اشكي بُود مرا كه به دنيا نمی‌دهم اين است گوهری كه به دريا نمی‌دهم گر لحظه اي وصال حببم شود نصيب آن لحظه را به عمر گوارا نمی‌دهم عمری بود كه گوشه‌نشين محبتم اين گـوشه را به وسعت دنيا نمی‌دهم در سينه‌ام جمال علي نقش بسته است اين سینه را به سینه‌ی سینا نمی‌دهم تا زنده ام ز درگه او پا نمی‌كشم دامان او ز دست تمنّا نمی‌دهم سرمایه‌ی محبت زهراست دين من من دين خويش را به دو دنيا نمی‌دهم گر مهر و ماه را به دو دستم نهد قضا يك ذره از محبّت زهرا نمی‌دهم امروز بزم ماتم زهرا بهشت ماست اين نقد را به نسیه‌ی فردا نمی‌دهم در سایه‌ی رضایم و همسایه‌ی رضا اين سایه را به سایه‌ی طوبی نمی‌دهم 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar