✨به استقبال همسرت میری؟ یادم هست یک بار برای دیدن دخترم به اصفهان رفته بودم و بعد از چند روزی با یکی از دوستانم به تهران برگشتم. نزدیکی‌های سحر بود که به خانه رسیدم. وقتی وارد خانه شدم، دیدم همه بچه‌ها خواب هستند، ولی آقا [شهید مطهری] بیدار است. چای حاضر کرده بودند، میوه و شیرینی چیده بودند و منتظر من بودند. دوستم از دیدن این منظره بسیار تعجب کرد و گفت: همه روحانیون این قدر خوب هستند؟ بعد از سلام و علیک، وقتی آقا دیدند، بچه‌ها هنوز خوابند، با تأثر به من گفتند: می‌ترسم یک وقت من نباشم و شما از سفر بیایید و کسی نباشد که به استقبالتان بیاید. 📚سرگذشت‌های ویژه، به روایت جمعی از یاران، ج ۲، ص۱۰۸ و ۱۰۹، به روایت همسر شهید مرتضی مطهری 🆔 @tanha_rahe_narafte