💠
#سلیمان قدرت را برای ترویج دین طلب میکرد
«وَ هَبْ لى مُلْكَاً لا يَنْبَغى لاِحَد مِنْ بَعْدى.» (ص ۳۵)
«گفت: پروردگارا، مرا ببخش، و به من حكومتى (به نحو اعجاز) عطا كن كه براى احدى بعد از من سزا نباشد.»
🔹اشکال قدرتهاى مادّى و دنیوى در همین بازدارندگى آنها است و اگر انسان را متوقّف نمىکردند و مانع ترقّى و تعالى انسان نمىشدند و عوارض سوء اجتماعى و اخلاقى به دنبالشان نبود، تحصیل آنها اشکالى نداشت. سلیمان پیامبر الهى از خداوند قدرت فوقالعادهاى را طلب مىکرد، اما همین قدرتى را که به شدّت از خدا طلب مىکرد، هدف اصلىِ او نبود و به آن دلبستگى نداشت؛ بلکه، قدرت را مىخواست تا در سایه آن، دین خدا و آیین حقّ را ترویج و قدرتمندان مشرک و غیر مسلمان را به سوى اسلام و آیین الهى بکشاند. بنابراین، او چنین قدرتى را مىخواست تا از آن به صورت وسیلهاى براى وصول به کمالى برتر بهرهبردارى کند. از اینجاست که مىبینیم او هیچ گاه از قدرت فوق العاده خود سوء استفاده نمىکرد و و در حدّى اوج گرفته بود که نه تنها بر انسانها بلکه، بر جنّیان نیز ـ آنچنان که قرآن گفته است ـ فرمان مىراند، ولى، با چنین قدرتى او خودش یک لقمه نان جو خشک مىخورد و مغرور قدرت خویش نبود.
🔸اگر انسان به هر مقامى که رسید به ضعفهاى خود بیندیشد و به نداریها و ناتوانیها توجّه داشته باشد، هیچ گاه متکبر نمىشود. انسانهاى شایسته و اولیاى خدا هر چه قدرتشان بیشتر مىشود، ضعف خود را بیشتر درک مىکنند و متواضعتر مىشوند؛ یعنى مشاهده مىکنند که این قدرت مال آنها نیست، بلکه، هرچقدر زیاد هم که باشد قدرت الهى است که در اختیار آنان قرار داده است و منهاى قدرت الهى انسان ذاتاً چیزى از خود ندارد و نیز هر چقدر که قدرتشان هم زیادتر بشود با معرفت بالایى که دارند، خود را در سیطره قدرتى بالاتر مىبینند که این قدرتها در مقایسه با آن بسیار ناچیز خواهد بود.
اخلاق در قرآن جلد دوم صفحه ۱۲۷
ترجمه آیه، از آیت الله مشکینی
#متکبر
#معارف_قرآن
💻
@mesbahyazdi_ir
مسجد مجازی حضرت عمّار (ره)
🕋🧎
@masjed_ammar