون رگها و قلمهای رنج‌دیده چندین نسل و قرن از علما و شهداست. اما به وجه پرسش‌برانگیزی نهایت تلاشش را می‌کند که دامن زعمایش را به مجادلات و مناقشات اجتماعی، که البته تشخیص موضوع آن بر عهده او و ارائه راه حل آن از وظایف ذاتی خود اوست، آلوده نکند و عمدتا آن جا که نباید، به گذرانده است!! هرچند سکوت که می‌شکند تازه پرده از اختلافات مبنایی و اساسی برداشته می‌شود؟!! ♨️ باری... بنده کاری با صحیح‌بودن یا ناصحیح‌بودن انواع انتساباتی که این چندسال به بزرگان حوزوی و خانواده‌هایشان داده شده ندارم و چه بسا در قضیه ، ساحت استاد صدیقی را از شائبه و بهتان مد نظر مبرّا می‌دانم. اما فقط یک عرض دارم: "آقایان! آنجا که معصوم فرمود از داخل‌شدن در جایی که شما را مورد سوءظن قرار می‌دهد بپرهیزید وگرنه فقط خودتان را ملامت کنید، منظورشان شما هم هستید!" ❕لحظه‌ای هم به این فکر کنید که با میراث حوزه و دین رسول الله چه کرده‌اید که هم مورد نقد فرزندان معنویتان و طلبه‌های تحت نظارتتان قرار گرفته‌اید و هم اینچنین به سهولت گزک به دست نااهلان برای تخطئه خود و دین خدا داده‌اید. @Manahejj