✨ارادات شهدا به امام زمان (عج)
جعفر انسی ویژه با امام زمان داشت. مواقعی هم که با همدیگر میرفتیم جمکران، سرش را روی شیشه اتوبوس میگذاشت و در خودش بود.
شبی در حسینیه مراغه بودیم. بودیم حال جعفر منقلب بود. بعدها برایم گفت که در میان خواب و بیداری امام زمان (عج) را دیده که داخل حسینیه آمده است:
«از نور و شکوهشان توان بلند شدن نداشتم. حضرت در میان رزمندهها راه میرفت و روی آنهایی که از سرما کز کرده بودند پتو میکشید. عطری آسمانی در فضای حسینیه به مشامم میخورد که نظیر آن را در جایی احساس نکرده بودم.»
وقتی سر به سجده میگذاشت، صدای سینهای ذکرش در گوشم چرخ میخورد. ذکر مدامش: “یا مولای! یا صاحب الزمان ادرکنی یا مولای یا صاحب الزمان اغثنی” بود.
آن قدر گفت و چشید که خداوند در روز نیمه شعبان خریدارش شد. وقتی که در سنگر کمین بود. شاید تقدیر این بود که وقتی جعفر در سنگر کمین بود، سنگر لو برود.
آری! خدا شهادت را خصوصی و تنها تعارفش کرد.
📚 مربع های قرمز؛ خاطرات شفاهی حاج حسین یکتا، نوشته زینب عرفانیان، صفحات ۲۳۰، ۳۹۴ - ۳۹۵ و ۳۹۸
#سیره_شهدا
#شهید_احمدی_میانجی
#عکسنوشته_حسنا
🆔
@tanha_rahe_narafte